آسیب شناسی مبانی و بنیان های ِاسطوره پژوهی در ایران در حوزة مطالعات متن شناختی، کارکرد گرایی و نظریه پژوهی
الموضوعات :فرهاد فروزان کیا 1 , مهیار علوی مقدم 2 , زهرا جمشیدی 3 , ابراهیم استاجی 4
1 - دانشجوی دکتری زبان وادبیات فارسی(گرایش ادبیّات حماسی)، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران.
2 - دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران
3 - استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری
4 - استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران.
الکلمات المفتاحية: آسیبشناسی, اسطوره پژوهی, رویکردِ متن شناختی, رویکرد کارکردگرایی, رویکردِ نظریه پژوهی,
ملخص المقالة :
آسیب شناسی اسطوره پژوهی در ایران، درچارچوبِ مطالعات متن شناختی، کارکرد گرایی و نظریه پژوهی، فرآیند اسطوره پژوهی را در ایران، بارورتر می سازد. اسطوره پژوهی درایران– با خاستگاه دانشگاهی و یا غیر دانشگاهی – به دور از نظام طبقه بندی جهانی و در نگاهی جزیره وار، بیشتر به تک نگاری اساطیر ایران و پژوهش های متن شناختی پرداخته است. در این پژوهش، تمایزی بیناسطوره شناسی بر پایة مکتب های این حوزه در غرب و نظریه پژوهی بااسطوره پژوهی رایج در میان پژوهشگران ایرانی قایل می شویم که با این مکتب ها، نظریه ها وکارکردهای اسطوره شناسی کم و بیش ناآشنایند. اسطوره پژوهی درایران، از آفت های گوناگونی در این حوزه رنج می برد ازجمله: تمرکز بر متن به جای ژرف ساخت اساطیری، روایت پردازی و صرفِ شارح بودن، آشنایی اندک با مکتب های اسطوره شناسی، نگاه جزیی گرا، روش مند نبودن اسطوره پژوهی، آشنایی اندک با مطالعات میان رشته ای، رویکرد اثبات گرا به جای فرااثبات گرا، کاستی های ناشی از ترجمه متنهای اسطوره شناسی غربی، بی توجهی به نقش سیّال اساطیر، کم توجّهی به هدف های اسطوره شناسی، بی توجّهی به خوانش اسطوره های ایرانی در طبقه بندی منسجم جهانی، کم توجّهی به کارکرد اساطیر در کاربَست علوم دیگر، یکسان انگاری قلمرو تاریخ و اسطوره و نبودِ رشتة تخصصی اسطوره شناسی در دانشگاه های ایران. نویسندگان در این مقاله میکوشند به آسیب شناسی اسطوره پژوهی درایران بپردازند و شماری از این آفت ها و کاستی ها را برشمارند و راهکارهایی در زدودن این آفت ها بهدست دهند.
_||_