نقش مسیحیان در تحولات سیاسی فرهنگی عصر ساسانی(از خسرو اول تا ورود اعراب به ایران)
محورهای موضوعی : فصلنامه تاریخ
مجتبی نقدی
1
,
فیض اله بوشاسب گوشه
2
,
احمد کامرانی فر
3
1 - گروه تاریخ، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران
2 - گروه تاریخ، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران
3 - استادیار، گروه تاریخ، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران
کلید واژه: مسیحیت , خسرو اول , جندی شاپور, روم, ساسانی,
چکیده مقاله :
در سدۀ چهارم میلادی یک تحول دینی بزرگ به وقوع پیوست و آن آزادی جوامع مسیحی در انجام فرایض دینی به دنبال فرمان مشهور میلان (313 میلادی) از سوی کنستانتین امپراتور روم بود.. شهریاران ساسانی که با اعمال سیاست دیاسپورا (تبعید) بخش قابل ملاحظهای از مسیحیان را در شهرهای ایران اسکان دادند، ناخواسته به گسترش مسیحیت در ایران کمک کردند. تعامل با اقلیتهای مسیحی از اهم مسائل فراروی شهریاران ساسانی بود. روند رو به رشد طبقه آنشهریگ (ناشهروندان)، ناهمگونی دینی با جامعه زرتشتی ایران و قدرت گیری روحانیون ساسانی اگر چه دورهای از تعقیب و آزارها را متوجه مسیحیان ساخت، لیکن محدود ساختن مناسبات مسیحیان با جامعه ساسانی به این مقدار ضعیف از روابط، خطا خواهد بود. آنان دارای روابط سیاسی وفرهنگی تأثیرگذاری نیز بودهاند که بیان آن هدف این پژوهش است... این نوشتار به روش پژوهش تاریخی و به شیوۀ توصیفی- تحلیلی بر آن است تا نقش مسیحیان در تحولات سیاسی،فرهنگی عصر خسرو انوشیروان تا ورود اعراب به ایران را تبیین نماید. دستاورد تحقیق نشان می دهد که بخش قابل ملاحظه ای از رشد ورونق شهرنشینی، پویایی بازار و فعالیتهای اقتصادی وحیات فکری و فرهنگی جندی شاپور مدیون حضور جوامع مسیحی در ایران عصر ساسانی است.از آن جمله مسیحیان نسطوری به عنوان پزشکان حاذق دانشگاه جندی شاپور، میراث فرهنگی دولت ساسانی ویونانی-رومی را به مدت بیش ازدوسده درجریان پویای نهضت ترجمه به دولت اسلامی انتقال دادند.نیروهای تبعیدی مسیحی در کسوت سوداگران حرفه ای توانستند با ایجاد بنگاههای کوچک زود بازده چون نساجی به رونق اقتصادی جامعه ساسانی کمک کنند.
IIn the fourth century AD, an important religious development was happened, in which Christians were granted right to administer their religious duties by Constantine, the Roman Empire, in form of Edict of Milan in 313 AD. By means of accommodating a considerable number of Christians in Iranian cities based on the Diaspora policy, Sassanid rulers unintentionally helped to the spread of Christianity in Iran. Some issues such as the rise of the slavery class, the religious heterogeneity with the Zoroastrian community, and the empowerment of the Sassanid clergy brought about a period of annoyance and displeasure for Christians. This paper is a historical research based on a descriptive-analytical method to explain the role of Christians in the political and cultural developments from Khosrow Anūshirvan era to Arab Conquest of Iran. The results showed the Christians’ influential on the government of Sassanid Empire and also some cultural and thoughtful characteristics of Jundishapur during the Sassanian era, such as the growth and prosperity of civilization, the dynamic of trading, and economical activities which were contributed to Christian people in Iran. In this regard, Nestorian Christians, as proficient physicians from Jundishapur University, have transferred cultural heritage of the Sassanians, Greeks, and Romans’ governments into the Islamic governments during the dynamic movement of translation for more than two centuries. The exiled forces of christens in the guise of proficient merchants were able to improve the Sassanian economy through creating small and quick-return enterprises such as textile industry.