عقل طبیعی و معرفت ناشی از عنایت الهی از دیدگاه توماس آکویینی
محورهای موضوعی : فلسفهامیر جعفری 1 , محمد سعیدی مهر 2
1 - دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس
کلید واژه: توماس آکویینی, عقل, معرفت ناشی از عنایت, معرفت ناشی از لطف,
چکیده مقاله :
از دیدگاه آکویینی، عقل یکی از قوای نفس است و عین نفس نیست و ازاینرو وی انسان را دارای عقل میداند. از طرف دیگر وی معتقد است انسان دارای تصورات فطری نیست ولی از طریق قوهی عقل، قادر به تجرید یا انتزاع مفاهیم عقلانی از محسوسات و حقایق مادی است. در این صورت تصورات عقلانی از طریق تجربهی حسی با جهان مادی ایجاد میشوند و منشأ اصلیِ مفاهیمِ عقلی، جهان مادی است. از این جهت آکویینی بهنوعی فیلسوفی تجربهگرا است. از جهت دیگر وی فیلسوفی مسیحی است؛ چون خداوند حقیقتی غیرمادی است و از آنجا که صور عقلانی از جهان مادی نشأت میگیرد، عقل بهتنهایی انسان را به ادراک ذات الهی قادر نمیسازد. ازاینرو وی مفاهیم عقلی را به این موارد محدود نمیکند و معتقد است گاهی از طریق لطف یا عنایتِ الهی تصوراتی به انسان اعطا میشوند که منشأ غیرمادی دارند و از عالم الهی افاضه میشوند. وی معتقد است این شناخت نیز معرفتی عقلانی است و این صور هرچند از طریق عنایت الهی افاضه شدهاند ولی توسط عقل بشر ادراک میشود، البته عقلی که توسط عاملِ الهی، آمادگی خاصی دریافت نموده است.
From Aquinas’s viewpoint the intellect is just one of the Faculties of the human soul, and not identical with the very essence of the soul and thus human being possesses an intellect. On the other hand, unlike Plato, he believes that man has no innate concept but he can separate or abstract the forms (Ideas) of natural things. The origin of human concepts is the material world, so the Intellect‘s operation arises from sensation. The intellect knows nothing but what it receives from the senses. From this point of view Aquinas must be seen as an empiricist. Thomas is, however, a Christian philosopher too. God is the immaterial truth, so the natural power of the created intellect falls short to enable it to see the essence of God. Consequently, he believes that humans are sometimes given non-material ideas through divine grace. It increases the intellectual powers so that the forms are ultimately perceived by the human intellect. Nonetheless, in order to have these forms, some supernatural disposition should be added to the intellect.
_||_