مکتب اخلاقی خیام اصالت فایده و گریز از خودکامگی در رباعیات خیام
الموضوعات :مهیار علوی مقدم 1 , علی صادقی منش 2
1 - دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری
2 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری
الکلمات المفتاحية: استبدادستیزی, خیام, مکتب اصالت فایده, ادبیات اندرزی, مکتب اخلاقی,
ملخص المقالة :
شاید بیش از هر شاعر پارسی گویی، بر شعر، اندیشه و شخصیّت خیام، پرده ابهام کشیده شده است. نسبت دادن رباعیات مختلف، این ابهام را چند برابر کرده و از سوی دیگر نیز همین ابهام، سببِ این شمارگوناگون رباعیات وی شده است. خیام به سبب ارتباط تنگاتنگی که در دوران زندگی با دربار و حکومت داشت، از مسایل و مشکلاتی که جامعه را از ثبات و خیر همگانی محروم میکرد، به خوبی آگاه بود. جامعهای که خیام در آن میزیست، عرصه جدال متعصّبانی شده بود که با تکیه بر عقاید خود، در پی دستیابی به اقتدار بودند. در حقیقت قواعد اخلاقی حاکم بر جامعه بر عقایدی استوار بود که ثمری جز خودکامگی نداشت. به همین روی، او از رباعی بسان مانیفست مکتبی اخلاقی بهره برد؛ مکتبی که اگر با مکتب های امروزی قیاس شود بیشترین شباهت را با اصول مکتب اصالت فایده دارد؛ در مکتب اخلاقی او، نیکی یا بدی امور، بستگی به پیامد آنها و اینکه چه میزان خوشی ایجاد میکنند دارد و به عقاید عمومی و تفاسیر متعدد آن وابسته نیست. خیام از اهمیت و منفعت آزادیهای فردی برای پیشرفت جامعه به خوبی آگاه بود؛ به همین روی، در رباعیات خود کوشید فضای جمود فکری را که بر جامعه حکمفرما بود، در هم شکند و روحیه تساهل و مدارا را تقویت کند.