رابطۀ زمان روایی و مرگ در داستان سیاوش
الموضوعات : پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسیکاظم کلانتری 1 , ابراهیم استاجی 2
1 - دانشجوی کارشناسی ارشد
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری.
الکلمات المفتاحية: روایت, شاهنامه, ژرار ژنت, مرگ سیاوش, زمان روایی,
ملخص المقالة :
زمان از مهمترین عناصر روایت محسوب میشود که با تحلیل و بررسی آن در داستان میتوان به نتایجی در راستای معنای اثر دست یافت. زمانِ متن و داستان و رابطۀ این دو با هم، از جمله مسائلی است که در بخش زمان روایی مورد بررسی قرار میگیرد. از جمله نظریهپردازان مطرح در زمینۀ بررسی زمان در روایت، ژرار ژنت فرانسوی است که زمان را در داستان به سه ساحت نظم، تداوم و بسامد تقسیم میکند. این پژوهش ضمن بررسی عنصر زمان و جایگاه آن در تحلیل محتوایی و معنایی "داستان سیاوش" نشان میدهد که فردوسی با استفاده از تکنیکهای عمدۀ زمانی در روایت از جمله پیشنگاه، گفتوگو و تکرار، مرگ و سرنوشت سیاوش را معنایی خاص بخشیدهاست. وجود پسنگاهها، پیشنگاهها و تکرارها در این داستان هر کدام تأکیدی بر مرگِ قهرمانِ اصلی، یعنی سیاوش است.