طراحی الگوی مهارتهای زندگی در برنامه ریزی درسی دوره اول متوسطه (مورد مطالعه استان خوزستان)
الموضوعات :
1 - استادیار گروه مدیریت آموزش عالی، دانشکده مدیریت، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - دانشجو دکتری،گروه مدیریت برنامه ریزی درسی، واحد بینالملل کیش، دانشگاه آزاداسلامی، کیش ایران.
الکلمات المفتاحية: برنامه درسی, دوره اول متوسطه, مدلسازی معادلات ساختاری, مهارت زندگی, گراندد تئوری,
ملخص المقالة :
هدف از پژوهش حاضر، ارائه الگوی مهارت های زندگی در برنامه ریزی درسی دوره اول متوسطه بود. مطالعه حاضر، به روش ترکیبی و از نوع طرحهای تحقیق آمیخته اکتشافی میباشد که در دو مرحله پیاپی کیفی–کمی انجام میگیرد. تحقیق حاضر در مرحله اول (فازکیفی) به مطالعه کیفی پرداخته و در این فاز با بررسی و ارزیابی مطالعات انجام شده در زمینه موضوع مطرح شده در پژوهش حاضر و همچنین مصاحبه باخبرگان حوزه برنامه ریزی درسی که دارای تحصیلات دکتری تخصصی با درجه علمی استادیاری، دانشیاری و استادی که در این زمینه صاحب تألیف، مقاله، پژوهش و تجربه عملی هستند، اطلاعات لازم جمعآوری کرده و با استفاده از روش تحلیل گراندد تئوری، به کدگذاری و مقوله بندی و ارائه مدل مفهومی پرداخته است. مرحله دوم (فازکمی) مطالعه به صورت کمی و به روش مدلسازی معادلات ساختاری بود، بدین منظور دادههای جمعآوریشده از پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر مدل پیشنهادی (برآمده از فاز کیفی مطالعه) با استفاده از نرمافزار Smart PLS مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از بررسی وارزیابی مطالعات داخلی و خارجی انجام شده در زمینه موضوع مطرح شده در پژوهش حاضر، با استفاده از ابزار مصاحبۀ اکتشافی و نیمهساختاریافته، سؤالات کیفی از جامعه آماری خبرگان پرسیده شد که پس از انجام 16 مصاحبه، اشباع نظری حاصل گردید. نتایج گراندد تئوری نشان داد که الگوی مهارت های زندگی در برنامه ریزی درسی دوره اول متوسطه شامل 85 کد باز، 26 کد محوری و 6 کد انتخابی می باشد. سپس در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 85 گویه در اختیار 320 نفر از معلمان مقطع متوسطه اول استان خوزستان که دارای تحصیلات کارشناسی ارشد به بالا در رشته علوم تربیتی و برنامه ریزی درسی در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰قرار داده شد. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که مقدار ضریب معناداریt مربوط به رابطه بین متغیرهای اصلی شرایط علّی با پدیده محوری؛ شرایط زمینهای، شرایط مداخلهای و پدیده محوری با راهبردها؛ راهبردها با پیامدها در سطح اطمینان 95 درصد، از 96/1 بیشتر است و این مورد حاکی از معنادار بودن تأثیر متغیرهای شرایط علّی با پدیده محوری؛ شرایط زمینهای، شرایط مداخلهای، پدیده محوری با راهبردها؛ راهبردها با پیامدها می باشد. بنابراین هر 6 متغیر، به عنوان متغیرهای اصلی شناسایی میشوند.
_||_