تحلیل تاریخی فراز و فرود دانش اعجاز قرآن کریم؛ مطالعه موردی قرن سیزدهم هجری
الموضوعات :حمید حاجی اسمعیلی اردکانی 1 , کمال صحرایی اردکانی 2 , احمد زارع زردینی 3 , نجف یزدانی 4
1 - دانش¬آموخته دكتري علوم قرآن و حدیث، دانشگاه ميبد، میبد، ایران (نویسنده مسئول)
2 - دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکده الهیات، دانشگاه میبد، میبد، ایران.
3 - دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکده الهیات، دانشگاه میبد، میبد، ایران.
4 - استادیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی، دانشکده الهیات، دانشگاه میبد، میبد، ایران.
الکلمات المفتاحية: قرآن کریم, دانش اعجاز, تاریخ تحلیلی, قرن سیزدهم.,
ملخص المقالة :
با آنکه سخن از اصطلاح اعجازقرآن كريم از اواخر قرن سوم هجری رایج شده اما طی قرنها تحولاتی را شاهد بوده است به گونهای که پس از افول همه جانبه در قرن دوازدهم، از نیمه دوم قرن سیزدهم هجری به تدریج مسیر رشد را میپیماید که در آن عوامل مختلف فردی واجتماعی در بستر تاريخ تاثيرگذار بوده است. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و كمك گرفتن از منابع كتابخانهاي و با استفاده از رویکرد تحليل تاريخي، مولفههای مهم موثر در روند دانش اعجاز قرآن کریم بررسي شده است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی ازآن است که نهاد دین در خروج از رکود به وجود آمده در مباحث اعجاز قرآن کریم، نقش آفرین بوده است بهگونهای که نهضت احیاگری دینی شکل گرفته و منجر به حقارت زدایی قابل تامل در جامعه مسلمان در مقابل علم پرستی حاکم بر نهاد سیاست جهانی شده است. اما میتوان گفت نقشی که توسط نهاد جهانی سیاست علم زده به جغرافیای جهان اسلام تحمیل شده در این دگرگونی تاثیرب یشتری داشته بهگونهای که دانش اعجاز قرآن کریم به سمت جريان تعريف شده توسط اين نهاد، متمایل شده و نهاد سیاست علم زده، نهاد دين را به انفعال در برابر خود واداشته است، گرچه این انفعال، عملا به قرن بعد رفته اما سرآغازی برای تحولات دیگر شده است.