تبیین اثر احساس امنیت اجتماعی، دینداری، احساس نابرابری اجتماعی بر تحمل اجتماعی در فضای شهری اصفهان
الموضوعات : مطالعات جامعه شناختی شهریمعصومه کرمانشاهی 1 , سید علی هاشمیانفر 2 , فریدون وحیدا 3
1 - دانشجوی گروه جامعهشناسی، واحد دهاقان، دانشگاه آزاد اسلامی، دهاقان، ایران
2 - دانشیار گروه علوم اجتماعی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران(نویسنده مسئول)
3 - استاد گروه جامعه شناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
الکلمات المفتاحية: احساس امنیت اجتماعی, دینداری, زندگی شهری, احساس نابرابری اجتماعی, تحمل اجتماعی,
ملخص المقالة :
تحمل اجتماعی از عناصر اساسی روابط اجتماعی سالم است. این مفهوم در زندگی پرتنش کلانشهرها به عنوان هسته اصلی رشد در زمینههای اقتصاد، سیاست و فرهنگ اهمیت ویژهای دارد و در صورت کاهش آن، جامعه در سطوح مختلف، دچار مسائل و مصائب بسیاری میشود. پژوهش حاضر به بررسی رابطۀ احساس امنیت اجتماعی، دینداری، احساس نابرابری اجتماعی با تحمل اجتماعی میپردازد. که با تکیه بر نظریات وگت، چونگ، دورکیم، راولز انجامشده است. روش انجام تحقیق به صورت پیمایشی است و جامعۀ آماری شامل شهروندان بالای 20 سال ساکن شهر اصفهان، در سال 1399-1400 به تعداد 1454186 نفر است. حجم نمونه با استفاده از نرمافزار Gpower تعداد 461 نفر محاسبهشده است که با روش نمونهگیری طبقهای با توجه به ویژگیهای جامعه آماری بر اساس پایگاه اجتماعی – اقتصادی در مناطق 15 گانه اصفهان، مناطق 3،4،9،6،15 بهصورت تصادفی انتخاب شد و پرسشنامه بین آنها توزیع گردید. یافتهها نشان میدهد که میانگین تحمل اجتماعی شهروندان در حد پایین طیف مورد بررسی بوده است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون بیان میدارد که بین متغیرهای احساس امنیت اجتماعی (345/0) و دینداری (308/0) با متغیر تحمل اجتماعی رابطه معنادار و مستقیم ، بین متغیر احساس نابرابری اجتماعی (308/0-) با متغیر تحمل اجتماعی رابطه معنادار و معکوس وجود دارد. بر اساس نتایج بهدستآمده از مدل معادلات ساختاری میتوان گفت بین متغیرهای احساس امنیت اجتماعی و احساس نابرابری اجتماعی با متغیر تحمل اجتماعی طبق مدل مفهومی تدوینشده ارتباط معناداری وجود دارد و در یک رابطه ساختاری هستند. اما در مورد دینداری بر تحمل اجتماعی معنادار نبود. متغیر احساس امنیت اجتماعی با اثر مستقیم (28/0) بیشترین مقدار واریانس ارتقا تحمل اجتماعی را تبیین کرده است.
_||_
سال سیزدهم ـ شمارهی چهل و هفتم ـ تابستان 1402
صص225-192
تبیین اثر احساس امنیت اجتماعی، دینداری، احساس نابرابری اجتماعی بر تحمل اجتماعی در فضای شهری اصفهان
معصومه کرمانشاهی1، سیدعلی هاشمیانفر2، فریدون وحیدا3
چکيده
تحمل اجتماعی از عناصر اساسی روابط اجتماعی سالم است. این مفهوم در زندگی پرتنش کلانشهرها به عنوان هسته اصلی رشد در زمینههای اقتصاد، سیاست و فرهنگ اهمیت ویژهای دارد و در صورت کاهش آن، جامعه در سطوح مختلف، دچار مسائل و مصائب بسیاری میشود. پژوهش حاضر به بررسی رابطۀ احساس امنیت اجتماعی، دینداری، احساس نابرابری اجتماعی با تحمل اجتماعی میپردازد. که با تکیه بر نظریات وگت، چونگ، دورکیم، راولز انجامشده است. روش انجام تحقیق به صورت پیمایشی است و جامعۀ آماری شامل شهروندان بالای 20 سال ساکن شهر اصفهان، در سال 1399-1400 به تعداد 1454186 نفر است. حجم نمونه با استفاده از نرمافزار Gpower تعداد 461 نفر محاسبهشده است که با روش نمونهگیری طبقهای با توجه به ویژگیهای جامعه آماری بر اساس پایگاه اجتماعی – اقتصادی در مناطق 15 گانه اصفهان، مناطق 3،4،9،6،15 بهصورت تصادفی انتخاب شد و پرسشنامه بین آنها توزیع گردید. یافتهها نشان میدهد که میانگین تحمل اجتماعی شهروندان در حد پایین طیف مورد بررسی بوده است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون بیان میدارد که بین متغیرهای احساس امنیت اجتماعی (345/0) و دینداری (308/0) با متغیر تحمل اجتماعی رابطه معنادار و مستقیم ، بین متغیر احساس نابرابری اجتماعی (308/0-) با متغیر تحمل اجتماعی رابطه معنادار و معکوس وجود دارد. بر اساس نتایج بهدستآمده از مدل معادلات ساختاری میتوان گفت بین متغیرهای احساس امنیت اجتماعی و احساس نابرابری اجتماعی با متغیر تحمل اجتماعی طبق مدل مفهومی تدوینشده ارتباط معناداری وجود دارد و در یک رابطه ساختاری هستند. اما در مورد دینداری بر تحمل اجتماعی معنادار نبود. متغیر احساس امنیت اجتماعی با اثر مستقیم (28/0) بیشترین مقدار واریانس ارتقا تحمل اجتماعی را تبیین کرده است.
واژگان کلیدی: زندگی شهری، تحمل اجتماعی، احساس نابرابری اجتماعی، احساس امنیت اجتماعی، دینداری
مقدمه:
امروزه گسترش شهرنشینی امری بدیهی است که به دنبال آن تحرک اجتماعی و تغییرات اجتماعی در جوامع شهری صورت میگیرد. این برهم خوردن توازن جمعیتی، سبب ایجاد تنوعها و تفاوتهایی میشود که تعیینکنندۀ هنجارها و قوانین حاکم بر رفتار شهروندان است. یکی از مشخصات اصلی شهرگرایی تضاد منافع افرادیست که با سوابق مختلف در جوار هم به طور اجتماعی زندگی میکنند. افراد اجتماعات شهری در گروههای مختلف سنی، نژادی و شغلی به سر میبرند و دارای سوابق اخلاقی، ارزشها و گرایشها و منافع مختلفی هستند. اختلافات طبقاتی در جوامع شهری بهوضوح به چشم میخورد شیوۀ توزیع قدرت یکسان نیست و هر یک از طبقات اجتماعی ساخت ویژهای دارند (فرجاد، 204:1375). این ویژگیهای بارز سبب ایجاد احساس نابرابری در افراد شده که این موضوع میتواند زمینهساز کجرویها و بزهکاریها شود و به تبع آن احساس امنیت اجتماعی را در شهروندان کاهش داده و نظم و انسجام جامعه تزلزل مییابد. درحالیکه در شهرها، عدالت و برابری، شهریسازی متعادل اجتماعی، تعامل و ارتباط بین قومی قابل مدیریت، بایستی به عنوان اصل و قاعده باشد (نیزاه، 2015) از طرفی روابط اجتماعی مسالمتآمیز از ملزومات زندگی در شهرهاست. در واقع همانطور که اقتصاد از پایه و اساس کشاورزی به صنعتی، سپس به خدمات و تجارت حرکت کرده، بخش فرهنگی نیز خود را انتقال میدهد. (آزودو، 2016). به طوریکه افراد در جوامع مدرن، رفتار فرهنگی پیچیدهای از خود نشان میدهند. ازجمله یادگیری اجتماعی که از مکانیسمهای کلیدی برای ایجاد سنتهاست، زیرا اجازۀ گسترش رفتارهای جدید در گروهها را میدهد. در این میان تحمل اجتماعی نقش مهمی در روابط ایفا میکند و به این عنوان توصیف میشود، که افراد میتوانند در مجاورت با یکدیگر در طی موقعیتهای رقابتی، با کمترین تخطی یا بدون خشونت و پرخاشگری بمانند. درواقع تحمل اجتماعی بر میزان فرصتهای یادگیری تأثیر دارد (اسچنول، 2014). همچنین یادگیری برای با هم زیستن معرف نوعی یادگیری است که مردم را قادر میکند از طریق تقویت حس احترام برای سایر انسانها و فرهنگها و ارزشهای معنوی دیگر، به حل تضادها مبادرت ورزند. این یادگیری ناظر به مجموعهای گسترده از دانشها، مهارتها، تواناییها، نگرشها و ارزشهایی است که فرد را برای شرکت در همکاری با دیگران در تمامی امور انسانی آماده میکند (کریمی، ۱۳۹۰: ۲۷۵). حیات جمعی فرصتی برای رها شدن از تنشهای زندگی روزمره، گذراندن اوقات فراغت، تعاملات اجتماعی و گردهمایی افراد و گروههای مختلف، امنیت اجتماعی و در نتیجه ترغیب و افزایش مدارا با گروههای مختلف و ایجاد جامعهای سرزنده و بانشاط است (سوزنچی، ۱۳۹۲: ۱۲۰). اما اگر در جامعه هر کس به فکر خود باشد، سازگاری و همبستگی اجتماعی از بین خواهد رفت و افراد در جهت حفظ نهادهای اجتماعی تلاش نمیکنند آنان دیگر به فکر صیانت از دستاوردهای فرهنگی و اجتماعی نخواهند بود دیگر کسی به رعایت هنجارها و تمسک به ارزشها نمیاندیشد. چنین وضعیتی بهتدریج آشفتگی و ازهمگسیختگی شدید اجتماعی را به دنبال خواهد داشت. این مسأله پیامدهای بسیار مخربی بر جامعه وارد میکند از جمله یأس اجتماعی، انزوای اجتماعی، قانونگریزی و نزاعهای سیاسی- اجتماعی و قومی حتی کاهش دلبستگی اجتماعی که همه این موارد نشاندهندۀ کنش اجتماعی ناسالم است که بنیانهای جامعه را به طور جدی تهدید میکند. بنابراین شکافهای عمیق بین افراد جامعه، مانع رفع نیازها و تقاضاها در سطح اجتماعی میشود قطعاً در این فضای غیر شفاف و غبارآلود، پیشرفت و توسعه در همه زمینهها، که از اهداف اصلی زندگی اجتماعی امروز است صورت نمیگیرد. از طرف دیگر پیچیدگی زندگی شهری تنشهای زیادی ازجمله تنش میان سنت و تجدد، تنش میان معنویات و مادیات، پیشرفت روزافزون علم و فنّاوری و تطابق افراد با آن، ایجاد میکند. به همین دلیل احتمال روابط اجتماعی ناسالم در شهرها و بین شهروندان بیشتر است. هماکنون تنشهای اقتصادی بیش از هر چیز باعث شده تا مردم نسبت به آینده خود اطمینان نداشته باشند. توزیع درآمد و امکانات، نامتعادل است لذا همین مسأله باعث نارضایتی عمومی در سطح وسیع جامعه میشود در چنین شرایطی واکنشهای متفاوتی از سوی مردم سر میزند. ممکن است عدهای بیاهمیت با مسائل برخورد کنند اما این وضعیت چندان طولانی نخواهد بود و درنهایت از این افراد نیز رفتارهای خشونتآمیز سر میزند. رفتارهای خشونتآمیز که ناشی از فقدان تحمل اجتماعی است سبب التهاب در جامعه میشود که حتی میتواند منجر به اعتراضات اجتماعی و تهدید امنیت اجتماعی شود و این مسائل و مصائب در زندگی کلانشهرها محسوستر است.
تحمل ممکن است همزیستی مسالمتآمیز بین گروههای مختلف را ارتقا داده و خودشکوفایی فردی را تسهیل کند. تحمل به عنوان یک ویژگی از سیستم ارزشی است که توسط مردم تأیید شده است. فردی دارای تحمل است که نهتنها به آن دسته از ارزشهای نمادینی که در خود دارد بلکه به آنهایی که خود ندارد ولی دیگران دارای آن هستند، نیز وابسته باشد. در مقابل، فرد نامتحمل، دارای سیستم ارزش نامتعادل بوده و همزمان نسبت به ویژگیها و سبک زندگی که خود ندارد، بیتوجه و بیاحترام است. (کورنئو و جین، 2009).
روابط اجتماعی توأم با تحمل و بردباری روش تعاملی است که زمینه را برای تبادل اطلاعات و حل صلحآمیز اختلافات و تعارضات فراهم میکند چون تمام رفتارهای انسانی، ناشی از تلاش برای به دست آوردن نیازهای انسانی است. این نیازها در واقع در تضاد با یکدیگر نیستند اما ازآنجاییکه افراد راهکارهای مؤثر برای برآوردن نیازهای خود و دیگران را نمیشناسند دچار تعارض و درگیری میشوند.
با توجه به توضیحات دادهشده، کمبود تحمل و مدارا در جوامع شهری و بین شهروندان نسبت به هم یکی از مهمترین مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعۀ امروز است. ازآنجاییکه عدم بررسی تحمل اجتماعی و ابعاد آن، آسیبهای اجتماعی را در پی خواهد داشت و با توجه به ساختار فرهنگی اجتماعی میدان مورد مطالعه، پژوهش حاضر میتواند راهگشای پارهای از مسائل مربوط به روابط اجتماعی باشد. چون شهر اصفهان به عنوان یکی از پرجمعیتترین و مهمترین شهرهای کشور است، شهری که در طول زمان پذیرای مهاجران زیادی از شهرها و روستاها و قومیتهای مختلف بوده است و همچنین اصفهان نقش مهمی در صنعت کشور و اشتغال صنعتی و جذب سرمایههای ملی و بینالمللی، جذب گردشگر، بازاریابی و سرمایهگذاری صنایع خلاق و فرهنگی دارد که برای پیشبرد اهداف اقتصادی و اجتماعی ضروری است و تحمل اجتماعی از پیششرطهای لازم در جذب این سرمایههاست. بنابراین بررسی عوامل مؤثر بر تحمل اجتماعی و تعیین میزان آن میتواند در اهداف و چشمانداز مدیریت شهری و فرهنگی مورداستفاده نهادها و سازمانهای مربوطه قرار گیرد تا جامعه درجهت کاهش آسیبهای اجتماعی و افزایش وفاق اجتماعی حرکت کند و کیفیت زندگی شهری را ارتقا بخشد که در شرایط اجتماعی امروز نیاز به بررسی جدی دارد.
پیشینه پژوهش
آقابخشی و همکاران (۱۳۸۸)، تحقیقی با عنوان شناخت عوامل مؤثر بر سطح تحمل اجتماعی در شهر سراب انجام دادهاند تعداد نمونه در این مطالعه ۳۸۱ نفر از شهروندان شهرستان سراب محاسبه شده است. در پژوهش حاضر از روش پیمایش استفاده شده و دادههای مورد نیاز از روش کتابخانهای و با ابزار پرسشنامه جمعآوری شده است. پاسخگویان مورد نظر با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب و برای آزمون روایی پرسشنامه از روش اعتبار محتوای صوری استفاده شده است. یافتههای تحقیق با استفاده از جداول توصیفی و آزمونهای آماری در نرمافزار محاسبه شده است متغیر مستقل در این تحقیق عوامل اجتماعی است که شامل سطح ناهمگونی، سطح سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، شبکۀ روابط شخصی میزان تنوع یا ناهمگونی عضویت) سطح گسترش رسانههای جمعی، سطح جزمگرایی و سطح فردگرایی است. متغیر مستقل زمینهای شامل وضعیت شغلی، میزان درآمد ماهیانه، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل و متغیر وابسته تحمل اجتماعی است با توجه به نتایج حاصل از آزمون فرضیات تفاوتی و رابطهای میان متغیرهای یادشده از عوامل اجتماعی شبکه روابط شخصی و میزان تنوع و ناهمگونی و همه متغیرهای زمینهای بهغیراز درآمد دارای ارتباط معنادار با سطح تحمل اجتماعی است.
صابر و همکاران (1383) در تحقیقی با عنوان بررسی رابطۀ میزان دینداری و انواع آن با مدارای اجتماعی یک نمونه 335 نفرِ از دانشجویان را موردبررسی قراردادند. نتایج تحقیق نشان میدهد که تأثیر میزان دینداری بر ابعاد و مؤلفههای مختلف مدارا متفاوت است و هرچه افراد دیندارتر باشد مدارای آنان نسبت به موضوعاتی مثل مسائل جنسی، جرم و ارتباط با غیرمسلمانان کمتر است اما دینداری بر مدارای سیاسی، مدارای ملیتی، مدارای قومی تأثیر چندانی ندارد از طرف دیگر، اثر نوع دینداری، که در این پژوهش به کثرتگرا، شمول گرا، و انحصارگرا تقسیمشده است بر انواع مدارا بیش از میزان دینداری است. درمجموع نمیتوان از یک رابطۀ یکبعدی بین دینداری و مدارا صحبت کرد بلکه برای رسیدن به یک رابطۀ واقعی و دقیق درباره دینداری و مدارا، لازم است هم ابعاد و موضوع مورد مدارا و هم نوع دینداری مشخص شود. در موضوعاتی که هنجارها و قواعد دینی مشخص و صریح هستند. مدارای دینداران نیز کمتر میشود همچنین در مقایسه با سایر متغیرهای مورد بررسی، نوع دینداری اصلیترین متغیر برای تبیین مدارای اجتماعی است.
باقری و همکاران (1394) در مقالهای با عنوان «بررسی رابطۀ احساس امنیت و مدارای اجتماعی در شهر اهواز» بر روی نمونه 400 نفری از ساکنان 18 تا 70 سالهی شهر اهواز تحقیق انجام دادند. بر اساس نتایج، میزان مدارا بهطور کل در شهروندان اهواز در سطح نسبتاً بالا و از میان انواع مدارا، میزان مدارای سیاسی در آنها از همه بیشتر و مدارای رفتاری در سطح نسبتاً پایینتری قرار داشت. همچنین بین احساس امنیت اجتماعی و مدارای کل رابطهای مثبت معنادار برقرار بود بین اعتماد اجتماعی و مدارای کل و پایبندی به ارزشهای ابراز وجود و میزان مدارای اجتماعی نیز ارتباط مستقیم معنادار وجود دارد.
فرزام (1395)، در تحقیقی با استفاده از نظریۀ منش و میدان بوردیو به دنبال بررسی تأثیر انواع سرمایه (فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی) بر مدارای اجتماعی به طور خاص مدارای رفتاری است. این تحقیق که بر کلیه جوانان 18 ـ 35 شهر ساری انجام شد نتایج حاصل نشان داد بین مدارای اجتماعی (رفتاری) با سرمایه فرهنگی و ابعاد آن رابطۀ معناداری وجود دارد. همچنین بین سرمایه اقتصادی و مدارای اجتماعی (رفتاری) در بعد مدارا نسبت به پوشش، رابطه معناداری مشاهده شد. نتایج آزمون مدل ساختاری نشان داد سرمایه فرهنگی بیشترین تأثیر مستقیم را بر مدارای اجتماعی فرد دارد و بعد از آن سرمایه اقتصادی و سرمایه اجتماعی قرار دارند همچنین هر سه متغیر دارای تأثیر معنادار و مثبت بر مدارای اجتماعی (رفتاری) هستند ضمن اینکه ضریب تعیین تحقیق 27/0 به دست آمد که بیانگر قابلیت تبیین و پیشبینی متغیر وابسته از طریق متغیرهای مستقل و ابعادشان است.
بیاتی و همکاران (1398)، در مقالهای با عنوان واکاوی جامعهشناختی چالشها و فرصتهای مرتبط با مدارای اجتماعی در میان شهروندان شهر تهران با استفاده از مدل معادلات ساختاری تحقیقی با حجم نمونه 384 نفر انجام دادهاند نتایج تحقیق حاکی از رابطۀ معنادار و مستقیم بین متغیرهای مستقل، دینداری، اعتماد اجتماعی، ارزشهای وجود، و احساس امنیت با متغیر وابسته مدارای اجتماعی وجود دارد.
گلابی و همکاران (1399) در تحقیقی با عنوان بررسی رابطۀ سرمایه اقتصادی با سازه مدارا در بین شهروندان شهر مشهد با استفاده از روش پیمایشی و مقیاسی چندبعدی برپایه مدل کینگ و با احتساب حجم نمونه به میزان 400 نفر به سنجش مدارا پرداختهاند. نتایج نشان داد شاخص کل مدارا متوسط و سرمایه اقتصادی پایین است و بین میزان سرمایه اقتصادی و میزان مدارا رابطۀ مثبت وجود دارد. همچنین رابطۀ مثبت بین درآمد و میزان مدارا را تأییدمیکند با این توضیح که ازنظر ترکیب مدارا - درآمد منحصراً سطح مطلق درآمد نیست. بلکه توزیع درآمد اهمیت دارد و سطح احساس نابرابری از نابرابری واقعی مهمتر است و رقابت برای توزیع و کنترل منابع اجتماعی روند عدم مدارا و طرد اجتماعی را افزایش دهد.
پرسل و همکاران (2001) در پژوهشی به بررسی تأثیر شرایط اقتصادی و نقش جامعه مدنی بر میزان عقیده به تحمل اجتماعی پرداختند. آنان چنین فرض گرفتند که شرایط اقتصادی بر جامعه مدنی تأثیر میگذارد و این مسأله خود نیز بر میزان تحمل اجتماعی مؤثر خواهد بود. از همین رو، با استفاده از تحلیل چند متغیره دادههای «پرسشنامه کلی اجتماعی»، جمعآوریشده طی سالهای 1972 تا 1994 میلادی، نشان دادند که ساختار و بافت جامعهی مدنی و شرایط اقتصادی میتواند تا حدودی بر میزان عقیده (ابرازی) به تحمل(اجتماعی) تأثیر بگذارد. در واقع، نتایج آنان بیانگر این بود که با افزایش امنیت اقتصادی (بهعنوان بخش اصلی امنیت اجتماعی)، و با همراهی نگرشهای پیشرو و مترقی که بهوسیلهی جامعهی مدنیای پویا رشد پیداکرده است، میزان باور و عقیده جامعه به اصل تحمل اجتماعی نیز افزایش پیداکرده است.
هاکسهاج و زاکوتی (2020)، تأثیر ثروت و امنیت اجتماعی را بر روی نگرشها و میزان تحمل با کارگران مهاجر در اروپا بررسی کردند. آنها با تحلیل دادههای «پرسشنامه اجتماعی اروپا وNUTS3» در بیش از 12 کشور اروپایی، ارتباط میان تمرکز جمعیتی مهاجران، محیط اجتماعی-اقتصادی، و نگرش جمعی به مهاجران را مورد مطالعه قراردادند. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که با افزایش جمعیت مهاجر در یک منطقه، نگرش مثبت به آنان این نیز افزایش مییابد. بااینحال، این ارتباط مثبت، در لایهها و شرایط اجتماعی-اقتصادی گوناگون یکسان نیست و با تضعیف و وخامت اوضاع اقتصادی یک منطقه، رابطۀ مورداشاره نیز رو به تضعیف میگذارد. در فقیرترین و محرومترین مناطق، تراکم جمعیت مهاجران تأثیری بر روی نگرشها به آنان ندارد.
کرامژیک و همکاران (2021)، طی پژوهشی، با استفاده از تحلیل آماری مقایسهای، تجربه و احساس اقلیتها و اکثریتها نسبت به تحمل اجتماعی را در کشورهای بریتانیا و آلمان بعد از دو رویداد ملی مهم و تأثیرگذار بر مهاجرت و هویت ملی بررسی کرد. بر اساس نتایج پرسشنامه اجتماعی اروپا (2012 تا 2018)، این تحقیق با استفاده از رگرسیون لجستیک، نتیجهگیری کرد که بعد از رویداد رأیگیری خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا (برگزیت) در سال 2016، و بحران پناهجویان سال 2015 در آلمان، گروههای اکثریت از طبقات پایینتر اجتماعی-اقتصادی، در برخورد با اقلیت با احتمال بیشتری برخورد متعصبانه (و بدون تحمل) داشتند و اقلیتها نیز بیشتر مورد تبعیض قرار گرفتند. عدم تحمل اکثریت و احساس تبعیض از سوی اقلیت پسازاین دو رویداد و واقعه، در بین گروههای کم برخوردار افزایش پیدا کرد.
کینگانگ وی (2022) در این تحقیق، با استفاده از دادههای استخراجشده از پرسشنامه اجتماعی 2013 چین، دو نوع از نابرابری درآمد و تأثیر آن بر روی تحمل عمومی (اجتماعی) را بررسی کرد. نتایج تحلیلی از اثر واسطه «بافتار اجتماعی- ادراک سوژه» نشان میدهد که نابرابری درآمد عینی و احساس (ادراک) نابرابری تأثیرات متفاوتی بر روی تحمل عمومی (اجتماعی) دارند. دادههای آماری نشان میدهند که نابرابری درآمدی عینی تأثیر مستقیمی بر روی تحمل عمومی ندارد. حالآنکه هر چه احساس نابرابری بیشتر شود، تحمل عمومی نیز کمتر میشود
بروک و همکاران (2022) در تحقیقی تازه سعی در پاسخ به این سؤال داشتند: آیا حضور در مراسم و مناسک اجتماعی مذهبی به افزایش ابراز نگرشهای حذفی (تعصب) منجر میشود؟ این تحقیق، با تحلیل و بررسی پاسخهای هزاران نفر از مسلمانان، تأثیر مراسم نماز جمعه بر روی باورهای سیاسی و اجتماعی دینداران را مورد کنکاش قرار میدهد. در تحلیل اصلی، 6 متغیر نشانگر عدم تحمل نشان میدهند که افرادی که بهطور منظم در مراسم نماز جمعه شرکت میکنند، بسیار بیشتر از افرادی که کمتر یا بهطور نامنظم حضور دارند، دیدگاههای فرقهگرا و ضد سکولار ابراز دارند.
بررسی تحقیقات پیشین به پژوهشگر کمک میکند تا بادید روشنتری روند پژوهش خود را پیش ببرد. از تحقیقات ذکرشده معلوم میشود که متغیرهای گوناگونی بر تحمل اجتماعی تأثیرگذار هستند. بعضی از این متغیرها همچون احساس امنیت اجتماعی و دینداری به دلیل اهمیت آن در جامعه، در پژوهش حاضر نیز استفاده است. در ضمن متغیر احساس نابرابری که کمتر به آن پرداختهشده، در این تحقیق بهکاررفته است.
مبانی نظری
پیشینۀ تساهل میتواند به دورانی دور بازگردد که قدرتها در جوامع ابتدایی تشکیل شدند و لزوماً برای ماندگاری نیازمند مدارا و کنار آمدن با عقاید و باورهای گوناگون بود. درنتیجه هر چه جامعه بزرگتر و قدرت پردامنهتر باشد، نیاز به تساهل در عرصههای سیاسی، مدنی و مذهبی بیشتر احساس میشود. بدین ترتیب اندیشه تساهل را برای ایجاد تعادل اجتماعی در همه جوامع و در هرزمانی میتوان سراغ گرفت (شجاع کیهانی، 1385: 70). آغاز پیدایش تساهل در تاریخ اندیشه غرب مربوط به قرن شانزدهم میشود که عملکرد کلیسا با دگراندیشیها و جزمگراییهای خود در حوزه عقاید و عرضه رفتارهای خشونتآمیز و سودجویانه خود باعث تغییر نگرشهای فراوانی در مردم نسبت به دین و اعتقادات مذهبی شد. باید گفت تاریخ تحول اندیشه تساهل، گواه آن است که ابتدا در مناقشات مذهبی مطرح بود بعدها به هر عقیدهای سرایت کرد (روزبه، 1386: 4).
تحمل اجتماعی، عدممداخله و ممانعت یا اجازه دادن از روی قصد و آگاهی نسبت به اعمال و عقایدی است که موردپذیرش و پسند شخص نباشد (موسوی،1384: 25). تحمل عموماً بهعنوان واژهای به کار میرود که فضیلت یا ویژگی یا تمایل به انجام اعمال بردبارانه را توصیف کند که دربردارنده سه شرط به هم مرتبط است بنابراین وقتی من چیزی را تحمل میکنم ۱. قضاوت و برداشتی منفی درباره آن دارم، آن چیز ممکن است شخص یا اعمال یا نگرشها و عادتهای او باشد ۲. میتوانم آن را خنثی و بیاثر کنم ۳. میتوانم عمداً از خنثیسازی آن خودداری کنم (فیالا، 2005)
نظریهپردازان بسیاری به این مفهوم پرداختهاند که در زیر برخی از آنها مطرحشده است:
وگت(1997) تحمل را اساسیترین ضرورت برای حفظ جامعه مدنی میدانند بنا بر نظریۀ وی تحمل دو جزء است نگرش منفی نسبت به دیگران و حمایت از حقوق و آزادیهای آنها که باید بهطور همزمان ارائه شود در غیر این صورت تحملی وجود نخواهد داشت. وگت تحمل را به سه دسته تقسیم میکند تحمل سیاسی، تحمل اخلاقی و تحمل اجتماعی، تحمل اجتماعی که بیانگر پذیرش ویژگیهای اجتماعی افراد است که از بدو تولد به همراه داشته و در آغاز زندگی اجتماعی کسب میکنند مانند رنگ پوست یا زبان وگت اشاره میکند این موضوعها، موضوع مدارا یا عدم مدارا نیستند بلکه اعمال و رفتارهایی که با ویژگیهای معینی از افراد در ارتباط هستند ممکن است که بهوسیلهی تصورات قالبی مناسب یا نامناسب متصور شوند درنتیجه این امکان وجود دارد که مورد مدارا واقع شوند یا نشوند چهار مؤلفهی تحمل اجتماعی عبارتاند از تحمل دینی، تحمل قومیتی، تحمل ملیتی و تحمل اجتماعی عمومی. (فلپس،24:2004).
دنیس چونگ معتقد است موضوعی که بهدرستی درک نشده و محور به وجود آمدن بردباری است، فرآیند سازگاری است. این فرآیند بهطور خلاصه شیوهای است که ضمن آن افراد گرایشهایشان را در پاسخ به تغییر اعمال و رفتارهای اجتماعی تغییر میدهند. تغییر در هنجارها نهتنها محدودیت بردباری افراد را تغییر میدهد بلکه چگونگی احساس افراد پیرامون آنچه را که در موردش بردباری به خرج دادهاند را عوض میکند فرآیند انطباق مشابه کاهش ناهمخوانی است. کاهش ناهمخوانی و عقلانیت شیوهای است که افراد را با شرایط جدید منطبق میکند و در حقیقت افراد ادراک غلطشان نسبت به موضوع را تصحیح میکنند از طریق این فرآیند ترس و اضطراب کنترل میشود و دیدگاه خویشتندارانه که ذات بردباری است گسترش مییابد. بنابراین، بردباری به سخاوت کسانی که مایل به خویشتنداری و تنبیه کسانی است که از هنجارهای اجتماعی منحرفشدهاند بستگی ندارد بلکه به توانایی افراد در کاهش ترس و اضطراب و تطبیق با افکار جدید و گروههای بستگی دارد. (چونگ، 62:1994) چونگ در ادامه میافزاید تحقیقات انجامشده پیرامون بردباری بهخوبی رابطۀ قوی میان ترس یا ادراک از خطر و بردباری را نشان دادهاند بهعبارتدیگر هر چه احساس امنیت بیشتر باشد، بردباری نیز بیشتر خواهد بود بالعکس با کاهش احساس امنیت، بردباری نیز کاهش خواهد یافت.
دورکیم با تلقی تفاوت و پذیرش تمایز بهعنوان عاملی در استوار نمودن پیوندهای اجتماعی و برقراری همبستگی اجتماعی بر این باور است که تقسیمکاری که ماهیت غیراجباری (عدالت محور)، اخلاقی و بهنجار داشته باشد و با بسط عدالت توزیعی و امکان بهرهمندی از منابع ارزشمند در جامعه و حفظ تعهدات متقابل همراه باشد در کاهش نابسامانیهای اجتماعی و خشونتورزی در جامعه مؤثر است (دورکیم، 1384: 297) وی معتقد است وجود امنیت منوط به همبستگی در جامعه است که معلول اشتراک اخلاقی و اخلاقیات مشترک است. ازنظر او امنیت زمانی در جامعه به وجود میآید که همبستگی اجتماعی و وجدان جمعی در جامعه قوی باشد و افراد خود را مقید به رعایت حقوق دیگران بدانند هنگامیکه در جامعه نابرابری وجود داشته باشد باورها و عقاید مشترک تنزل مییابد (تضعیف وجدان جمعی) همبستگی اجتماعی تضعیف میشود. هرجومرج، خشونت جرم و ناامنی افزایش خواهد یافت. (گودرزی،123:1394). در جای دیگر دورکیم هنجارها و ارزشها که راهنمای عمل افراد هستند که سبب همبستگی اجتماعی میداند به این صورت افراد جامعه از رفتارهای نقضکننده وحدت جامعه خودداری کرده تا همسو باارزشهای جامعه باشند. دورکیم دو علت اصلی همبستگی اجتماعی را وجود سیستمی از ارزشها و باورهای مشترک و همچنین روابط بین اعضای جامعه میداند. دورکیم معتقد است که دین هر دو اینها را فراهم مینماید. در وهلهی اول دین با ارائه یک سیستم ارزشی غیرقابلانکار باعث شکلگیری یک روح جمعی میگردد که درنتیجه افراد خود را ملزم به تبعیت از این سیستم ارزشی میدانند ثانیاً دین سبب میگردد تا افرادی که دارای یک سیستم عقیدتی و ارزشی مشترکی هستند با هم روابط و تعاملات زیادی داشته باشند در حقیقت بر اساس نظر دورکیم متون مقدس به دلیل وجود اصول و نشانههایی که برای رفتارهای مؤمنان تجویز میکند، رفتار مؤمنان را جهت داده و آنها را نسبت به رفتارهای خارج از چارچوب این متون حساس میکند. (کورکوران و همکاران،2012). درواقع هنگامیکه خواستار تنبیه مجرم میشویم به خاطر انتقام شخصی خود ما نیست، بلکه به خاطر حرمت چیز مقدسی است که با تصور کموبیش روشنی از آن بهصورت نیرویی خارج و برتر از ما در وجودمان داریم (دورکیم،93:1384). بر اساس تحلیل دورکیم مدارای دینداران با کسانی که براساس ارزشها و هنجارهای موردقبول آنها رفتار نمیکنند، کمتر می باشد
در جامعۀ عادلانه برابری حقوق و آزادی برای همه امری مسلم شناخته میشود. به علاوه این حقوق نتیجۀ سازش سیاسی یا محاسبه منافع جمعی نیست. این امر، یعنی انتقاد بر نظریه اصالت سود مستقیماً بر مفهوم مدارا تأثیر گذاشته است بدین ترتیب که مدارا نتیجه اصل برابری و آزادی برای همه دانسته میشود و در برابری نیز، آزادی عقیده متجلی میشود و هرگز نمیتوان چیزی از آن کاست یا نابودش کرد. مدارا جزو ذات اصل اساسی نظریه عدالت است پس در نظر راولز دولت نمیتواند هیچ مذهب خاصی را برتری دهد درنتیجه آزادی عقیده تا حدی که دارد مصالح عموم است. مدارا منتج از ضرورت عملی یا امری سیاسی و دولتی نیست بلکه نتیجه مستقیم اصل برابری و آزادی برای همه است و اگر محدودیتی دارد برای حفظ همان آزادی است (سادا-ژاندرون، ۱۳82: ۱۹۵).
همچنین گلیفورد گیرتس از جهت تأثیر دین و دینداری بر معنادار دیدن جهان بیان میکند که دین کوشش جسورانهای است برای اینکه سراسر جهان برای انسان معنادار شود، درگذشته دین در ایجاد چتری فراگیر از نمادها برای یکپارچهسازی بامعنای جامعه نقش اساسی بر عهده داشته است به نظر او انسانها نیاز دارند که جهان را معنادار ببینند (همیلتون، 1377:280). بنابراین دینداری باعث میشود که فرد این جهان و انسانها و روابط آنها را در ساختاری نظاممند ملاحظه کند این امر در ایجاد احساس امنیت که پایه و اساس احساس امنیت اجتماعی است نقش اساسی ایفا میکند.
بر پایه آنچه که در تحقیقات پیشین و مبانی نظری گفته شد فرضیههای زیر برای این تحقیق در نظر گرفتهشده است
- بین احساس امنیت اجتماعی و تحمل اجتماعی رابطه وجود دارد.
- بین دینداری و تحمل اجتماعی رابطه وجود دارد.
- بین احساس نابرابری اجتماعی و تحمل اجتماعی رابطه وجود دارد.
- بین احساس نابرابری اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی رابطه وجود دارد.
- بین دینداری و احساس امنیت اجتماعی رابطه وجود دارد.
مدل نظری
شکل (1): مدل مفهومی و نظری تحقیق
روش تحقیق
تحقيق حاضر از نظر كنترل شرايط پژوهش يك بررسي پيمايش1 است. همچنين اين تحقيق از نظر هدف يك بررسي كاربردي4 از نظر وسعت پهنانگر5، از نظر دامنه يك مطالعۀ خرد6و از نظر زماني يك بررسي مقطعي7 است.
جامعه آماری این پژوهش شهروندان 20 سال به بالا ساکن شهر اصفهان است (با این توضیح که جوان در این سن هویت فردی و اجتماعیاش شکلگرفته و نسبت به جامعه آگاه و مسئول عمل میکند) که طبق آخرین سرشماری که در سال 1395 انجام شده است 1454186 نفر است.
در این پژوهش حجم نمونه با استفاده از نرمافزار Gpower محاسبه شده است این نرمافزار یک ماشینحساب حرفهای است که با آن میتوان انواع فانکشنهای مد نظرمان را تعیین کرد. نرمافزار Gpowerیک نرمافزار کاربردی و سادۀ آماری است که برای محاسبۀ حجم نمونه در مباحث جامعه و نمونه بسیار مناسب است. همچنین حجم نمونه لازم برای انواع آزمون همبستگی، حجم نمونه رگرسیون و روشهای دیگر آماری را محاسبه کرد. که با سطح اطمینان 95% و توان 80% و حجم اثر 03/0 حجم نمونه 461 نفر بهدستآمده است (جدول شماره 1)
نمودار 1: تعیین حجم نمونه با استفاده از نرمافزار Gpower
جدول 1: خروجی نرمافزار Gpower برای تعیین حجم نمونه
در این پژوهش از روش، نمونهگیری طبقهای استفادهشده است. ملاک تعیین بر اساس پایگاه اجتماعی–اقتصادی است که بر اساس آمارنامه شهر اصفهان (1398)، پایگاه اجتماعی – اقتصادی مناطق 15 گانه شهر اصفهان با توجه سه شاخص تحصیلات، درآمد، شغل افراد به سه دسته پایین، متوسط و بالا تقسیمشدهاند. (دهقانی،1398:129) که منطقه 6 از طبقه بالا، منطقه 3،4،9 از طبقه متوسط و منطقه 15 از طبقه پایین بهصورت تصادفی انتخاب شدند. همانطور که در جدول شماره (2) مشاهده میشود، جمعیت بالای 20 سال هریک از این مناطق طبق آمارنامه شهر اصفهان (1398) مشخصشده و تعداد نمونه هر منطقه محاسبه شد. بر این اساس پرسشنامهها تکمیل شدند و دادههای تحقیق جمعآوری شدند
جدول 2: آمار جمعیت و حجم نمونهی مناطق منتخب
مناطق شهری | تعداد جمعیت | تعداد نمونه منطقه |
منطقه 6 | 81883 | 92 |
منطقه 3 | 80566 | 90 |
منطقه 4 | 100962 | 113 |
منطقه 9 | 55588 | 62 |
منطقه 15 | 93111 | 104 |
سالنامه آماری شهر اصفهان (1398)
از بین ابزارهای موجود در پیمایش، پرسشنامه بهعنوان ابزار گردآوری دادهها انتخاب شد. براي اندازهگيري متغيرها از سؤال و براي اندازهگيري سازهها از تكنيك طيف ليكرت استفادهشده است. در این پژوهش برای متغیرهای تحمل اجتماعی، احساس امنیت اجتماعی، و احساس نابرابری اجتماعی پرسشنامه محقق ساخته، برای متغیر دینداری از پرسشنامه دینداری گلاک و استارک استفادهشده است. همچنین در این تحقیق از اعتبار محتوا استفادهشده است. برای تشخیص اعتبار محتوا وسیلهی سنجش (پرسشنامه) در مراحل مختلف در اختیار استادان مربوطه قرار گرفت و دیدگاههای ایشان برای تصحیح و اضافه نمودن موارد ناقص در پرسشنامه لحاظ شد و درنهایت پرسشنامه تأیید و نهایی شد. همچنین برای به دست آوردن اعتبار سازه از تحلیل عاملی استفاده شد و برای هرکدام از متغیرهای تحقیق که دارای مؤلفهها و ابعاد تعیینکننده بودند تحلیل عاملی تأییدی انجام گرفت. بهمنظور تعیین پایایی آزمون از روش آلفای کرونباخ استفاده گردیده است. بدین منظور یک نمونه اولیه شامل 30 پرسشنامه پیشآزمون میگردد و سپس با استفاده از دادههای بهدستآمده از پرسشنامه و به کمک نرم افراز آماری spss میزان ضریب اعتماد با روش آلفای کرونباخ محاسبه شد. جدول شماره (3) ميزان ضریب انسجام دروني (پايايي) متغیرهای پرسشنامه را نشان میدهد. همانطور که در جدول آمده اين ضريب نشانگر بالا بودن ميزان انسجام دروني گويهها است. بهاینترتیب پرسشنامه نهایی تدوین گردید.
جدول 3: ضریب پايايي متغیرهای تحقیق
متغیر | تعداد گویه | مقدار ضریب آلفا |
تحمل اجتماعی | 20 | 617/0 |
تحمل قومی | 5 | 627/0 |
تحمل ملیتی | 5 | 725/0 |
تحمل دینی | 5 | 661/0 |
تحمل عمومی | 5 | 745/0 |
احساس امنیت اجتماعی | 18 | 685/0 |
امنیت مالی | 5 | 665/0 |
امنیت فکری | 4 | 781/0 |
امنیت جانی | 5 | 774/0 |
امنیت گروهی | 4 | 621/0 |
دینداری | 15 | 806/0 |
دینداری اعتقادی | 3 | 744/0 |
بعد عاطفی | 3 | 679/0 |
بعد پیامدی | 3 | 614/0 |
بعد دانشی | 3 | 632/0 |
بعد مناسکی | 3 | 665/ |
احساس نابرابری اجتماعی | 6 | 729/0 |
بعد از استخراج و کدبندی دادههای جمعآوریشده در بخش توصیفی با استفاده از ابزارهایی نظیر جدول فراوانی و شاخصهای گرایش مرکزی (مانند میانگین) و پراکندگی (مانند انحراف معیار)، به توصیف ویژگیهای جامعه پرداخته خواهد شددر بخش استنباطی از مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده خواهد شد. دادههای پژوهش با استفاده از نرمافزارهای آماری SPSS22 و Amos تحلیل و تفسیر شدند.
تعریف مفهومی و عملیاتی متغیر وابسته و متغیرهای مستقل:
تحمل اجتماعی: تحمل و مدارا احترام گذاشتن، پذیرش و درک غنای فرهنگهای جهان ما، اشکال و طرق مختلف انسان بودن است. این امر بهوسیلهی آگاهی، گشودگی، ارتباط و آزادی اندیشه، وجدان و عقیده پرورش مییابد. تحمل و مدارا هماهنگی در عین تفاوتهاست که تنها یک وظیفهی اخلاقی به شمار نمیرود، بلکه یک نیاز قانونی و سیاسی است. تحمل و مدارا فضیلتی است که صلح را امکانپذیر میسازد و به جایگزینی فرهنگ صلح بجای فرهنگ جنگ کمک میکند (یونسکو،1995: 9).
برای متغیر وابسته که مهمترین مفهوم این پژوهش. است 4 بعد در نظر گرفتهشده که برگرفته از نظریه وگت است که شامل تحمل دینی: به معنای به رسمیت شناختن حقوق و آزادیهای افرادی است که تابع دینی غیر از دین اکثریت جامعه هستند و یا جز اقلیت مذهبی میباشند تحمل قومیتی: احترام گذاشتن به هویت و عقاید اقلیتهای قومی و همچنین به رسمیت شناختن حقوق قومی آنها در کشور است. تحمل ملیتی: تمایل فرد به قبول موقعیتهایی در ارتباط با افراد متعلق به ملیتهای دیگر گفته میشود. تحمل اجتماعی عمومی: تحمل در روابط اجتماعی است که بر پذیرش همزیستی مسالمتآمیز میان انسانهای متفاوت معطوف است.
2. احساس امنیت اجتماعی: اینگونه تعریف میشود، احساس مصونیت فرد در مقابل تهدیدهایی اعم از دولتی یا غیردولتی که جان، مال، فکر و توانایی افراد برای شرکت در اجتماعات دلخواه یا حفظ این اجتماعات را تهدید میکنند (چلبی، 1383: 35). با توجه به این تعریف، چهار بعد احساس امنیت که از تئوری دکتر چلبی گرفتهشدهاند عبارتاند از: احساس امنیت مالی، جانی، گروهی و فکری. که امنیت محصول و برآیند امنیت در جان، مال، فکر و اجتماع شهروندان است
3. دینداری: پذیرش تمام یا بخشی از عقاید، اخلاقیات و احکام دینی بهنحویکه شخص دیندار خود را ملزم به تبعیت و رعایت از این مجموعه بداند (افشانی،105:1385) به عقیده گلاک و استارک، علیرغم اینکه در ادیان تفاوتهایی وجود دارد لیکن وجوه مشترکی را بین آنها میتوان یافت. این عرصهها، ابعاد اصلی دینداری را تشکیل میدهند و عبارتاند از: ابعاد اعتقادی، مناسکی، پیامدی، عاطفی و دانشی
4. احساس نابرابری اجتماعی: به معنای کلی به تفاوتهای میان افراد یا جایگاههایی که بهصورت اجتماعی تعریفشده و افراد آن را اشغال کردهاند، اشاره میکند. ازآنجاکه جایگاه افراد بر نحوه زندگی آنها و خاصه بر حقوق فرصتها، پاداشها و امتیازاتی که از آن برخوردارند تأثیر میگذارد پس میتوان گفت که نابرابری اجتماعی، دلالتهای حقوقی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی نیز دارد (زاهدی 1386: 40). این متغیر را با توجه به تعریف چلبی با اعتماد، آبرو، حیثیت و منزلت اجتماعی شاخص بندی میشود
یافتههای پژوهش:
یافتههای توصیفی
در پژوهش حاضر فراوانی جنسیت پاسخگویان که 206 نفر پاسخگویان (7/44 درصد) مرد و 255 نفر (3/55 درصد) زن بودند. بهعبارتیدیگر تعداد زنان در این مطالعه بیشتر از مردان بوده است. همچنین 74 نفر پاسخگویان (1/16 درصد) سنشان بین 20 تا 25 سال، 140 نفر (4/30 درصد) بین 26 تا 35 سال، 170 نفر (9/36 درصد) بین 36 تا 45 سال، 41 نفر (9/8 درصد) بین 46-55 سال و 6 نفر (8/7 درصد) بیشتر از 55 سال سن دارند. همانطور که ملاحظه میشود افراد دارای سن 36-45 سال بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده است نتایج فراوانی مذهب پاسخگویان نشان داد که 456 نفر پاسخگویان (9/98 درصد) مسلمان و 5 نفر (1/1 درصد) دارای مذهبهای دیگر بودند. و 354 نفر پاسخگویان (8/76 درصد) دارای قومیت فارس، 47 نفر (2/10 درصد) لر، 7 نفر (5/1 درصد) کرد، 21 نفر (6/4 درصد) ترک و 32 نفر (9/6 درصد) از پاسخگویان متعلق به سایر اقوام بودند که بیشترین فراوانی مربوط به اقوام فارس است 168 نفر پاسخگویان (4/36 درصد) دارای تحصیلات کارشناسی و 18 نفر (9/3 درصد) دارای تحصیلات در سطح ابتدایی میباشند که به ترتیب بیشترین و کمترین فراوانی به خود اختصاص دادهاند 264 نفر پاسخگویان (3/57 درصد) شاغل، 64 نفر (9/13 درصد) دانشجو، 37 نفر (8 درصد) و سایر شغلها 96 نفر و 8/20 درصد را شامل میشود.
جدول4: توصیف متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق
متغیر |
میانگین | انحراف معیار |
واریانس | دامنه تغیرات |
چولگی |
تحمل اجتماعی | 14/2 | 05/1 | 65/1 | 4 | 534/0 |
احساس امنیت | 22/2 | 007/1 | 01/1 | 4 | 530/0- |
دینداری | 78/2 | 29/1 | 67/1 | 4 | 116/0- |
احساس نابرابری | 82/2 | 41/1 | 98/1 | 4 | 205/0- |
در این جدول میانگین، انحراف معیار، واریانس، دامنه تغییرات متغیرها آورده شده است از بین متغیرهای موردپژوهش، متغیراحساس نابرابری با میانگین 82/2، دینداری با میانگین 78/2 بالاترین میانگین و احساس امنیت با میانگین 22/2 و تحمل اجتماعی با میانگین 14/2 دارای پایینترین میانگین است. ضریب کجی منفی، بیانگر این امر است که بیشتر آزمودنیها بالاتر از میانگین نمره گرفتهاند، ولی در مورد تحمل اجتماعی ضریب کجی مثبت بوده و کمتر از میانگین است.
یافتههای استنباطی:
آزمون فرضیات:
جدول 5: آزمون پیرسون بین متغیرهای مستقل و وابسته
متغیر وابسته تحمل اجتماعی متغیر مستقل | همبستگی(r) p تعداد | وجود رابطه | نوع رابطه |
(دینداری) | 308/0 001/0 461 |
تأیید |
مستقیم |
دینداری اعتقادی | 133/0 004/0 461 | ||
دینداری عاطفی | 112/0 016/0 461 | ||
دینداری پیامدی | 132/0 005/0 461 | ||
دینداری دانشی | 170/0 001/0 461 | ||
دینداری مناسکی | 172/0 001/0 461 | ||
احساس نابرابری | 308/0- 001/0 461 | تأیید | معکوس |
(احساس امنیت) | 345/0 001/0 461 | تأیید | مستقیم |
امنیت مالی | 138/0 003/0 461 | ||
امنیت فکری | 234/0 001/0 461 | ||
امینت گروهی | 250/0 001/0 461 | ||
امنیت جانی | 213/0 001/0 461 | ||
احساس امنیت و احساس نابرابری | 181/0- 001/0 461 | تأیید | معکوس |
احساس امنیت و دینداری | 361/0 001/0 461 | تأیید | مستقیم |
جدول شماره (5) نتایج آزمون همبستگی پیرسون بین متغیرهای مستقل احساس امنیت اجتماعی، دینداری، احساس نابرابری اجتماعی با متغیر وابسته تحمل اجتماعی را نشان میدهد. ازآنجاییکه در نتایج سطح معنیداری کمتر از 05/0 است هر سه فرضیه تأیید شدند بهطوریکه هر چه احساس امنیت اجتماعی بیشتر تحمل اجتماعی نیز بیشتر میشود چون نوع رابطه مستقیم است. بر اساس نتایج جدول ضرایب پیرسون امنیت مالی، امنیت فکری، امنیت گروهی و امنیت جانی در ارتباط با تحمل اجتماعی به ترتیب 138/0، 234/0، 250/0، 213/0 بهدستآمده که نتایج مثبت و معنادار را نشان داد. و در مورد ارتباط دینداری و تحمل اجتماعی، هرچه دینداری بیشتر تحمل اجتماعی نیز بیشتر میشود در این مورد هم نوع رابطه مستقیم است. ضرایب پیرسون متغیرهای دینداری اعتقادی، دینداری عاطفی، دینداری پیامدی، دینداری دانشی و دینداری مناسکی باتحمل اجتماعی به ترتیب برابر با 133/0، 112/0، 132/0، 170/0 و 172/0 است که بیانگر ارتباط مستقیم و ضعیف مؤلفههای دینداری با تحمل اجتماعی است. اما در مورداحساس نابرابری اجتماعی نوع رابطه معکوس است یعنی هرچه احساس نابرابری کمتر باشد تحمل اجتماعی بیشتر میشود و برعکس هرچه احساس نابرابری اجتماعی بیشتر، تحمل اجتماعی کمتر میشود. بر اساس نتایج جدول پیرسون احساس امنیت بهعنوان متغیر میانجی در ارتباط با احساس نابرابری سنجیده شد. ضریب پیرسون 181/ 0- به دست آمد که بیانگر تأثیر منفی و معنادار احساس نابرابری بر احساس امنیت هست. همچنین ضریب پیرسون بهدستآمده از رابطه بین دو متغیر احساس امنیت و دینداری 361/0 بیانگر تأثیر مثبت و معنادار بین این دو متغیر است.
بررسی تحلیلی رگرسیون خطی بین متغیر تحمل اجتماعی و متغیرهای مستقل
هدف از تحلیل رگرسیونی، مشخص نمودن سهم و تأثیر متغیرهای تحقیق در تبیین و پیشبینی تغییرات متغیر وابسته است. برای تبیین رابطه بین تحمل اجتماعی بر اساس متغیرهای مستقل از رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای مستقل واردشده به مدل دارای رابطه خطی با متغیر مستقل میباشند. نتایج آزمون نشان داد چون سطح معنیداری کوچکتر از 05/0 است، فرضیه H0 رد شده و میان تحمل اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن رابطه مستقیمی وجود دارد. در این میان عوامل احساس امنیت اجتماعی و احساس نابرابری اجتماعی به ترتیب دارای بیشترین تأثیر بر ارتقا تحمل اجتماعی شهروندان شهر اصفهان میباشند. ضریب تبیین تصحیحشده نشان میدهد،21/0 تغییرات بین مشاهدات، بهوسیله مدل رگرسیون خطی، شامل متغیرهای مستقل، تبیین شده است (جدول شماره 6).
جدول 6: خلاصه آمارههای مربوط به تجزیه رگرسیونی
ضریب همبستگی چندگانه | ضریب تبیین | ضریب تبیین اصلاحشده | اشتباه معیار برآورد |
405/0 | 234/0 | 214/0 | 83/5 |
بر اساس نتایج حاصله، میتوان گفت که متغیر وابسته (تحمل اجتماعی) بیشتر متأثر از متغیر" و احساس نابرابری اجتماعی با بتای (246/0)، متغیر احساس امنیت اجتماعی مالی (153/0)، متغیر احساس امنیت اجتماعی جانی (143/0)، متغیر احساس امنیت اجتماعی گروهی (113/0) و متغیر احساس امنیت اجتماعی فکری (108/0) است. نتیجه کلی از این سنجش چند متغیره این است که رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته، ضمن اینکه تأییدشده، خطی نیز است.
نتایج حاصله از تحلیل رگرسیونی چندگانه متغیرهای موجود در مدل را میتوان بهصورت استانداردشده در معادله زیر نشان داد.
Y=a + b1x1+ b2x2+ bcx c+….bnxn + e
(امنیت فکری) 10/0+ (امنیت گروهی) 11/0+ (امنیت جانی) 14/0+ (امنیت مالی) 15/0+ (احساس نابرابری) 24/0 = تحمل اجتماعی
جدول 7: متغیرهای مستقل وارد شده در مدل رگرسیونی
آنالیز واریانس |
سطح معناداری |
کمیت t |
بتا |
متغیر | |
سطح معناداری | کمیت F | ||||
001/0 | 80/8 | 001/0 | 41/5 | 246/0 | احساس نابرابری اجتماعی |
021/0 | 05/1 | 153/0 | امنیت اجتماعی مالی | ||
036/0 | 105/2 | 108/0 | امنیت اجتماعی فکری | ||
041/0 | 054/2 | 113/0 | امنیت اجتماعی گروهی | ||
04/0 | 80/1 | 143/0 | امنیت اجتماعی جانی | ||
146/0 | 45/1 | 079/0 | دینداری اعتقادی | ||
375/0 | 88/0- | 053/0- | دینی داری عاطفی | ||
263/0 | 12/1 | 056/0 | دینداری پیامدی | ||
654/0 | 44/0- | 026/0- | دینداری دانشی | ||
65/0 | 455/0 | 030/0 | دینداری مناسکی |
مدلسازی معادلات ساختاری تحقیق
الگوی معادلات ساختاري به همراه ضرايب رگرسيوني در شکل 2 ارائه شده است. مدل ذیل به آزمون اعتبار سازهای عوامل و ویژگیهای اجتماعی احساس امنیت اجتماعی، احساس نابرابری اجتماعی و دینداری مؤثر بر تحمل اجتماعی و آزمون نیکویی برازش ساختار آن پرداخته است. بخش ساختاری مدل نیز حاکی از آن است که متغیر احساس امنیت اجتماعی با اثر مستقیم (28/0) بیشترین مقدار واریانس ارتقا تحمل اجتماعی را تبیین کرده است.
شکل 2: مدلسازی معادلات ساختاری
درجدول شماره (8)، اهم شاخصهاي برازش مدل نمايش دادهشده است. شاخصهای کلی برازش وضعیت مطلوبی را برای مدل مفروض نشان میدهد. مقدار کای اسکوئر نسبی جدول (4/4) مشخص میکند که مدل بهطورکلی قابلقبول است. مقادیر شاخصهای TLI و CFI(82/0 و 86/0) به علت پیچیدگی مدل به مقدار 90/0 نزدیک است. مقدار شاخصهای مقتصد PCFI و PNFI(67/0 و 64/0) نشان میدهد که اقتصاد مدل رعایت شده است. از طرفی مقدار 051/0 برای شاخص RMSEA نیز گویای آن است که مدل با دادههای بهخوبی برازش یافته و این مدل تأیید میگردد.
جدول8: شاخصهای مدل آزمون نیکویی برازش ساختار نظری
مطلق | تطبیقی | مقتصد | ||||||
CMIN | DF | P | TLI | CFI | CMIN/DF | PNFI | PCFI | RMSEA |
197.45 | 71 | 001/0 | 82/0 | 86/0 | 4/4 | 64/0 | 67/0 | 051/0 |
همچنین نتایج تحلیل عاملی هر متغیر با خرده مقیاسهایش بر روی مدل آمده است که بارهاي عاملي مربوط به هر عامل بالاتر از 3/0 بوده نشان از اين دارد که معرف خوبي براي عامل مربوطه ميباشند. برای متغیر تحمل اجتماعی که مؤلفههای تحمل قومی، تحمل ملی و تحمل دینی و تحمل عمومی معرف آن بودهاند به ترتیب برابر با 80/0، 52/0، 64/0 و 52/0 می باشد برای متغیر دینداری که مؤلفههای اعتقادی، عاطفی، پیامدی، دانشی و مناسکی معرف آن بودهاند به ترتیب برابر با 53/68،0/0، 41/0، 73/0 و 86/0 می باشد. و برای متغیر امنیت اجتماعی که مؤلفههای امنیت مالی، امنیت فکری، امنیت جانی و امنیت گروهی معرف آن بودهاند به ترتیب برابر با 55/59،0/0، 68/0 و 72/0 می باشد.
پس از بررسي و تأیید الگو براي آزمون معناداري فرضيهها از دو شاخص جزئي مقدار بحراني و P استفاده شده است. مقدار بحراني مقداري است که از حاصل تقسيم «تخمين وزن رگرسيوني» بر «خطاي استاندارد» به دست ميآيد. بر اساس سطح معناداري 05/0 مقدار بحراني بايد بيشتر از 96/1 باشد. کمتر از اين مقدار، پارامتر مربوط در الگو، مهم شمرده نميشود و همچنين مقادير کوچکتر از 05/0 براي مقدار P حاکي از تفاوت معنادار مقدار محاسبهشده براي ضرایب رگرسيوني با مقدار صفر در سطح اطمينان 95/0 دارد. چنانچه مقدار P کمتر از 95/0 باشد میتوان گفت فرضیه با اطمینان 95 درصد مورد تأیید است. فرضيهها به همراه ضرايب رگرسيوني در جدول شماره (9) آورده شده است.
جدول9: اثر مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مستقل بر تحمل اجتماعی
متغیرهای مستقل | نوع اثر | اثر کل |
| |
مستقیم | غیرمستقیم |
|
| |
احساس نابرابری | 201/0- | 05/0- | 251/0- |
|
احساس امنیت | 285/0 | * | 285/0 |
|
دینداری | 013/0- | 17/0- | 183/0- |
|
بخش ساختاری مدل نیز حاکی از آن است که به ترتیب احساس امنیت اجتماعی که در این تحقیق متغیر میانجی نیز بوده است در کل با میزان (285/0)، دینداری با اثر کل (183/0-) و با اثر مستقیم (013/0-) و اثر غیرمستقیم (17/0-)، احساس نابرابری با اثر کل (251/0-) و با اثر مستقیم (201/0-) و اثر غیرمستقیم (05/0-) تحمل اجتماعی را تبیین کرده است.
همچنین نتایج نشان میدهد که ضریب رگرسیون رابطه متغیر احساس نابرابری یا تحمل اجتماعی برابر با 20/0 -است و چون P ـ مقدار (معنيداري) کوچکتر از سطح معنيداري 05/0=α است لذا در این سطح فرض H0، رد میشود و درنتیجه میتوان گفت که احساس نابرابری یا تحمل اجتماعی رابطه منفی و معنیداری وجود دارد.
نتایج نشان میدهد که ضریب رگرسیون رابطه متغیر دینداری با متغیر تحمل اجتماعی برابر با 01/0 -است و چون P ـ مقدار (معنيداري) بزرگتر از سطح معنيداري 05/0=α است لذا در این سطح فرض H0، رد نمیشود و درنتیجه میتوان گفت که متغیر دینداری با متغیر تحمل اجتماعی رابطه معنیداری وجود ندارد
نتایج نشان میدهد که ضریب رگرسیون رابطه متغیر احساس امنیت اجتماعی باتحمل اجتماعی برابر با 28/0 است و چون P ـ مقدار (معنيداري) کوچکتر از سطح معنيداري 05/0=α است لذا در این سطح فرض H0، رد میشود و درنتیجه میتوان گفت که احساس امنیت اجتماعی یا تحمل اجتماعی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد.
نتایج نشان میدهد که ضریب رگرسیون رابطه متغیر احساس نابرابری اجتماعی بااحساس امنیت اجتماعی برابر با 18/0 -است و چون P ـ مقدار (معنيداري) کوچکتر از سطح معنيداري 05/0=α است لذا در این سطح فرض H0، رد میشود و درنتیجه میتوان گفت که احساس نابرابری اجتماعی یا احساس امنیت اجتماعی رابطه منفی و معنیداری وجود دارد.
نتایج نشان میدهد که ضریب رگرسیون رابطه متغیر دینداری بااحساس امنیت اجتماعی برابر با 46/0 است و چون P ـ مقدار (معنيداري) کوچکتر از سطح معنيداري 05/0=α است لذا در این سطح فرض H0، رد میشود و درنتیجه میتوان گفت که دینداری بااحساس امنیت اجتماعی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد.
نتیجهگیری:
تحمل اجتماعی ازجمله مفاهیمی است که با توسعه جوامع برای تعادل اجتماعی در زمینههای مختلف شکلگرفته است که در تاریخ و ادبیات و آموزههای دینی ما نیز جز ارزشهای اخلاقی اجتماعی شمرده میشود. جامعه شهری امروزی دارای نظام پیچیده اجتماعی فرهنگی اقتصادی و سلسلهمراتب طبقاتی جدید در سطوح اجتماعی شهروندان است. بنابراین نظم و انسجام بهعنوان شاکله اصلی برای جامعه ضروری است باوجود چنین شرایطی تحمل اجتماعی میتواند عامل مهمی برای پیوستگی بین این پیچیدگیها، برقراری نظم و توسعه در سطح فردی ساختاری جامعه باشد. شهر اصفهان نیز آمیختهای از سنت و مدرنیته دارای الگوهای متنوع زندگی است که اعتقادات و ارتباطات متفاوتی را عرضه میکند بعلاوه وضعیت آشوب اقتصادی سبب ترس و دلهره مردم شده، بهگونهای که صلح و امنیت جامعه تهدید شده است. بهطوریکه مدام با کاهش ارزش پول و کمیابی کالاها مواجه هستند ازاینروست که فقر و اختلاف طبقاتی بیشتر نمود پیدا میکند و زمینهی خشونت و منازعه در بین اقشار جامعه بیشازپیش ایجاد میشود. این تحقیق بررسی تأثیر احساس امنیت اجتماعی، دینداری، احساس نابرابری اجتماعی بر تحمل اجتماعی که از شاخصهای اصلی زندگی شهری محسوب میشوند میپردازد. نتایج تحقیق اینگونه بیان میکند، میانگین تحمل اجتماعی شهروندان ساکن اصفهان 14/2 در حد پایین است. متغیر احساس امنیت با میانگین 22/2 و انحراف معیار 007/1 و دینداری با میانگین 78/2 و انحراف معیار 29/1 و احساس نابرابری با میانگین 82/2 و انحراف معیار 41/1 است که نشاندهنده رابطۀ متغیرهای مستقل تحقیق باتحمل اجتماعی شهروندان است. نتایج آزمون فرضیهها بیان میدارد که مطابق با فرضیه اول بین احساس امنیت اجتماعی و تحمل اجتماعی رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد بهاینترتیب با نظریه چونگ که احساس امنیت اجتماعی را دلیل سازگاری و بردباری میداند همخوانی دارد. همچنین با نتایج تحقیقات باقری و همکاران (1394)، بیاتی و همکاران (1398)، پرسیل (2001) وهاکس هاج وزاکوتی (2020) که اشارهکردهاند احساس امنیت اجتماعی بر ارتقای تحمل اجتماعی تأثیرگذار است همراستا است. ازآنجاییکه احساس امنیت از احتیاجات بنیادین انسانهاست توجه ویژه به آن حائز اهمیت است چراکه قاعدتاً بر امور مختلف زندگی اجتماعی تأثیر میگذارد. عدم احساس امنیت بهخصوص در فضای شهری که ناهمگونی بالایی دارد سبب کاهش کیفیت زندگی و زمینهساز انواع آسیبهای اجتماعی میتواند باشد. همچنین احساس امنیت است که روحیه مدارا جویی را در شهروندان بالابرده که خود عاملی در کاهش انواع جرائم شهری است از آنجایی که احساس نابرابری بر احساس امنیت تأثیر مستقیم دارد عوامل کاهشدهنده نابرابری در سطح جامعه باعث افزایش احساس امنیت میشود. احساس امنیت در این تحقیق بیشترین اثرگذاری را نشان داده بهخصوص بعد امنیت مالی که احساس امنیت فرد برای توانایی مالی و ثبات شغلی و درآمدزایی است بنابراین توجه خاص به آن توسط نهادهای دولتی مربوطه در حوزه کارآفرینی و اشتغالزایی توصیه میشود با توجه به اینکه در این تحقیق تأثیر مثبت مستقیم تأثیر دین بر امنیت بهدستآمده بنابراین تقویت همهجانبه ابعاد دینداری شهروندان در ارتقا احساس امنیت قابلتوجه است. فرضیه دیگر پژوهش که ارتباط بین دینداری باتحمل اجتماعی را اظهار میکند که طبق نتایج بهدستآمده این فرضیه تأیید شد و رابطۀ معنادار و مستقیم بین این دو متغیر را بیان میکند که مطابق با نظریه دورکیم علل اصلی همبستگی اجتماعی وجود سیستمی از ارزشها و باورهای مشترک وهم چنین روابط بین اعضای جامعه است که دین این عوامل را ایجاد میکند در حقیقت بر اساس نظر دورکیم متون مقدس به دلیل وجود اصول و نشانههایی که برای رفتارهای مؤمنان تجویز میکند، رفتار مؤمنان را جهت داده و آنها را نسبت به رفتارهای خارج از چارچوب این متون حساس میکند. اما ازآنجاییکه در این تحقیق 9/98 درصد پاسخگویان مسلمان بودند اکثریت چارچوب ارزشی یکسان داشتهاند. مضاف بر این با نتایج تحقیق بیاتی و همکاران (1398)، هم سو و با نتایج تحقیق صابر و همکاران (1394) واستیون بروک (2022) ناهمسو است. کشور ما ازیکطرف دینی محسوب میشود و از طرف دیگر به سمت توسعه اقتصادی –اجتماعی و ایجاد رفاه و کیفیت زندگی درحرکت است. به نظر میرسد با توسعه و نوسازی، تغییرات ساختاری ایجادشده مانند تنوع وتکثر فرهنگی، گسترش روحیه علمی و عقلانیت سبب افول نقش دین بهویژه در باورها و اعمال دینی میشود. در این زمینه اینگلهارت معتقد است زمانی که افراد در حالت فشار عصبی هستند به اطمینان خاطر درمورد آنچه رخ خواهد داد نیاز دارند زیرا درخطر هستند. اما کسانی که در رفاه زندگی میکنند قابلیت تحمل چیزهای مبهم رادارند و نیاز کمتری به قوانین انعطافناپذیر دینی دارند. همچنین باید گفت با فروریختن باورهای سنتی گذشته در این مرحله گذار از سنت به مدرنیته وضعیتی پیش میآید که فرد یا گروه باید هویت خود را در موقعیت جدید تعریف و بازتعریف کرده و مورد بازشناسی قرار دهد بهاینترتیب هویتسازی صورت میگیرد. در غیر این صورت بحران هویت ایجاد میشود. گیدنز نیز در بحث هویت قائل به بازاندیشی است. بهعبارتدیگر انسانها با توجه به شرایط و اطلاعات بهطور مداوم هویت خود را بازتولید میکنند و این بازتولید بدون قدرت و توانایی تغییر انجام نشدنی است به نظر میرسد در شرایط امروزی با فرو کاستن ارزشهای دینی بحران هویت دینی ایجادشده است که باید مورد توجه قرار گیرد نقش نهاد خانواده بهعنوان اولین بستری که افراد هویت اکتسابی خود را دریافت میکند پراهمیت است، بهویژه در مورد هویت دینی که نوجوان در پی دست یافتن به فلسفهای برای زندگی است که در باورهای دینیاش شکل میگیرد. همچنین ضرورت بازاندیشی دینی توسط متولیان و مسئولین نهادهای دینی حائز اهمیت است که عملکردهای اجتماعی را مدام در معرض باز سنجی قرار دهند و اطلاعات جدید اصلاح شود بهعلاوه در برابر دنیوی شدن دین که همان فروپاشی ارزشها و اعمال دینی است به شیوهای عمل کنند که با داشتن جایگاه و نفوذ در بین شهروندان باورها ارزشها را تقویت کنند به این صورت امید است افراد جامعه در زمینه روابط اجتماعی با طمأنینه و مدارا برخورد میکنند. همچنین فرضیه دیگر پژوهش رابطه احساس نابرابری بر تحمل اجتماعی است که رابطه معنادار و معکوس را نشان میدهد که مطابق با نظریه دورکیم که تلقی تفاوت و پذیرش تمایز را بهعنوان عاملی در استوار نمودن پیوندهای اجتماعی و برقراری همبستگی اجتماعی میداند و با گسترش عدالت توزیعی و امکان بهرهمندی از منابع ارزشمند در جامعه سبب کاهش خشونتورزی میشود که نشاءت گرفته از تحمل و مدارا اجتماعی است همچنین راولز نیز تحمل و تساهل را نتیجه و نشأت گرفتهی اصل برابری و آزادی برای همه میداند و آن را جز اصلی و مهم نظریه عدالت قلمداد میکند و تنها کسی را شایسته و درخور مدارا میداند که با عدالت به معنای انصاف موافق باشد. و با نتایج تحقیق گلابی و همکاران، کین گانگ کی (2022) و کرامژیک و همکاران (2021) همراستا است رشد جمعیت شهرنشین زمینه افزایش نابرابریها در مناطق مختلف شهر شده که باعث ستیزها و نزاعها و انواع رفتارهای انحرافی میتواند باشد احساس نابرابری در مقایسه با سایر شهروندان حاصل میشود که بعضی از امکانات رفاهی و حقوق اجتماعی بالاتری برخوردارند. بنابراین انتظار میرود نهاد حکومتی عوامل زمینهساز شکاف طبقاتی را کاهش دهند تا این احساس نابرابری نیز افول کند چنانچه بستر فرصتها و ظرفیتهای لازم برای رشد و پیشرفت و برخورداری بهطور منطقی فراهم باشد مردم نیز با رفتارهای بردبارانه و مدارا جویانه با یکدیگر برخورد میکنند و در جهت اعتلای فردیشان تلاش میکنند.
در انتها باید گفت فرهنگسازی در زمینه تحمل و مدارا و گفتوگوی سالم میتواند ثمربخش باشد بهویژه در کلانشهری همچون اصفهان که آمیختهای از اقوام بافرهنگهای مختلف و همچنین پایگاه اجتماعی اقتصادی متفاوت است. آموزش مفهوم تحمل و مدارا در خانواده، مدارس و فرهنگسراها باید جز مباحث اصلی باشد که در افزایش تحمل اجتماعی شهروندان مؤثر است. بعلاوه فراهم کردن شرایط مشارکت شهروندان در فعالیتهای گروهی مانند سازمانهای مردمنهاد و امکان برقراری تعاملات سازنده با اهداف مشترک امکان رفتارهای مدارا جویانه را تقویت میکند. همچنین برگزاری جشنهای ملی و مذهبی حتی توجه به آیینهای خردهفرهنگها و اجرای برنامههای تفریحی توسط شهرداریها در قسمتهای مختلف شهر برای هر سنی و هر سطح درآمدی سبب افزایش شادمانی اجتماعی و بهتبع آن کاهش پرخاشگری اجتماعی میشود. نهایتاً با افزایش تحمل اجتماعی در شهرها شاهد زندگی مسالمتآمیز توأم با آرامشخواهیم بود بدینصورت زمینه پیشرفت و توسعه همهجانبه کشور فراهم میشود.
منابع
- افشانی، سید علیرضا (1385). تبیین جامعهشناختی گرایش به خرافات در ایران، پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان، اصفهان
- آقابخشی، حبیبالله؛ کامران، فریدون و نصیرپور، مجید (۱۳۸۸). شناخت عوامل اجتماعی مؤثر بر سطح تحمل اجتماعی در شهر سراب. فصلنامۀ پژوهش اجتماعی. سال چهارم شماره ۱۰.
- باقری، معصومه؛ نبوی، عبدالحسین و مقتدایی، فاطمه (1394). «بررسی احساس امنیت و مدارای اجتماعی در شهر اهواز» دومین همایش ملی راهکارهای توسعه و ترویج علوم تربیتی، روانشناسی، مشاوره و آموزش در ایران، انجمن توسعه و ترویج علوم و فنون بنیادین
- بیاتی، پروانه؛ جهانبخش، اسماعیل و بهیان، شاپور (1398) واکاوی جامعهشناختی چالشها فرصتهای مرتبط با مدارای اجتماعی در میان شهروندان شهر تهران با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری. مجله معضلات علوم اجتماعی. ایران سال شانزدهم، شماره شصت و دوم، پاییز 1398.
- چلبی، مسعود (1385). تحلیل اجتماعی در فضای کنش، تهران: نشر نی
- چلبی، مسعود (1383). جامعهشناسی نظم، تشریح و تحلیل نظری نظم اجتماعی، تهران: نشر نی
- چلبی، مسعود و امیر کافی، مهدی (1383). تحلیل چند سطحی انزوای اجتماعی. مجله جامعهشناسی ایران. دوره پنجم، شماره 2 صص 3-31
- دهقانی، حمید(1398). تیپولوژی مناطق 15گانه شهری اصفهان با تأکید بر آسیبهای اجتماعی محلههای فوق بدخیم، جامعهشناسی کاربردی. سال سیام، تابستان 1398، شماره 2 (پیاپی 74) ص 117-136
- دورکیم، امیل (1384). درباره تقسیمکار اجتماعی، ترجمه، باقر پرهام، تهران: نشر مرکز، چاپ مرکز
- روزبه، محمدحسن (1386). مدارا. چاپ چهارم، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) و مؤسسه چاپ و نشر عروج.
- زاهدی مازندرانی، محمدجواد (1386). توسعه و نابرابری، تهران: نشر زیار، چاپ چهارم
- سادا ژاندرون، ژولی (1382). تساهل در تاریخ اندیشه غرب، ترجمۀ عباس باقری، تهران، نشر نی
- سوزن جی، کیانوش و تریوه، سارا (1390). بازطراحی بوستانهای محلهای با تأکید بر توسعه روابط اجتماعی میان ساکنان محله، نشریه نقشجهان، پاییز و زمستان ف1390 دوره ،1 شماره ،1 صفحه 107 تا 129
- شجاع کیهانی، جعفر (1385). تساهل در ادب فارسی. نامه فرهنگستان، دوره 8، شماره 20
- صابر، سیروس؛ سراجزاده، سید حسین و شریعتی، سارا (1383). بررسی رابطۀ میزان دینداری و انواع آن با مدارای اجتماعی، مجله علوم اجتماعی، دوره اول، شماره 4، 142- 109.
- فرجاد، محمدحسین (1371). آسیبشناسی اجتماعی و جامعهشناسی انحرافات، تهران: انتشارات بدر.
- فرزام، نازنین (1395). بررسی جامعهشناختی تأثیر انواع سرمایه بر مدارای اجتماعی جوانان ساری. پایاننامه دوره کارشناسی ارشد در رشته مطالعات جوانان، دانشکده علوم انسانی اجتماعی. دانشگاه مازندران.
- قاسمی، وحید (1389). مدلسازی معادلۀ ساختاری در پژوهشهای اجتماعی، نشر جامعهشناسان
- کریمی، غلامرضا(1390). ارتباطات فرهنگی بینالمللی و تأمین امنیت جهانی، فصلنامه سیاست مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دوره 41، شماره 2، تابستان 269-286.
- گلابی فاطمه؛ علیزاده اقدم، محمدباقر؛ آقایاریهیر، توکل و زردموی اردکلو، شاپور(1400). بررسی رابطۀ سرمایه اقتصادی با سازه مدارا در بین شهروندان شهر مشهد، نشریه جامعهشناسی توسعه، سال دهم، شماره دوم، پاییز و زمستان 1400، صفحات 64-27
- گودرزی، سعید (1394). «تبیین تأثیر نابرابری بر امنیت در سطوح خرد و کلان در کشور» پایاننامه دکتری رشته جامعهشناسی مسائل اجتماعی ایران دانشگاه پیام نور
- معاونت برنامهریزی و توسعه انسانی 1398. آمارنامه شهر اصفهان. اصفهان: سازمان فرهنگی و تفریحی شهرداری اصفهان
- موسوی بجنوردی، سیدمحمد(1384). مجموعه مقالات فقهی، حقوقی و اجتماعی. تهران: پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی.
- همیلتون، ملکم (1377). جامعهشناسی دین، ترجمه، محسن ثلاثی، تهران: تبیان
- Azevedo, M. (2016). The evaluation of the social impacts of culture: Culture, arts and development. Economies and finances. Published Thesis, Université Panthéon-Sorbonne, Paris.
- Brooke, S., Chouhoud, Y., & Hoffman, M. (2022). The Friday Effect: How Communal Religious Practice Heightens Exclusionary Attitudes. British Journal of Political Science, 53(1), 122-139.
- Chong, Dennis (1994). Tolerance and social adjustment to new norms and practices. Political behavior. 16(1).
- Corcoran katie E, Pettinicchio David & Robbins Blaine (2012). Religion And the Acceptability of white- collar crime: Across-National Analysis, Journal for the scientific study of Religion, Vo1.51 (3). PP: 542-567
- Corneo, G., & Jeanne, O. (2009). A theory of tolerance. Journal of Public Economics, 93(5), 691-702.
- Fiala, A. (2005). Tolerance and the Ethical life. London: Continuum
- Marcin Kromczyk, Nabil Khattab & Tahir Abbas (2021) The limits of tolerance: before and after Brexit and the German Refugee Crisis, Ethnic and Racial Studies, 44:16, 170-193
- Nizah, M. A. M. (2015). On Malaysia’s ethnic tolerance: A study of two cities. Research Journalof Applied Sciences, 10(8), 294-297.
- Persell, C.H., Green, A. & Gurevich, L. Civil Society, Economic Distress, and Social Tolerance. Sociological Forum 16, 203–230 (2001).
- Phelps, E (2004) White Students Attitudes towards Asian American Students at the University of Washington: a Study of Social Tolerance and Cosmopolitanism, Dissertation, New York University
- Rezart Hoxhaj & Carolina V. Zuccotti (2021) The complex relationship between immigrants’ concentration, socioeconomic environment and attitudes towards immigrants in Europe, Ethnic and Racial Studies, 44:2, 272-292
- Schnöll, A. V. (2014). Influence of social tolerance on social learning. Published Ph.D. Dissertation, Georg-August University School of Science (GAUSS), Salzburg, Austria
- Unesco (1995) Declaration of principles on tolerance at Proclaimed and signed by the member states of UNESCO on 16 November 1995. UN Documents Gathering a body of global agreements.
- Wei, Q. (2022). Income disparity, perceptions of inequality, and public tolerance. Chinese Journal of Sociology, 8(4), 596–635.
[1] 1-دانشجوی گروه جامعهشناسی، واحد دهاقان، دانشگاه آزاد اسلامی، دهاقان، ایران shrs90@gmail.com
[2] 2-دانشیار گروه علوم اجتماعی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران(نویسنده مسئول)
seyedalihashemianfar@yahoo.com
[3] 3-استاد گروه جامعهشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران f_urbstdy@yahoo.com تاریخ وصول 13/11/1401 تاریخ پذیرش 28/2/1402
[4] Appli Extensive ed
[5] Extensive
[6] Microleve
[7] Cross Sectional