بررسی اثرات مخرب داروی نیروزای اکسیمتولون بر بافت کبد موش سوری ماده نژاد NMRI
الموضوعات : فصلنامه زیست شناسی جانورینعیمه دهقانی 1 , حامد دانش پژوه 2
1 - گروه زیست شناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
2 - گروه زیست شناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: داروی نیروزا, اکسیمتولون, استروئيد, کید, موش,
ملخص المقالة :
اکسی متولون (Oxymetholone) يك استروئيد آنابوليك-آندروژنيك فعال خوراكي است. اين دارو در سال 1959 با متيله شدن كربن 17 آلفا و اشباع شدن كربن 5 آلفا تستوسترون به دست آمد. اين دارو در دوزهاي كم جهت درمان بيماريهايي نظير؛ كم خوني، كمبود رشد در كودكان، كاهش گسترش ويروس ايدز در بدن و نارساييهاي قلبي استفاده ميشود. متاسفانه؛ برخي ورزشكاران از اين دارو به دليل خاصيت آنابوليكي و تأثير آن بر رشد عضلاني، به عنوان داروي نيروزا در غلظت های بالا استفاده ميكنند. در اين مطالعه تأثير داروي Oxymetholone در دوز بسيار بالاتر از حد فيزيولوژيك بدن، بر روي کبد موش سوري ماده نژاد NMRI مورد بررسي قرار گرفت. به اين منظور 12 میلی گرم/کیلوگرم/روز دارو به صورت درون صفاقي به موشهاي بالغ (45 روزه) به مدت ده روز تزريق شد. نتایج بدست آمده از تزریق درون صفاقی اکسیمتولون بر تعداد سلولهای کوپفر کبد در موشهای بالغ نشان میدهد که تعداد سلولهای کوپفر افزایش یافته که این افزایش در 001/0 >p معنيدار است. همچنین با توجه به هیستوگرامهای مربوط به تعداد سلولهای هپاتوسیت کبد، قطر سلولهای هپاتوسیت کبد و تعداد هستههای دوتایی در کبد و نتایج به دست آمده، دیده میشود که هیچ تفاوت معنیداری در مقایسه بین گروههای شم، کنترل و تجربی در 05/0 >p بوجود نیامده است. نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد مصرف مکملهای استروییدی اکسیمتولون میتواند باعث ایجاد آثار مخرب بر بافت کبد ورزشکاران شود.
1. Azarnia M., Daneshpajoh H., Dehghani N. 2007. Investigating the effects of oxymetholone in doses much higher than the physiological limit on the oogenesis of female mice, NMRI breed. Journal of Qom University of Medical Sciences, 1(1):37-43.
2. Chahla E., Hammami M., Befeler A. 2014. Hepatotoxicity associated with anabolic androgenic steroids present in over-the-counter supplements: A case series: 420. Official journal of the American College of Gastroenterology| ACG, 41:179-183.109:126.
3. El-Serag H.B. 2004. Hepatocellular carcinoma: recent trends in the United States. Gastroenterology, 127(5):27-34.
4. Fredrigue Z., Williem Den Besten, Bo Chen, J.E., Esther L. 2001. Control of spermatogenesis in mice by the cyclin D-dependent kinase inhibitors P18Ink42 and P19Ink4d. Molecular and Cellular Boilogy, 21(9):3244-3255.
5. Kuipers H. 1998. Anabolic steroids: side effects. Encyclopedia of sports medicine and science. Internet Society for Sport Science.
6. Neri M., Bello S., Bonsignore A., Cantatore S., Riezzo I., Turillazzi E., Fineschi V. 2011. Anabolic androgenic steroids abuse and liver toxicity. Mini reviews in Medicinal Chemistry, 11(5):430-437.
7. Nourozi J., Mahdavi Mazdeh M., Mirbagheri S.A. 2014. The effects of the underlying disease and serum albumin on GFR prediction using the adaptive neuro fuzzy inference system (ANFIS). Health Management and Information Science, 1(3):46-50.
8. Rajagopal R., Subbiah P. 2014. Computer aided detection of liver tumor using SVM classifier. International Journal of Advanced Research in Electrical, Electronics and Instrumentation Engineering, 3(6):10170-10177.
9. Ranjbar B., Poraboli I. 2014. The Effect of Daucus carota ssp. sativum seeds extract on serum levels of renal function indicators and liver function enzymes in type I diabetes model. Journal of Sabzevar University of Medical Sciences, 21(3):370-378.
10. Rashid Lamir A., Dehbashi M., Ketabdar B. 2016. Examination of effects of anabolic steroids abuse on liver enzymes and blood albumin of bodybuilders. Journal of Sabzevar University of Medical Sciences, 23(1):6-13.
11. Robles‐Diaz M., Gonzalez‐Jimenez A., Medina‐Caliz I., Stephens C., García‐Cortes M., García‐Muñoz B., Ortega‐Alonso A., Blanco‐Reina E., Gonzalez‐Grande R., Jimenez‐Perez M., Rendón P. 2015. Distinct phenotype of hepatotoxicity associated with illicit use of anabolic androgenic steroids. Alimentary Pharmacology and Therapeutics, 41(1):116-125.
12. Schwingel P.A., Cotrim H.P., Salles B.R., Almeida C.E., dos Santos Jr C.R., Nachef B., Andrade A.R., Zoppi C.C. 2011. Anabolic‐androgenic steroids: A possible new risk factor of toxicant‐associated fatty liver disease. Liver International, 31(3):348-353.
13. Stickel F, Kessebohm K, Weimann R, Seitz HK. 2011. Review of liver injury associated with dietary supplements. Liver International, 31(5):595-605.
14. Timcheh-Hariri A., Balali-Mood M., Aryan E., Sadeghi M., Riahi-Zanjani B. 2012. Toxic hepatitis in a group of 20 male body-builders taking dietary supplements. Food and Chemical Toxicology, 50(10):3826-3832.
15. Torabyan A., Falahatkar B., Khoshkholgh M. 2019. The effect of dietary oxymetholone on growth, survival and reproduction of guppy (Poecilia reticulata). Journal of Aquaculture Development, 13(2):15-28.
16. Urhausen A., Torsten A., Wilfried K. 2003. Reversibility of the effects on blood cells, lipids, liver function and hormones in former anabolic–androgenic steroid abusers. The Journal of Steroid Biochemistry and Molecular Biology, 84(2-3):369-75.
بررسی اثرات مخرب داروی نیروزای اکسی متولون بر بافت کبد موش سوری ماده نژاد NMRI
چکیده
Oxymetholone يك استروئيد آنابوليك-آندروژنيك فعال خوراكي است. اين دارو در سال 1959 با متيله شدن كربن 17α واشباع شدن كربن 5αتستوسترون به دست آمد. از اين دارو در دوزهاي كم جهت درمان بيماريهايي نظير؛ كم خوني، كمبود رشد در كودكان، كاهش گسترش ويروس ايدز در بدن و نارساييهاي قلبي استفاده ميشود. متاسفانه؛ برخي ورزشكاران از اين دارو به دليل خاصيت آنابوليكي و تأثير آن بر رشد عضلاني، به عنوان داروي نيروزا در دوزهاي بالا استفاده ميكنند. در اين مطالعه تأثير داروي Oxymetholone در دوز بسيار بالاتر از حد فيزيولوژيك بدن، بر روي کبد موش سوري ماده نژاد NMRI مورد بررسي قرار گرفت. به اين منظورday/12mg/kg دارو به صورت درون صفاقي به موشهاي بالغ(45 روزه) به مدت ده روز تزريق شد. نتایج بدست آمده از تزریق درون صفاقی (IP ) اکسی متولون بر تعداد سلولهای کوپفر کبد در موشهای بالغ (NMRI ) نشان میدهد که تعداد سلولهای کوپفر افزایش یافته که این افزایش درP<0.001 معنيدار است. همچنین با توجه به هیستوگرامهای مربوط به تعداد سلولهای هپاتوسیت کبد، قطر سلولهای هپاتوسیت کبد و تعداد هستههای دوتایی در کبد و نتایج به دست آمده، دیده میشود که هیچ تفاوت معنی داری در مقایسه بین گروههای شم، کنترل و تجربی در P<0.05 بوجود نیامده است.
کلمات کلیدی: اکسی متولون، کبد، موش
Investigating the destructive effects of the energizing drug oxymetholone on the liver tissue of NMRI female mice
Abstract
Oxymetholone is an orally active anabolic-androgenic steroid. This drug was obtained in 1959 by methylating the 17α carbon and saturating the 5α carbon of testosterone. of this drug in low doses to treat diseases such as; Anemia, lack of growth in children, reducing the spread of the AIDS virus in the body and heart failure are used. Unfortunately; Some athletes use this drug as an energy-boosting drug in high doses due to its anabolic properties and its effect on muscle growth. In this study, the effect of Oxymetholone in a dose much higher than the physiological limit of the body was investigated on the liver of NMRI female mice. For this purpose, 12 mg/kg/day of the drug was injected intraperitoneally to adult mice (45 days old) for ten days. The results obtained from intraperitoneal (IP) injection of oxymetholone on the number of Kupffer cells in the liver in adult rats (NMRI) show that the number of Kupffer cells increased, which is significant at P<0.001. Also, according to the histograms related to The number of liver hepatocyte cells, the diameter of liver hepatocyte cells and the number of double nuclei in the liver and the results obtained, it can be seen that there is no significant difference in the comparison between the sham, control and experimental groups at P<0.05.
Keywords: oxymetholone, liver, mice
کبد در سوختوساز بدن نقش داشته و بافت هدف اصلی برای آسیبهای مصرف استروئیدهای آنابولیک و آندروژنیک (AAS) است که میتواند سبب اختلال در عملکرد آن و از عوامل ایجاد آسیبهای کبدی نظیر کلستاز داخل کبدی هپاتیت و کارسینوم سلولهای کبدی باشد (11). داروهای استروئیدی تاثیرات مخربی بر سلولهای کبد از خود به جای میگذارند و عوارض آنها حتی بعد از دو ماه دوری از مصرف این مواد همواره گریبانگیر افراد استفاده کننده میباشد اما چنین به نظر میرسد با گذشت زمان از آثار مخرب آنها بر آنزیمهای کبد کاسته میشود (10). کبد بزرگترین غده و ارگان داخلی در بدن انسان است (8). کبد در بسیاری از اعمال متابولیکی از جمله پروتئینسازی و سمزدایی شرکت داشته و همچنین محل سنتز آنزیمهای مختلفی از جمله آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز میباشد (13). هر سه آنزیم به طور گسترده در کبد وجود دارند که ورود هرگونه آسیب به سلولهای کبد باعث انتشار این آنزیمها در جریان خون میشوند (9). کبد دارای گیرندههای آندروژنی فراوانی است که این گیرندهها در برابر استروئیدهایی که وارد این عضو میشوند حساس میباشند از طرفی کبد محل اصلی متابولیسم استروئیدهاست از این رو مصرف داروهای استروئیدی میتواند یکی از عوامل به وجود آورنده آسیب در کبد باشد (5). کما اینکه در تحقیقی که توسط السرا و همکاران در سال ۲۰۰۴ صورت گرفت مشخص شد که این مسئله در جنس مذکر به علت خواص آندروژنیک بیشتر، از فرکانس بالاتری برخوردار است و استفاده از استروییدهای انابولیک-آندروژنیک، احتمال افزایش تومورهای کبدی و ابتلا به هپاتیت، سرطان کبد و مشکلات کبدی را بیشتر میکند (3). کبد همچنین مسوول ساخت پروتئینی به نام آلبومین میباشد که عمدهترین پروتئین خون است و ضمن محافظت از سلولها در برابر رادیکالهای آزاد و سموم دفاعی به عنوان بافری عمده در بدن عمل و تعادل اسمزی را حفظ میکند. علاوه بر آن آلبومین باعث انتقال بسیاری از ویتامینها، مواد معدنی و هورمونها در خون میشود (7). در تحقیقی دیگر که توسط شهلا و همکاران در ۲۰۱۴ به صورت موردی بر روی ۳ ورزشکار آمریکایی مصرف کننده استروئیدها صورت پذیرفت سمیت و کلستاز کبد و افزایش آنزیمهای کبد در آزمودنیها دیده شد (2). با توجه به اثرات مخرب استروییدهای آنابولیک بر بافتهای مختلف بدن و با توجه به اینکه تاکنون گزارشی از اثر اکسی متولون بر بافت کبد نشده است، در تحقیق حاضر، اثر اکسی متولون بر خصوصیات هیستولوژیکی بافت کبد بررسی شد.
مواد و روشها
اكسي متولون مورد استفاده در اين پژوهش به صورت پودر خالص از شركت داروئي الحاوي واقع در شهر تهران و کشور ایران تهيه گرديد. اين دارو به شكل پودر خوراكي است و در شركتهاي دارويي به صورت قرص در ميآيد. به دليل اينكه روش كار در اين پژوهش به شكل تزريق درون صفاقي بود، دارو در حلال DMSO ساخت شركت مرك آلمان حل شد و حيوانات آزمايشگاهي به مدت ده روز متوالی دارو را به ميزان 12mg/kg/day دريافت كردند (4).
حيوانات مورد استفاده در پژوهش حاضر، موش سوري ماده بالغ چهلوپنج روزه نژاد NMRI بودند که در سه گروه ده تايي براي هر دسته تقسيمبندي شدند كه شامل گروههاي كنترل، شاهد (شم) و تجربي ميباشد.
الف) گروه كنترل: در اين گروه موشها در شرايط طبيعي و تغذيه و دماي مناسب نگهداري شدند.
ب) گروه تجربي: موشهاي اين گروه به مدت ده روز متوالي محلول حاوي دارو را به صورت درون صفاقي دريافت كردند.
ج) گروه شم: موشهاي اين گروه به مدت ده روز حلال DMSO را به مقدار 12mg/kg/day به شكل تزريق درون صفاقي دريافت كردند.
تزريقات به صورت روزانه انجام گرديد. در طول اين مدت حيوانات در شرايط 10 ساعت نور،14 ساعت تاريكي و در دماي 24±2 C نگهداري ميشدند. موشهاي تمام گروههاي مذكور پس از اتمام دوره تزريقات، 48 ساعت پس از آخرين تزريق تشريح شدند. پس از خونگيري، کبدهاي موشها خارج و مراحل تهيه مقاطع بافتي انجام شد و در نهايت کبدهاي گروههاي تجربي و شم از نظر ويژگيهاي مورد نظر با گروه كنترل مقايسه شدند. در اين مقايسه پارامترهاي مورفولوژيكي مثل تغييرات بافتي در مطالعات ميكروسكوپي مورد بررسي قرار گرفت.
نتايج بدست آمده به صورت دادههاي خام به كامپيوتر داده شد و سپس تحليل و مقايسه ميانگينها در P<0.05 با در نظر گرفتن انحراف معيار (SE) انجام گرديد. سنجشهاي آماري بوسيله نرمافزار SPSS صورت گرفت و با استفاده از آزمون ANOVA و نرم افزار Excel، نمودارهاي مربوطه ترسيم گرديد.
نتایج
مقايسه لامهاي بدست آمده نشان ميدهد در گروه تجربي افزایش زيادي در تعداد سلولهای کوپفر بوجود آمده كه اين افزایش در P<0.001 معنيدار است (جدول 1، شکل 1 و نمودار 1).
جدول 1. تحليل آماري تعداد سلولهای کوپفر.
تعداد سلولهای کوپفر | Mean | Std. Error |
Control | 26.54 | 1.36 |
Sham | 24.13 | 1.45 |
Treatment | 39.86 | 1.18 |
نمودار 1. مقايسه تعداد سلولهای کوپفر در گروههای كنترل، شم و تجربی(P<0.001***).
تصویر1: فتومیکروگراف از مقطع کبد موش سوری نژاد (NMRI) گروه تجربی با رنگآمیزی هماتوکسیلین- ایوزین. K :کوپفر H: هپاتوسیت BV: رگ خونی. در این تصویر افزایش تعداد سلولهای کوپفر مشاهده میگردد.
تصویر 2: فتومیکروگراف از مقطع کبد موش سوری نژاد (NMRI) گروه کنترل با رنگآمیزی هماتوکسیلین ایوزین . K : کوپفر H: هپاتوسیت BV: رگ خونی.
همانطور که در جدول و نمودار 2 مشاهده میکنید بررسي دادههاي آماري و مقاطع بافتي نشان ميدهد كه در گروه تجربي تعداد سلولهای هپاتوسیت در مقايسه با گروه كنترل افزایش پيدا كرده است كه اين افزایش در P<0.05 معنيدار نميباشد (جدول و نمودار 2).
جدول 2. تحليل آماري تعداد سلولهای هپاتوسیت.
تعداد سلولهای هپاتوسیت | Mean | Std. Error |
Control | 41.37 | 5.2 |
Sham | 39.24 | 2.12 |
Treatment | 42.75 | 1.86 |
نمودار 2. مقايسه تعداد سلولهای هپاتوسیت در گروههای كنترل، شم و تجربی
همچنین بررسي دادههاي آماري و مقاطع بافتي نشان ميدهد كه در گروه تجربي قطر سلولهای هپاتوسیت در مقايسه با گروه كنترل کاهش پيدا كرده است كه اين كاهش در P<0.05 معنيدار نميباشد (جدول و نمودار 3).
جدول3. تحليل آماري قطر سلولهای هپاتوسیت.
قطر سلولهای هپاتوسیت | Mean | Std. Error |
Control | 27.5 | 1.54 |
Sham | 29.63 | 3.12 |
Treatment | 26.32 | 2.2 |
نمودار 3. مقايسه قطر سلولهای هپاتوسیت در گروههاي كنترل، شم و تجربی.
همچنین تجزيه وتحليل دادهها بر روي هستههای دوتایی و مقايسه آنها با گروه كنترل نشان ميدهد كه در گروه تجربي تعداد هستههای دوتایی افزایش کمی پیدا کرده که این افزایش در P<0.05 معنيدار نیست ( جدول و نمودار4).
جدول 4. تحليل آماري تعداد هستههای دوتایی.
تعداد هستههای دوتایی | Mean | Std. Error |
Control | 2.17 | 0.39 |
Sham | 2.35 | 0.84 |
Treatment | 2.63 | 0.21 |
نمودار 4. مقايسه تعداد هستههای دوتایی در گروههاي كنترل، شم و تجربی.
بحث
نتایج بدست آمده از تزریق درون صفاقی (IP ) اکسی متولون بر تعداد سلولهای کوپفر کبد در موشهای بالغ (NMRI) نشان میدهد که تعداد سلولهای کوپفر افزایش یافته که این افزایش در P<0.001 معنيدار است.
سلولهای کوپفر جزء سیستم ایمنی بدن و سلولهای ماکروفاژی در بافت رتیکولوم کبد هستند و به همراه سلولهای آندوتلیال سینوزوئیدهای کبدی سیستم دفاعی کبد که از مهمترین سیستمهای دفاعی بدن است را تشکیل میدهند. پس منطقی است که ماده اکسی متولون پس از ورود به کبد از طریق جریان خون اثرهای سمیت خود را تا حدودی نشان داده است و کبد برای مقابله با آن تعداد ماکروفاژهای خود را افزایش داده است.
کبد در سوخت و ساز بدن نقش داشته و بافت هدف اصلی برای آسیبهای مصرف استروئیدهای آنابولیک و آندروژنیک (AAS) است که میتواند سبب اختلال در عملکرد آن و از عوامل ایجاد آسیبهای کبدی نظیر کلستاز داخل کبدی هپاتیت و کارسینوم سلولهای کبدی باشد (11).
با توجه به هیستوگرامهای مربوط به تعداد سلولهای هپاتوسیت کبد، قطر سلولهای هپاتوسیت کبد و تعداد هستههای دوتایی در کبد و نتایج به دست آمده، دیده میشود که هیچ تفاوت معنی داری در مقایسه بین گروههای شم، کنترل و تجربی در P<0.05 بوجود نیامده است. نتایج بدست آمده مبین این مطلب است که احتمالاً در تیمار ده روزه اکسی متولون بر DNA سلولها بی تاثیر و یا دارای تاثیر اندک بوده و تقسیمات سلولی را افزایش نداده است. در مطالعه استیمک و همکاران تاثیرات استروییدهای آنابولیک- آندروژنیک در ۲۶ بدنساز مرد که در اثر مصرف دوزهای بالای دارو دچار آسیب کبدی و افزایش آنزیمهای کبد شده بودند بررسی شد که نتایج تحقیق آنها نشان داد بعد از دوازده هفته قطع مصرف بهبود قابل ملاحظهای در بیماران پدید آمده است (والیمن، 2013).
با توجه به نتایج بدست آمده از پژوهشهای پیشین، آسیبهای وارده به بافت کبد با کاهش عملکرد و نقش آن در ساخت پروتئینهای مورد نیاز بدن و خون از جمله آلبومین سبب کاهش قابلیت انتقال متابولیتهای مورد نیاز به اندامهای مختلف بدن میشود همچنین اثر زیانبار اکسی متولون و گیرندههای مینرالوکورتیکویید و گلوکوکورتیکوئید بدن (1) باعث کاهش قابلیت فوق کلیه در تولید مینرالوکورتیکویید در تنظیم آب و یونهای بدن و گلوکوکورتیکوئید از جمله کورتیزول و نقشهای آن در التهاب، واکنشهای ایمنی و متابولیسم میتواند علت فقدان روند رشد مناسب در تیمارهای مختلف در اثر مصرف دوزهای بالای هورمون در جیره غذایی باشد (15). در تحقیقی دیگر که توسط شهلا و همکاران در ۲۰۱۴ به صورت موردی بر روی ۳ ورزشکار آمریکایی مصرف کننده استروئیدها صورت پذیرفت سمیت و کلستاز کبد و افزایش آنزیمهای کبد در آزمودنیها دیده شد (2).
در تحقیق اورهاسن و همکاران تاثیرات برگشت پذیر استروییدهای آنابولیک بر سلولهای خونی، لیپیدها، عملکرد کبد و هورمونها در ۳۲ ورزشکار مرد رشته پرورش اندام در قالب دو گروه مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آنها نشان داد بعد از یکسال قطع مصرف دارو اثرات منفی ناشی از استفاده انبوه استروئیدها از جمله عملکرد کبد و بعضی هورمونها به حالت طبیعی و باز میگردد (16) هر چند درمطالعه دیگردر بعضی مصرفکنندگان افزایش فعالیت ALT و کاهش سنتز تستسترون دیده شد (14). میتوان نتیجه گرفت استفاده طولانی مدت از این داروها سبب ایجاد اختلالات کبدی، کبد چرب، هپاتیت و کلستاز کبدی میگردد که پارهای از این اختلالات ظاهرا با قطع دارو برگشت پذیر بوده ولی سایر اختلالات ساختاری در مواردی غیر قابل برگشت هستند (14). در توجیه این نتایج و مطالعاتی که موید تاثیرات مخرب استروییدها بر کبد و آنزیمهای کبدی میباشند، توجه به ساختمان استروییدهایی که برای مصارف خوراکی تهیه میشوند،به واسطه داشتن گروههای اتیل یا متیل در ساختمان داروییشان حایز اهمیت میباشند. چراکه افزودن این ترکیبات به ساختار شیمیایی استروییدها که عمدتا در کربن شسماره 17 اعمال میشوند، این استروییدها را برای کبد بسیار سمی میکند و درصورتیکه با این ترفند، ساختار شیمیایی استروییدها را از گزند آنزیم 17-بتا هیدروکسی استرویید نجات ندهیم، پس از اثر کردن این آنزیم بر ساختار شیمیایی استروییدها، عملا چیزی از ساختار استرویید باقی نخواهد ماند و استروییدهای وارد شده به دستگاه گوارش در اولین برخورد با این استرویید متلاشی میشوند (6). از این رو، اعمال این تغییرات در ساختمان استروییدهایی از قبیل اکسی متولون، متیل تستوسترون، اکساندرولون و دیانابول میتواند یکی از مهمترین دلایل ایجاد آسیبهای کبدی و افزایش میزان آنزیمهای کبدی در خون باشد (12).
با این حساب با کمک به بهره مندی ورزشکاران از اطلاعات کافی در خصوص پیامدهای ناشی از مصرف این داروها میتوان گامی موثر در پیشگیری از مصرف این مواد برداشت و کمتر کسی را در جهت مصرف این مواد سوق داد (10).
نتیجه گیری
مصرف مکملهای ورزشی در ورزشکاران عوارض متعددی را در بر دارد و سلامت ورزشکاران را میتوانذ تحت تاثیر قرار دهد. نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد مصرف مکملهای استروییدی اکسی متولون میتواند باعث ایجاد آثار مخرب بر بافت کبد ورزشکاران شوند.
منابع
1. Azarnia M, Daneshpajoh H, Dehghani N. Investigating the effects of oxymetholone in doses much higher than the physiological limit on the oogenesis of female mice, NMRI breed. Journal of Qom University of Medical Sciences. 2007 Apr 10;1(1):37-43. [persian]
2. Chahla E, Hammami M, Befeler A. Hepatotoxicity Associated With Anabolic Androgenic Steroids Present in Over-the-Counter Supplements: A Case Series: 420. Official journal of the American College of Gastroenterology| ACG. 2014 Oct 1;109:S126.
3. El-Serag HB. Hepatocellular carcinoma: recent trends in the United States. Gastroenterology. 2004 Nov 1;127(5):S27-34.
4. Fredrigue Z. Williem Den Besten, Bo Chen, Jerold E, Esther L. Control of Spermatogenesis in Mice by the Cyclin D-Dependent Kinase Inhibitors P18Ink42 and P19Ink4d. Molecular and Cellular Boilogy. 2001;21(9):3244-55.
5. Kuipers H. Anabolic steroids: side effects. Encyclopedia of sports medicine and science. Internet Society for Sport Science. 1998 Mar 7.
6. Neri M, Bello S, Bonsignore A, Cantatore S, Riezzo I, Turillazzi E, Fineschi V. Anabolic androgenic steroids abuse and liver toxicity. Mini reviews in medicinal chemistry. 2011 May 1;11(5):430-7.
7. Nourozi J, Mahdavi Mazdeh M, Mirbagheri SA. The effects of the underlying disease and serum albumin on GFR prediction using the Adaptive Neuro Fuzzy Inference System (ANFIS). Health Management & Information Science. 2014 Jul 1;1(3):46-50.
8. Rajagopal R, Subbiah P. Computer aided detection of liver tumor using SVM classifier. International Journal of Advanced Research in Electrical, Electronics and Instrumentation Engineering. 2014 Jun;3(6):10170-7.
9. Ranjbar B, Poraboli I. The Effect of Daucus carota ssp. sativum seeds extract on serum levels of Renal Function Indicators and liver function enzymes in type I diabetes Model. Journal of Sabzevar University of Medical Sciences. 2014 Aug 2;21(3):370-8. [persian]
10. Rashid Lamir A, Dehbashi M, Ketabdar B. Examination of effects of anabolic steroids abuse on liver enzymes and blood albumin of bodybuilders. Journal of Sabzevar University of Medical Sciences. 2016 Mar 20;23(1):6-13.
11. Robles‐Diaz M, Gonzalez‐Jimenez A, Medina‐Caliz I, Stephens C, García‐Cortes M, García‐Muñoz B, Ortega‐Alonso A, Blanco‐Reina E, Gonzalez‐Grande R, Jimenez‐Perez M, Rendón P. Distinct phenotype of hepatotoxicity associated with illicit use of anabolic androgenic steroids. Alimentary pharmacology & therapeutics. 2015 Jan;41(1):116-25.
12. Schwingel PA, Cotrim HP, Salles BR, Almeida CE, dos Santos Jr CR, Nachef B, Andrade AR, Zoppi CC. Anabolic‐androgenic steroids: A possible new risk factor of toxicant‐associated fatty liver disease. Liver International. 2011 Mar;31(3):348-53.
13. Stickel F, Kessebohm K, Weimann R, Seitz HK. Review of liver injury associated with dietary supplements. Liver International. 2011 May;31(5):595-605.
14. Timcheh-Hariri A, Balali-Mood M, Aryan E, Sadeghi M, Riahi-Zanjani B. Toxic hepatitis in a group of 20 male body-builders taking dietary supplements. Food and chemical toxicology. 2012 Oct 1;50(10):3826-32.
15. Torabian A, Falahatkar B, Khoshkholgh MR. Effect of oxymetholne hormone on poecilia reticulata growth, viability and fertilization. 2019. 13(2): 15-28. [persian]
16. Urhausen A, Torsten A, Wilfried K. Reversibility of the effects on blood cells, lipids, liver function and hormones in former anabolic–androgenic steroid abusers. The Journal of steroid biochemistry and molecular biology. 2003 Feb 1;84(2-3):369-75.