الگوی مسألهیابی خلاق در حوزه خطمشیگذاری فرهنگی با رویکرد تریز
الموضوعات : INTERCULTURAL STUDIES QUARTERLYحمید دهقانی 1 , مجید مختاریان پور 2
1 - دانشجوی دکتری مدیریت دولتی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران
2 - استادیار، گروه مدیریت دولتی ، دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
الکلمات المفتاحية: فرهنگ, تریز, مسألهیابی, تعریف مسأله, خطمشیگذاری فرهنگی,
ملخص المقالة :
مسأله یابی و تعریف درست مسائل فرهنگی، سنگ بنایی مهم و ضروری برای خط مشی گذاری فرهنگی اثربخش است و فقدان الگویی مناسب برای آن در حال حاضر منجر به نابسامانی های فراوان در این حوزه شده است. این مقاله با هدف ارائه الگویی خلاقانه در زمینه مسأله یابی و تعریف مسائل فرهنگی با تکیه بر تریز ارائه شده است. مقاله حاضر با روش کیفی دلفی انجام شده است و بدین ترتیب پس از تدوین الگوی اولیه، این الگو طی سه دور دلفی با شش نفر خبره اصلاح و تکمیل شده و سپس طی یک جلسه گروه کانونی توسط خبرگان مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. الگوی نهایی، چندین ابزار تریز را به روشی منطقی در کنار هم قرار داده و با فرآیندی گام به گام، شناخت خطمشیگذار نسبت به مسأله را دقیقتر مینماید. مراحل این الگوی فرایندی عبارتند از (1) تعریف اولیه مسأله (چیستی)؛ (2) تصور مسأله بهعنوان یک سیستم؛ (3) تحلیل بازیگران و ذینفعان مرتبط با مسأله؛ (4) جمعآوری انواع دادههای موجود پیرامون مسأله؛ (5) تعریف دقیق مسأله (چرایی)؛ (6) انتخاب سطح مسأله و تعیین ویژگیهای آن با کمک ماتریس پنج سطحی؛ (7) تکمیل ماتریس نُه پنجره؛ و (8) تعریف مسأله. این الگو کاملاً برای حوزه فرهنگ بومیسازی شده و در آن متناسب با اقتضائات این حوزه در مراحل مختلف، نوآوریها و تغییراتی در ابزارهای تریز ایجاد شده است. دو ویژگی دانش تریز یعنی تنوع ابزارها و تمرکز بر ساختارهای اندیشه باعث میشود که بتوان از آن به صورت اثربخشی در حوزه خط مشی گذاری فرهنگی استفاده کرده و با بهره گیری از اصول و ابزارهای آن خلأهای مسألهیابی فرهنگی کشور را برطرف نمود.
