عناصر کهن الگویی معراج پیامبر در هفت پیکر نظامی
الموضوعات : پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسیراحله عبدالله زاده برزو 1 , محمد ریحانی 2 , محمد قادری مقدم 3
1 - گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد شیروان، دانشگاه آزاد اسلامی، شیروان، ایران.
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد شیروان، دانشگاه آزاد اسلامی، شیروان، ایران. نویسنده مسئول.
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد شیروان، دانشگاه آزاد اسلامی، شیروان، ایران
الکلمات المفتاحية: نظامی, معراج, کهن الگو, نقد, هفت پیکر,
ملخص المقالة :
در این مقاله، گزارش نظامی از معراج حضرت پیامبر(ص) با نظریة تک اسطورة کمپبل سنجیده شده است. بر پایة این نظریه، قهرمانانِ همة سفرهای تمثیلی، مراحل یکسانی را پشتِ سر می گذارند و با عزیمت از سرزمین خویش، گذر از مرحلة تشرف و رسیدن، به سرزمینی که در آن به سر می برده اند بازمی گردند تا رسالت خویش را به پایان برند. پیامبر نیز در این سفر روحانی، نخست از فضای عالم امکان عزیمت می کند و در ماورای آن قدم به سرزمینی آیینیِ ناخودآگاه خویش می نهد، با براق و رفرف که نمودی از سایة او هستند، دیدار می کند و مورد تعلیم قرار می گیرد و چشم به دیدن ها و شنیدن هایی بازمی کند که در زمین خاکی ممکن نیست؛ او پس از آن که از "بود" خویش می گذرد، بی واسطه از قِدَم سخن می شنود. پس از یگانه شدن با پدر و دریافت برکت نهایی، به سوی جامعة خویش بازمی گردد. سفر روحانی او تا حد زیادی با مراحلی که کمپبل برای سفر قهرمان ذکر کرده است مطابقت دارد.
_||_