نمادهای اجتماعی در شعر محمدرضا شفیعی کدکنی
الموضوعات : Persian Language & Literatureرحمان کلانتری 1 , مسعود سپهوندی 2 , علی فرداد 3
1 - دانشجوی دکتری، گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد خرمآباد، دانشگاه آزاد اسلامی، خرمآباد، ایران
2 - دانشیار، گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد خرمآباد، دانشگاه آزاد اسلامی، خرمآباد، ایران
3 - استادیار، گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد خرمآباد، دانشگاه آزاد اسلامی، خرمآباد، ایران
الکلمات المفتاحية: شعر معاصر, نماد اجتماعی, بیداری مردم, محمدرضا شفیعی کدکنی.,
ملخص المقالة :
نماد یا سمبل یکی از جذابترین حوزههای خلاقیت در ادبیات است. در برهههای خاصی از زمان که هنرمندان قادر به بیان آشکار مفاهیم مورد نظر خود نبودند، به بیان غیرمستقیم یا نمادین متوسل میشدند. نمادهای اجتماعی عموماً یکی از پرطرفدارترین زمینههای ارائۀ مضامینی است که با رویکرد انتقادی و گاه سیاسی خلق میشود. هدف از پژوهش حاضر بررسی نمادهای اجتماعی در اشعار محمدرضا شفیعی کدکنی (م. سرشک) است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای است. یافتهها نشان میدهد که برخی از نمادهای شعر م. سرشک، ساخته و پرداختۀ تصورات و تخیلات شاعرانۀ اوست و برخی دیگر به ساختار شعر معاصر که در برگیرندۀ خردهنماد، کلاننماد و نمادهای ارگانیک است، برمیگردد. زبان شعری این شاعر با توجه به اوضاع نابسامان دهههای چهل و پنجاه جامعۀ ایران که در فقر و فساد و ظلم به سر میبرد، زبانی سمبلیک و نمادین است، اما در به کارگیری نمادها افراط و تفریط نمیکند. استفادۀ کاربردی از صورخیالی چون نماد در کنار جنبۀ زیباشناختی آن، یکی از ابزارهای او برای بیداری و آگاهی مردم است. از اینرو، عمدهترین نماد شعری شفیعی کدکنی، نمادهای اجتماعی است. علاوه بر رویدادهای اجتماعی، وی از طبیعت و پدیدههای طبیعی به شکلی نمادین برای بیان اغراض خود بهره جسته است. لذا پس از نمادهای اجتماعی، طبیعت و عناصر آن از پربسامدترین نماد شعری وی به شمار میآیند. افزون بر موارد ذکر شده، پارهای از نمادهای بروز یافته در شعر شفیعی کدکنی به تأسی از شاعران همشهری، همعصر یا ماقبل خود بوده است. البته این تأثیرپذیری بیشتر مربوط به دفترهای نخست شعری شفیعی است.
