رابعه در گذار از پل مجاز
الموضوعات :قدمعلی سراّمی 1 , مهری تلخابی 2
1 - دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان
2 - مربی زبان و ادبیات فارسی
دانشگاه آزاداسلامی واحد خدابنده
الکلمات المفتاحية: رابعه عدویه, حب الهی, از خود بیگانگی, نارسیسیسم, مازوخیسم,
ملخص المقالة :
هدف مقالة پیش رو، آن است که نشان دهد چرا در قلمرو عرفان، همواره اینگونه یاد شده است که نخست بار، زنی از عشق و محبت الهی دم زده است. در این مقاله، با نگاهی ساختارشکنانه، نخست، تردد روانی رابعه در دو قلمرو عشق وعرفان کاویده و آسیبگاههای نگرة عرفانی رابعه با تأمل بر خصیصههای وابستگی، مازوخیستی و از خود بیگانگی او گزارده میشود. سپس در بخشی با عنوان رابعه به مثابة زن نارسیسیست، چرایی گرایش او به عرفان از منظری نوین تحلیل میگردد. نتیجة به دست آمده از این مقاله آن است که گرایش به عرفان، گاه میتواند پیامد نوعی واپسخوردگی در قلمرو زیست جهان دنیوی فرد باشد.
_||_