قرائت نگاری در مغرب دوره مرینی در سده هشتم
الموضوعات : لسان صدقیونس فرهمند 1 , قدریه تاج بخش 2
1 - استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
2 - دانشجوی دکتری دانشگاه تهران،گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی
الکلمات المفتاحية: قرائت نافع, مغرب, ورش و قالون, ابن القصاب انصاری, ابوالحسن قرطبی, ابوعبدالله قیسی,
ملخص المقالة :
نظام آموزش اسلامی در مغرب عمدتا بر پایه حفظ و آموزش رسم الخط قرآن مبتنی بود و به علوم عقلی و استدلالی کمتر توجه می شد. از جمله علومی که در این ساختار آموزشی توانست تکاملی بایسته یابد، علم قرائت بود؛ این علم اگرچه به دلیل فعالیت علمای افریقیه و اندلس، نتوانست در سده های اولیه اسلامی در مغرب مجالی شایسته یابد، اما در سده هشتم به دلیل مهاجرت علمای اندلس به مغرب از یک سو و اهتمام سلاطین مرینی از سوی دیگر چنان با اقبالی روزافزون مواجه شد، که می¬توان بر آن نام مکتب قرائت مغرب دور اطلاق کرد. این مکتب در مراحل مختلف شکل گیری، شکوفایی، بلوغ و انحطاط آن دانشوران نامبرداری چون ابن القصاب، خراز، قرطبی، ابن بری، ابوعبدالله قیسی و ابووکیل مصمودی را که هر یک موجد آثار ارزشمندی در علم قرائت بودند، در دامن خود پرورد. آنها روی هم رفته دو شیوه مهم در قرائت داشتند؛ در هر دو شیوه تمرکز صرف بر قرائت نافع بود؛ اما در شیوه اول همچون ابوعمر دانی تنها به روایت ورش و قالون بسنده می کردند و در شیوه دوم که اغلب مربوط به دوران شکوفایی وبلوغ قرائت در مغرب است، روایات نافع را به ده روایت گسترش دادند.