تدوین الگوی بخشش بر اساس باور به دنیای عادلانه /ناعادلانه با میانجیگر ی عواطف خودآگاه
الموضوعات :طاهره جولانیان 1 , هایده صابری 2 , سیمین بشردوست 3
1 - دانش‍آموختۀ روانشناسی ، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران
2 - استادیار روانشناسی، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران
3 - استادیار روانشناسی، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران
الکلمات المفتاحية: بخشش, باور به دنیای عادلانه /ناعادلانه, عواطف خودآگاه,
ملخص المقالة :
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گری عواطف خودآگاه در رابطه بین باور به دنیای عادلانه /ناعادلانه با بخشش انجام شد. طرح پژوهش حاضر توصیفی (غیرآزمایشی) از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. نمونه پژوهش شامل 400 نفر به شیوه نمونه گیری تضادفی از جمعیت مراجعه کنندگان به خانه های سلامت شهر کرج در تابستان سال 1397 بود. . این شرکت کنندگان به پرسشنامه های پ باور به دنیای عادلانه (BJWS)) سومین نسخه تجدیدنظرشده مقیاس عاطفه خودآگاهی برای بزرگسالان (TOSCA-3) و مقیاس بخشش رای و همکاران (2001) پاسخ دادند نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که باور به دنیای عادلانه/ناعادلانه به صورت معنادار بخشش را پیش بینی می کندو ضریب مسیر غیر مستقیم بین باور به دنیای عادلانه و بخشش(0/05> P ،0/055=β) مثبت و در سطح 0/05معنادار بود و این نشان دهنده نقش میانجی گری عواطف خودآگاه است. مدل مفهومی پژوهش با استفاده از داده ها تایید شد و شاخص های برازش مدل تاییدی بر این امر است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بخشش فقط یک پدیده ثانویه نیست که محصول تجارب مثبت زندگی یا ویژگی های شخص و غیره باشد.بلکه باید بادیدی تعاملی به ان نگرسیت وبه عنوان یک برونداد رفتاری مثبت، می تواند حاصل تعامل ساختاری باشد.
_||_