بررسی علل جامعه شناختی فروپاشی حکومت جمشید براساس نظریه ابن خلدون
الموضوعات :
1 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن، ایران
الکلمات المفتاحية: فردوسی, جمشید, ابن خلدون, عصبیت, حکومت,
ملخص المقالة :
شاهنامه بیانکنندۀ تاریخ و سرنوشت ایران زمین است. به همین علت ترجمان معتبری از پیشینۀ فرهنگی ملت ایران محسوب میشود. از همین روی از مهمترین مباحثی که میتوان در آن یافت، نگرش جامعه شناختی فردوسی است. در قسمت اسطورهای شاهنامه سیر زندگی اجتماعی بسیار شبیه به روندی است که در نظریات اجتماعی مطرح است، یکی از نظریههای مشهور، متعلق به ابنخلدون است. ابنخلدون یکی از چهرههای شاخص در تاریخ نظریۀ اجتماعی است. از میان مفاهیمی که وی ابداع کرده است مفهوم عصبیت و مراحل پنجگانۀ سیر حکومتها از مهمترینها است. در این مقاله برآنیم تا بر مبنای نظریۀ ابنخلدون به بررسی حکومت جمشید، پادشاه پیشدادی و خردمندی که به همه هنرها دست یافته و بر همه کارها توانا شد، بپردازیم. هدف این مقاله بررسی علت سقوط حکومت جمشید در شاهنامه براساس نظریۀ جامعهشناسی ابنخلدون است. پیشفرض اصلی این پژوهش این است که نظریۀ ابنخلدون بر تمام ابعاد حکومت جمشید قابل تطبیق است. در جهت تحقق این هدف پس از بیان مقدمهای کوتاه، جامعهشناسی در ادبیات بهصورت موجز بیان شده و سپس به بیان مفهوم عصبیت و مراحل پنجگانۀ سیر حکومتها از تأسیس تا واژگونی پرداخته شده است. آنگاه دوران سلطنت جمشید براساس مراحل پنجگانه مورد بررسی قرار گرفته و به این نتیجه میرسیم که اگرچه در دورة فردوسی علم جامعهشناسی به صورت امروزی وجود نداشته ولی نظریههای جامعهشناسی در حماسۀ او بازسازی شده است.
- آریانپور، امیرحسین. (1354). جامعهشناسی هنر، انجمن کتاب دانشکدۀ هنرهای زیبا.
_||_