بررسی تطبیقی دو عنصر داستانی در روایات «زال و رودابه» با «رومئو و ژولیت»
الموضوعات : فصلنامه بهارستان سخناکرم ندیری کیوی 1 , ناهید جعفری 2
1 - دانش آموخته کارشناسی ارشد گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد اسلامشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، اسلامشهر، ایران
2 - استادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد اسلامشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، اسلامشهر، ایران.
الکلمات المفتاحية: شخصیّتپردازی, عناصر داستان, گرهافکنی, رومئو و ژولیت, کلید واژهها: زال و رودابه,
ملخص المقالة :
چکیده یکی از ویژگی های داستان که نقش برجسته ای در طرحِ نوشته، انسجام، رشد و گسترش آن دارد، شخصیّت پردازی و گره افکنی است؛ زیرا نویسنده باید بداند چگونه و با چه زبان و کارکردی، شخصیّتی را بیافریند و به او نقش و مرتبه بدهد و گره هایی که در طول داستان پدیدار کرده، با خلاقیّت ذهن، ترفندهای داستانی و شیوه های درست، آنها را دریافته و در جهت بازگشایی آنها بکوشد. در زبان و ادبیّات مشرق و مغرب، آثار منظوم و منثوری مقبول افتاده اند که علّت اصلی آن نه تنها مرهون جذابیّت اشخاص و قهرمانان اینگونه داستان هاست، بلکه معلول دخالت شخصی و شخصیّت فکری و زبانی خلق کنندۀ آن نیز هست. این پژوهش با روش کتابخانه ای و شیوۀ توصیفی- تحلیلی با هدف بررسی عوامل مؤثّر در ایجاد گره های داستانی و شخصیّت پردازی، به عنوان دو عنصر حائز اهمّیّت در دو روایت زال و رودابه و رومئو و ژولیت انجام شده و نتایج حاصل از تطبیق دو روایتِ مذکور نشان داده است که به لحاظ شخصیّت پردازی، این دو داستان بسیار به هم شبیه و بسامد استفاده از گونه های شخصیّتی متفاوت، در آنها نزدیک به هم است، به جز دو تفاوت آشکار، که در تعداد شخصیّت های نمادین وسادۀ آن به چشم می خورد. از نظر گرههای داستانی نیز در هر دو روایت، پنج بار گره افکنی مشاهده می شود که البتّه گرۀ آغازین در هر دو داستان که دلبستگی عشّاق از دو خانوادۀ متضادّ را شرح می دهد، موانع متفاوتی را در دو داستان ایجاد می کند که در پایان، یکی به خوشی و وصال و دیگری به سوگ و مرگ می انجامد
فهرست منابع و مآخذ
_||_