تحلیل روابط ایران و عربستان؛ منطقه غرب اسیا مطالعه موردی یمن
الموضوعات :حمیدرضا شیرزادنشلی 1 , خسرو وفایی 2 , علی باقری زاده 3
1 - دانشجوی دکتری روابط بین الملل، واحد رفسنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، رفسنجان، ایران.
2 - استادیار روابط بین اللملل، واحد رفسنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، رفسنجان، ایران.
3 - استادیار علوم سیاسی، واحد رفسنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، رفسنجان، ایران.
الکلمات المفتاحية: یمن, توازن قدرت, غرب اسیا, تجدید نظر طلبی, انصارالله,
ملخص المقالة :
تحولات عربی 2011 سبب افزایش رقابت بین قدرتهای غرب آسیا شد. بحرانِ سرنگونی دیکتاتورهای وابسته به عربستان، زمینه توسعه نفوذ ایران در یک اتحاد طبیعی با این تحولاتِ عربی را فراهم کرد. سعودیها برای تقابل با این تهدید، با توسل به جنگهای نیابتی به ویژه در عراق، سوریه و یمن، سیاست تجدیدنظر طلبانهای را برای انحراف بهار عربی اتخاذ کردند. هدف این سیاست مقابله با توسعه نفوذ ایران از طریق قطع دست گروههای حامی آن بود. سیاست عربستان فرقهای جلوه دادن این تحولات حول شیعی-سنی بود. تحولات یمن و افزایش قدرت انصارالله پس از سرنگونی علی عبدالله صالح و منصور هادی زمینه مداخله نظامی سعودیها علیه انصارالله را فراهم کرد. عدم توافق گروهها بر سر تشکیل دولت و حمایتهای عربستان از منصور هادی و ترس از سلطه حوثیها و انصارالله، زمینه حمله نظامی عربستان در سال 2015 به یمن را فراهم کرد. سعودیها با این استدلال که با نیروهای حامی ایران در حال جنگ هستند، تداوم جنگ در یمن را باعث شدهاند. این مقاله درصدد بررسی تاثیر جنگ نیابتی سعودیها علیه ایران در تداوم بحران یمن است. سوال اصلی این است که چرا جنگ نیابتی عربستان علیه ایران در یمن همچنان تداوم داشته است؟ این مقاله با استفاده از روش تبیینی و استفاده از منابع کتابخانهای نشان داده است که برهم خوردن توازن قدرت در غرب آسیا به سود ایران و به ضرر عربستان، سبب پیدایش و تداوم جنگهای نیابتی به ویژه در یمن شده است و عربستان با ائتلاف دیگر کشورها سعی در برهم زدن این توازن دارد.
_||_