قصه گویی و تحول مفهوم خدا در کودکان ایرانی و لبنانی
الموضوعات :پریرخ دادستان 1 , امیمه محسن علیق 2 , کاظم رسول زاده طباطبایی 3 , مسعود آذربایجانی 4 , مریم بیات 5
1 - استاد دانشگاه ازاد اسلامی
2 - دکترای روانشناسی
3 - دانشیار دانشگاه تربیت مدرس
4 - استادیرا پژوهشکده حوزه و دانشگاه
5 - دستیار اموزشی دانشگاه پیام نور
الکلمات المفتاحية: قصه گویی, مفهوم خدا, کودکان ایرانی و لبنانی, مطالعه بینفرهنگی,
ملخص المقالة :
ایـن پژوهش به بررسی تأثیر قصهگویی برتحول مفهوم خدا در کودکان ایرانی و لبنانی پرداخت. بدین منظور، 238 دختر (138 ایرانـی و 100 لبنانی) و 222 پسـر (107 ایرانی و 115 لبنانی) از دانشآموزان 6 تا 11 ساله ایرانی و لبنانی به طور تصادفی انتخاب و به دو گروه کنترل و آزمایشی تقسیم شدند. بـرای گروه آزمایشی در هشت جلسه 45 دقیـقهای قصه گفته شد اما گروه کنترل جلسهای نداشت. قبل و بعد از هشت جلسه قصهگویی، مصاحبه بالینی (لارنس، 1965) به منظور بررسی مفهوم خداوند انجام شد. تحلیل کوواریانس نشان داد که قصهگویی بر تحول مفهوم خداوند و همه مؤلفههای آن تأثیر مثبت داشت. نمره کل مفهوم خداوند در دانشآموزان دو جنـس و دو فرهنگ تفاوت معنادار نداشت؛ اما دانشآموزان ایـرانی در دو مؤلفه وجود خداوند در زمان حال و علم مطلق خداوند و دانشآموزان لبنانی در مؤلفه نامرئیبودن خداوند، نمرههای بالاتری کسب کردند. پسران، خداوند را قویتر از دختران توصیف کردند. در پسآزمون، پسران گروه آزمایشی نمره بالاتری نسبت به دختران و گروه کنترل، در مؤلفه ماهیت خداوند به دست آوردند.