تقابل معرفتی رویکردهای بومیگرایی در توسعه علوم انسانی: مطالعه موردی رویکرد بومیگرایی کارکردی و رویکرد بومیگرایی معرفتگرایی
الموضوعات :نورعلی غلامحسین نیا سماکوش 1 , علیاکبر امینی 2
1 - دانشجوی دکتری گروه علوم سیاسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - دانشیار عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، گروه علوم سیاسی، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: توسعه علوم انسانی, بومیسازی, رویکرد کارکردی, رویکرد معرفتشناسانه, رویکرد دگرواره,
ملخص المقالة :
توسعه فرآیند و ملزوماتی دارد که همواره مبانی تئوریک در آن از جایگاه پراهمیت و قابل توجهی برخوردار است. اما خود این نکته نیز به آسانی و روشنی پیش روی ما قرار ندارد. علم نیز خود نیازمند توسعه است. لذا کشورهای در حال توسعه با چرخه ای توسعه و علم روبهرو میباشند؛ و توسعه علوم از راه های گشایش وضعیت فوق الذکر است. اما این مهم نیز با رویکردهای معرفتی متعددی درگیر است. در مباحث مربوط به توسعه علوم انسانی دو جریان مهم معرفتی بومی گرایی کارکردی و بومی گرایی معرفت شناسانه قرار دارند و همواره تقابل های رویکردی را با یکدیگر داشته اند که موجب کندی تحول در توسعه علوم انسانی گشته است. در این پژوهش قصد آن داریم که با یک روش کیفی و بهره گیری از ابزارگردآوری داده ها کیفی به این سوال پاسخ دهیم (سوال اصلی) که تقابل رویکرد بوم گرایی کارکردی و رویکرد بوم گرایی معرفت شناسانه در بومی سازی و توسعه علوم انسانی چگونه سبب کارآمدی و یا ناکارآمدی این حوزه می گردد؟. فرضیه اصلی ما در این پژوهش بیان می دارد که تقابل رویکرد بومی گرایی کارکردی و رویکرد بومی گرایی معرفت شناسانه سبب کُندشدن فرآیند توسعه علوم انسانی و عدم تحقق بومی سازی در ایران شده و حرکت به سمت رویکرد تلفیقی- ترکیبی در این حوزه، راهگشای وضعیت
