نقش تجربهی ترومای دوران کودکی، واکنش پذیری شناختی و درد ذهنی در اقدام کنندگان به خودکشی و افراد بهنجار
الموضوعات : اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینیمحمدجواد بگیان کوله مرز 1 , جهانگیر کرمی 2 , خدامراد مومنی 3 , عادله الهی 4
1 - محقق و نویسنده
2 - دانشگاه رازی کرمانشاه
3 - دانشیار گروه روانشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه رازی
4 - گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه
الکلمات المفتاحية: تجربهی کودکآزاری, واکنشپذیری شناختی, درد ذهنی, اقدام به خودکشی,
ملخص المقالة :
افکار خودکشی به افکار و باورهایی گفته میشود که فرد در مورد کشتن خودش دارد و از برنامهریزی دقیق برای خودکشی تا یک احساس قابلملاحظه را در برمیگیرد اما، شامل اقدام نهایی برای خودکشی نمیشود هدف این پژوهش، بررسی نقش تجربهی ترومای دوران کودکی، واکنش پذیری شناختی و درد ذهنی در اقدام کننده به خودکشی و افراد بهنجار بود. برای این منظور طی یک پژوهش مقطعی- مقایسه ای، برای این منظور 121 نفر از افراد اقدام کننده به خودکشی با مسمومیت دارویی از بین مراجعین بیمارستان امام خمینی (ره) شهر کرمانشاه به شیوهی نمونه در دسترس انتخاب و با 121 نفر از دانشجویان دانشگاه رازی از نظر تجربهی کودک آزاری، واکنش پذیری شناختی و درد ذهنی مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج تحلیل به روش همزمان،نشان داد که پانزده متغیر پیشبین 7/91 درصد پراش و درروش گامبهگام سه متغیر پیشبین 2/89 درصد پراش برای تنها تابع ممیز از اختلاف بین دو گروه افراد اقدام کننده به خودکشی و دانشجویان تبیین میکند. به نظر میرسد با در نظر داشتن یافتههای پژوهش حاضر میتوان گفت که پوچی / بی ارزشی، تجربهی ترومای دوران کودکی و ناتوانی در پذیرش و مقابله با عوامل شناختی منفی می توانند زمینه ساز اقدام به خودکشی شوند.
_||_