دگردیسى و جابه جایى در اسطوره "ضحّاک"
الموضوعات : پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسی
1 - دانشجوى دکترى دانشگاه یزد
الکلمات المفتاحية: شاهنامه, اهریمن, دگردیسى اساطیر, ضحّاک, دیو خشک سالى,
ملخص المقالة :
چگونگى دگردیسى و جابه جایى در اساطیر، موضوعى مهم در بازشناخت آن هاست. اساطیر در گذر زمان از شکل و کاربرد ویژه خود فاصله مى گیرند و دست خوش تحوّل و دگرگونى مى شوند. این تحوّل و دگرگونى در اساطیر، خود را به صورت تغییر فرم، بیان، ساختار و کاربرد خود را نشان مى دهد. پى بردن به چگونگى این دگرگونى ها، به ما در شناخت صورت اصلى اساطیر کمک مى کند. در اسطوره "ضحّاک" که یکى از کهن ترین و رمزآلودترین اساطیر ایرانى است، این فرایند به نحو چشمگیرى خود را نشان داده، به گونه اى که برخى "ضحّاک" را صورت تحوّل یافته اهریمن در هزاره اهریمنى و برخى دیگرگون شده اسطوره "پهلوان اژدرکش" و بعضى آن را مثالى براى دیو خشک سالى مى دانند. بنا به اهمیّت بازشناخت این اسطوره در "شاهنامه فردوسى"، نگارنده بر آن شد تا در قالب این مقاله و با مرورى بر متون پیش و پس از اسلام، نشان دهد که این اسطوره در روند انتقال و جابه جایى، چگونه از شکل و فرم اصلى خود خارج شده، به گونه پادشاهى دژرفتار در "شاهنامه" در آمده است. نتایج این مقاله مى تواند الگویى باشد براى بررسى روند انتقال در سایر اساطیر و بازشناخت ماهیّت اسطوره هایى که در حماسه ملّى ایران جاى گرفته است.