بررسی استعارۀ مفهومی «مِی» در ادبیّات مکتبخانهای ایران
الموضوعات : فصلنامه بهارستان سخن
نسرین جبار خلجی بناب
1
(دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران.)
عزیز حجاجی کهجوق
2
(گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران.)
آرش مشفقی
3
(گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران.)
الکلمات المفتاحية: استعاره, استعارۀ مفهومی, کلید واژهها: زبانشناسی شناختی, ادبیّات مکتبخانهای, نگاشت «مِی»,
ملخص المقالة :
چکیده استعاره موضوعی اساسی و بنیادین در مطالعات زبانشناسی شناختی، ابزاری برای تفکّر، درک و شناخت مفاهیم انتزاعی است. از دستاوردهای زبانشناسی شناختی کشف این حقیقت است که زبانها اغلب برای ملموس کردن مفاهیم انتزاعی، از استعاره های مفهومی بهره می برند. استعاره های مفهومی به توضیح حوزۀ مقصد که حوزه ای انتزاعی است، از طریق حوزۀ مبدأ که حوزه ای ملموس است، می پردازند. در ادبیّات مکتبخانهای که بخش مهمّی از ادبیّات عامّه را در بر گرفته است، مِی از واژگانی است که قلمرو معنایی گسترده ای داشته و از مِیِ انگوری و عرفانی پیشی می گیرد و مفهومی انتزاعی پیدا می کند. هدف از این پژوهش که به روش مطالعۀ کتابخانهای و بر اساس رویکرد توصیفی – تحلیلی صورت گرفته، شناسایی معانی استعاری و کنایی مِی در ادبیّات مکتبخانهای ایران میباشد. بر این اساس آثار مکتبخانهای منظوم و منثور از نظرگاه استعاری و با بهره گیری از آرای زبانشناسانی چون، جورج لیکاف و مارک جانسون مورد مطالعه قرار گرفته و 19 مورد عبارت استعاری یا نگاشت (انگاره)، درحوزۀ مِی استخراج گردیده است، که عبارتند از: غفران، بیهوشی، مسلمانی، شفا، گلستان دین، صفا، مستی، یاریگر، دوای دل، عشق، کهنه، طهور، رقص و سماع، غارتگر، زایلکنندۀ آدمیّت، هوشیاری، نیرومندی، رسوایی و تقدّس. وجود نوعی وحدت و هماهنگی نسبی در حوزۀ معنایی، مشخّصۀ بارز این انگارههاست و انگارۀ مِی عشق است. گزارۀ بنیادین متن است که ذهنیّت استعاری مِی نوشی را در متون غنایی و عاشقانۀ مکتبخانهای بازتاب داده است.
فهرست منابع و مآخذ
الف- کتابنامه
ب: مقالات
_||_