بکارگیری شبکه های عصبی مصنوعی جهت برآورد ارزش آفرینی راهبردی شرکت ها از طریق کارایی نسبی در صنعت خودرو
الموضوعات : Strategic Management Researches
اکبر ولیزاده اوغانی
1
,
ناصر فقهی فرهمند
2
,
فرزین مدرس خیابانی
3
,
مجید باقرزاده
4
1 - استادیار مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد سراب،
2 - دانشیار مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز
3 - استادیار ریاضی کاربردی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز
4 - دانشیار مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز
الکلمات المفتاحية: کارایی نسبی, تحلیل پوششی دادهها, شبکههای عصبی مصنوعی, صنعت خودرو, ارزشآفرینی راهبردی,
ملخص المقالة :
این تحقیق با هدف بررسی تاثیر کارایی نسبی شرکت ها بر ارزش آفرینی راهبردی در صنعت خودروی پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. داده ها از صورت های مالی شرکت های انتخابی در دوره زمانی 1391-1395 استخراج شده است. ابتدا با اجرای مدل تحلیل پوششی داده ها با یک الگوی بومی شده، کارایی نسبی برای هر شرکت مشخص شد. سپس ارزش آفرینی راهبردی شرکت ها از متوسط حاصل عواملی مانند بازده حقوق صاحبان سهام، نسبت Q توبین، بازده سرمایه گذاری ها و خلق ثروت برای سهامداران اندازه گیری شد. مدل شبکه عصبی بهکار گرفته شده در این تحقیق، پرسپترون چندلایهای با الگوی آموزش پس انتشار خطا بوده است. نتایج نشان می دهد که اجرای مدل شبکه عصبی مصنوعی در صنعت خودرو، ارزش آفرینی راهبردی شرکت ها را از روی شاخص کارایی نسبی و دیگر متغیرهای ورودی تا حد مناسبی تبیین می کند. با وجود اینکه برخی از شرکت ها مثل سرمایه گذاری رنا، فنرسازی خاور، سایپا دیزل، گروه بهمن و چرخشگر کارا هستند، اما در سال های اخیر بهطور متوسط صنعت خودرو از کارایی مناسبی برخوردار نبوده است. در عین حال شرکت ها در این صنعت تا حدودی توانستهاند برای سهامداران و مالکان خود بهصورت راهبردی ایجاد ارزش نمایند
