سیاست خارجی روسیه در خاورمیانه
الموضوعات :
1 - استادیار دانشگاه علوم انتظامی ناجا
الکلمات المفتاحية: روسیه, سیاست خارجی, انقلابهای عربی, منطقه خاورمیانه, موازنه قوای نرم,
ملخص المقالة :
وقوع انقلاب¬ها در شمال آفریقا و تسری آن به خاورمیانه سبب شد تا بازیگران منطقه¬ای و فرا¬منطقه¬ای، رویکردهای متفاوتی را در منطقهخاورمیانه اتخاذ نمایند. روسیه، به¬عنوان یکی از بازیگران فرا¬منطقه¬ای حاضر در منطقه خاورمیانه که تاریخچه حضور آن به دوره تزارها بازمی¬گردد در جریان این خیزش¬ها، رویکرد خود را نسبت به این منطقه تغییر داده و در هر یک از کشورهای قیام¬کرده با توجه به منافع و ابزار خود، سیاستی متفاوت را اتخاذ نموده است. خاورمیانه و موضوعات مختلف معطوف به آن، یکی از مسائلی است که مسکو، به ویژه در دوره دوم ریاست جمهوری پوتین، توجه زیادی به آن داشته است. تردد بالای دیپلماتیک میان مقامات خاورمیانهای به مسکو و بالعکس، به خوبی بیانگر بروز نوعی تحرک و پویایی در سیاست خاورمیانهای روسیه و متفاوت از دهههای گذشته میباشد. چنین به نظر میرسد که در پی تحولات پس از 11 سپتامبر 2001، و به ویژه اقدامات نظامی آمریکا در افغانستان و عراق که منجر به تکثیر بنیادگرایی دینی و احساسات ضدآمریکایی در خاورمیانه گردید، روسیه از یک وضعیت و اقبال عمومی بیشتری نزد دولتها و افکار عمومی جوامع منطقه یاد شده برخوردار شده است، وضعیتی که این کشور؛ خود نیز به استقبال و بهرهبرداری ازآن فکر میکند. یافته¬های مقاله حاکی از آن است که خیزش¬های مردمی در منطقه خاورمیانه با عنوان "انقلاب¬های عربی" موجب گردید تا روسیه ابتدا سیاست همراهی با این انقلاب¬ها را در قالب همکاری با غرب در پیش گیرد اما در ادامه به دلیل نگرانی از افزایش حضور آمریکا در منطقه و تسری این جریان به منطقه اوراسیا، سیاست تقابل با جریان¬های انقلابی و حمایت از دولت¬های حاکم را در قالب تقابل با غرب دنبال نماید. مقاله حاضر، رویکرد روسیه را نسبت به خیزش¬های مردمی و وقوع انقلاب¬ها در منطقه خاورمیانه تبیین خواهد نمود.