کاربرد ادبی و هنری حرف الف در اشعار شاعران سبک آذربایجانی (خاقانی شَروانی، نظامی گنجوی، مجیرالدّین بیلقانی، فلکی شَروانی)
الموضوعات : فصلنامه بهارستان سخن
1 - استادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی واحد ابهر، دانشگاه آزاد اسلامی، ابهر، ایران
الکلمات المفتاحية: شعر, سبک آذربایجانی, شعرا, کلید واژهها: الف,
ملخص المقالة :
چکیده آ، الف، ا، (همزه)، اوّلین حرف الفبای زبان فارسی و عربی است و نیز نخستین حرف از حروف جمّل و ابجد بوده و به حساب جمّل نماینده عدد یک است. الف، رمز بُرج ثور است. الف در ادبیّات عرفانی و کلامی و فلسفی کنایه از ذات یکتای احدیت، روح اعظم، عالم تجرید و تفرید و سرّ بیچون... است. حرف الف به واسطة شکل و جایگاه خاص و برخی از ویژگیهای منحصربه فرد، یکی از پرکاربردترین حروف در ساخت مضامین بکر و فضاهای شاعرانه و ترکیبات و تعبیرات نغز و ظریف ادب پارسی بویژه در اشعار شعرای بزرگ سبک آذربایجانی یعنی؛ خاقانی شَروانی، نظامی گنجوی، مجیرالدّین بیلقانی و فلکی شَروانی است. در اکثر اشعار این شاعران، الف؛ سابق، پیشوا، صدرنشین، نامور است. الف؛ نمادِ قد موزون، استوار، مستقیم و رعنا است. الف؛ مظهرِ سرافرازی، سربلندی، لاغری، ضعف، قیام، استقامت، قائم بودن است. الف، عاشق بالای خود است. الف چون سرکش دارد، پس سرکش است. الفِ زباندار و دوزبان، در عین داشتن زبان، خاموش است. الف، فقیرترین به حساب میآید. الف؛ نماد بیچیزی، فقر، گدایی، عدم و ترک اوصاف است. الف؛ عریانی، شادابی، بیسری، میان بستگی و آراستگی را به ذهن متبادر میکند. الف؛ مظهرِ تنهایی، تجرد، تفرد، صداقت، درستی و پاکی است. الف، بیحرکت و ساکن است. آفرینش الف با نقطه آغاز میشود. جملة حروف و اعداد بر محور حرف الف میگردند. الف، اوّلین حرف آفرینش است. الف، نمادِ خُردی و کوچکی و ریزی هم است. الف یکی از مشبهبههای پرکاربرد ادب پارسی است و شعرا در تصاویر و مضامین شعری، خار، هلال ماه، عصا، قلم، انگشت، سرو، ماه نو، کمر باریک و... را به الف مانند میکنند. دراین مقاله سعی شده است به کاربرد ادبی و هنری حرف الف در اشعار شاعران سبک آذربایجانی پرداخته شود.
فهرست برخی منابع و مآخذ:
1- بیلقانی، مجیرالدّین، (1358)، دیوان مجیرالدین بیلقانی، تصحیح و تعلیق محمّد آبادی، مؤسّسة تاریخ و فرهنگ ایران.
2- خاقانی شروانی، افضلالدّین، (1373)، دیوان خاقانی، تصحیح ضیاءالدّین سجّادی، تهران، زوّار.
3- خلف تبریزی، محمّدحسین، (1362)، برهان قاطع، به اهتمام معین، تهران، امیرکبیر، چاپ چهارم.
4- دهخدا، علی اکبر، (1377)، لغتنامه، زیر نظر محمّدمعین و جعفرشهیدی، تهران، مؤسّسة لغتنامة دهخدا و دانشگاه تهران، چاپ اوّل.
5- رامپوری، شرفالدّین، (1363)، فرهنگ غیاث اللغات، به کوشش منصور ثروت، تهران، امیرکبیر، چاپ اوّل.
6- سجّادی، سیّد جعفر، (1362)، فرهنگ لغات و اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، چاپ اوّل، تهران، طهوری.
7- سجّادی، سیّد ضیاء، (1374)، فرهنگ لغات و تعبیرات خاقانی، تهران، زوّار، چاپ اوّل.
8- فلکی شروانی، ابوالنظام نجمالدّین محمّد،(1345)، دیوان فلکی شَروانی، به اهتمام و تصحیح طاهری شهاب، تهران، ابن سینا.
9- معین، محمّد، (1375)، فرهنگ معین، تهران، امیرکبیر، چاپ نهم.
10- نظامی گنجوی، ابومحمد، (1370)، کلیّات خمسة نظامی گنجوی، به تصحیح وحید دستگردی، تهران، امیرکبیر.
_||_