بررسی تقابل مفهومی در مثنوی مولوی (با تکیه بر حواس ظاهری و باطنی) بر اساس نظریّة انسانشناسی کلود لوی استروس
الموضوعات : فصلنامه بهارستان سخنربابه عباسی صاحبی 1 , حسین منصوریان سرخگریه 2 , رضا فرصتی جویباری 3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی، واحد قائم شهر، دانشگاه آزاد اسلامی، قائم شهر، ایران.
2 - دانشیارگروه زبان وادبیّات فارسی، واحد قائم شهر، دانشگاه آزاداسلامی، قائم شهر، ایران.
3 - استادیار گروه زبان وادبیّات فارسی، واحد قائم شهر، دانشگاه آزاد اسلامی، قائم شهر، ایران.
الکلمات المفتاحية: مثنوی معنوی, تقابل دوگانه, کلید واژهها: کلود لوی استروس, انسانشناسی ساختاری, حواس ظاهری و باطنی,
ملخص المقالة :
چکیده نظریة ساختار دو قطبی و تقابلی، از نظریّة ساخت گرایی متأثر شد و برجستهترین نظریّهپرداز این حوزه، کلودلوی استروس است که به تحلیل زوایا و ابعاد وجودی انسان در مواجهه با جهان اطراف میپردازد. وی معتقد است که ساختار ذهن انسان برای درک پدیده ها، هر پیوستاری را در قطب های متقابل دوگانه ای قرار می دهد و این کنش ذهنی فراگیر در نهایت منجر به تقابل های دوگانه می شود. بنابراین، هر ساختار تفکّر بدوی بر تقابل استوار است. این نگرش، در باورهای ادبیّات عرفانی ما نیز دیده میشود. از آنجا که مولوی، خود از واضعان عرصة عرفان اسلامی است، از کتاب مثنوی او میتوان به عنوان منبعی ارزشمند برای اظهار و ابلاغ آموزههای عرفانی سود جست که سرشار از انواع رابطههای تقابلی حواس ظاهر و باطن، آن هم با زبان تمثیل و یا در قالب حکایت است که میتوان با تحلیل آنها، ساختار اندیشة مولانا را در حوزة انسانشناسی ترسیم کرد. در این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی، با محور قرار دادن رابطة دوگانه لوی استروس، تقابل حواس ظاهری و باطنی را در مثنوی مولوی به عنوان دو ضدّ متعامل که رابطه و پیوند اثرگذاری نسبت به هم دارند، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
فهرست منابع و مآخذ
الف: کتب
ب: مقالات و منابع خارجی
_||_