شناسایی و رتبه بندی موانع تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی ( مورد مطالعه: دانشگاه اصفهان )
الموضوعات :
1 - استادیار مدیریت، دانشگاه آزاد اسلآمی واحد مبارکه، دانشکده مدیریت وحسابدای، گروه مدیریت، مبارکه، اصفهان، ایران. (نویسنده مسئول)
dr_mraeidehaghi@yahoo.com.ph
الکلمات المفتاحية: تجاریسازی تحقیقات دانشگاه, موانع ساختاری- سازمانی, رفتاری- محتوایی, موانع محیطی- زمینهای,
ملخص المقالة :
موضوع اصلی این پژوهش شناسایی موانع تجاری سازی دانش و فناوری است. اهمیت این موضوع به این خاطر است که باظهور اقتصاد دانش بنیان، خط مشی های آموزش عالی متحمل تغییراتی شده اند که سبب گردیده دانشگاه ها برای کسب مزیت رقابتی و افزونی منابع در بازارهای جهانی ایفای نقش کنند. این مهم می تواند از طریق تجاری سازی دستاوردهای تحقیقاتی و تکنولوژیکی میسر شود. هدف اصلی این پژوهش شناسایی و رتبه بندی موانع تجاری سازی دانش و فناوری در دانشگاه اصفهان می باشد. این تحقیق از نظر روش توصیفی- زمینه یابی و با ماهیت کاربردی میباشد. جامعه آماری پژوهش 141 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه اصفهان درگیر در پروژه های تجاری سازی بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط 5 نفر ازخبرگان مورد تأیید قرار گرفت و روایی سازه آن توسط تحلیل عامل تأییدی با نرم افزار لیزرل مورد بررسی و تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه نیز با آلفای کرونباخ 89/0 به تأیید رسید. برای بررسی فرضیه های این تحقیق از آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج در سطح اطمینان 95 درصد حاکی از آن بود که موانع ساختاری، رفتاری و محیطی بر تجاری سازی در دانشگاه اصفهان دارای تاثیر معکوس می باشند. همچنین از آزمون فریدمن برای رتبه بندی موانع استفاده شد که موانع ساختاری- سازمانی، رفتاری- محتوایی، زمینه ای- محیطی، به ترتیب اولویت رتبه بندی شدند.
_||_
شناسایی و رتبه بندی موانع تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی
) مورد مطالعه: دانشگاه اصفهان (
مرتضی راعی دهقی
*نویسنده مسئول: استادیار مدیریت، دانشگاه آزاد اسلآمی واحد مبارکه، دانشکده مدیریت وحسابدای، گروه مدیریت، مبارکه، اصفهان، ایران.
Email: dr_mraeidehaghi@yahoo.com.ph
چکیده: موضوع اصلی این پژوهش شناسایی موانع تجاری سازی دانش و فناوری است. اهمیت این موضوع به این خاطر است که باظهور اقتصاد دانش بنیان، خط مشی های آموزش عالی متحمل تغییراتی شده اند که سبب گردیده دانشگاه ها برای کسب مزیت رقابتی و افزونی منابع در بازارهای جهانی ایفای نقش کنند. این مهم می تواند از طریق تجاری سازی دستاوردهای تحقیقاتی و تکنولوژیکی میسر شود. هدف اصلی این پژوهش شناسایی و رتبه بندی موانع تجاری سازی دانش و فناوری در دانشگاه اصفهان می باشد. این تحقیق از نظر روش توصیفی- زمینه یابی و با ماهیت کاربردي میباشد. جامعه آماری پژوهش 141 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه اصفهان درگیر در پروژه های تجاری سازی بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط 5 نفر ازخبرگان مورد تأیید قرار گرفت و روایی سازه آن توسط تحلیل عامل تأییدی با نرم افزار لیزرل مورد بررسی و تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه نیز با آلفای کرونباخ 89/0 به تأیید رسید. برای بررسی فرضیه های این تحقیق از آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج در سطح اطمینان 95 درصد حاکی از آن بود که موانع ساختاری، رفتاری و محیطی بر تجاری سازی در دانشگاه اصفهان دارای تاثیر معکوس می باشند. همچنین از آزمون فریدمن برای رتبه بندی موانع استفاده شد که موانع ساختاری- سازمانی، رفتاری- محتوایی، زمینه ای- محیطی، به ترتیب اولویت رتبه بندی شدند.
واژگان کلیدی: تجاریسازی تحقیقات دانشگاه، موانع ساختاری- سازمانی، رفتاری- محتوایی، موانع محیطی- زمینهای
امروزه، تجاری سازی تحقيقات، به دليل قابليت آن در ارتقاء رشد اقتصادي و نقش آن به عنوان سرمايه گذاري در آينده بسیار مورد توجه است(لطیف و همکاران،2016) تجاری سازی1 یکی از روش هایی است که می توان بوسیله آن علم را به تولید ثروت گره زد. یکی از دلایل اصلی سرعت پیشرفت توسعه دانش و فناوری در کشورهای پیشرفته توجه به فرآیند تجاری سازی نتایج تحقیقات داخلی این کشورها بوده است. عدم توانایی لازم جهت تجاری سازی و پیاده سازی دستاوردهای پژوهشی و عرضه آن ها به بازار یکی از نقاط ضعف عمده کشورهای درحال توسعه از جمله کشور ماست. آنچه مانع توسعه علمی و اقتصادی کشور می شود "دوری نظام اقتصادی، صنعتی و تجاری" از "نظام علمی، آموزشی و تحقیقاتی" کشور است. نباید از گفتن این واقعیت تلخ هراس داشت که صنعت و تجارت و بازار و به طور کلی اقتصاد ما فاقد یک ریشه علمی و متکی به دانش روز است. و تولیدات علمی ما نیز به طور عمده در قفسه کتابخانه ها حبس شده اند. برای آنکه بتوانیم این شکاف عظیم علمی و اقتصادی کشور را را با دنیای پیشرفته پر کنیم باید راه تجاری سازی را هموار کنیم و چالشهای پیش روی آن را از میان برداریم. تازمانی که این مشکل حل نشود، ما همچنان در سطح گسترده نه به علم دسترسی پیدا خواهیم کرد و نه به ثروت. برای توسعه پایدار در جامعه باید علم به فرهنگ تبدیل شود و فرهنگی کردن علم در جامعه از مسیر تجاری سازی آن می گذرد.
اهمیت اقتصادی دانش تنها هنگامی آشکار میشود که از آن در بهبود بخشیدن عرضه مؤثر تولید استفاده شود. به همین دلیل است که جریان دانش و انتشار تکنولوژی اهمیت پیدا کرده است. در بخش دانشگاهی دیگر ذخیرهسازی دانش به تنهایی راضیکننده نمیباشد، بلکه اطمینان از کاربرد دانش به گونهای که جامعه بتواند از منافع سرمایهگذاری در تحقیقات بهره برداری نماید یکی از اهداف اصلی تحقیقات دانشگاهی است. به طور کلی جامعه مستقیماً از منافع تحقیقات دانشگاهی بهره نمیبرد؛ مگر آنکه راهکارهایی طراحی شود که نتایج تحقیقات به شرکتها، کارخانههای بخش عمومی، یعنی عاملان اقتصادی که در زمینه سرمایهگذاری تجاری تخصص دارند سپرده شود. مشروط به اینکه منافع دانشگاه تأمین گردد (فکور، 1383).
اتزکویتز2(2000) نشان داد که بر اساس پویایی درونی و الزامات محیطی، نظام دانشگاهی با دو انقلاب مواجه گشت. انقلاب اول در اواخر قرن 19 در کشور آلمان اتفاق افتاد که طی آن دانشگاه ها علاوه بر فعالیت های آموزشی، در زمینه تحقیقات فعال شدند و به تولید دانش نیز اقدام کردند. انقلاب دوم در اواخر قرن 20 بر اساس ظهور نوآوری های مبتنی بر علم به وقوع پیوست که طی آن دانشگاه عهده دار مأموریت سوم یعنی" مشارکت در توسعه اقتصادی جامعه" شد. پیامد انقلاب دوم علمی، ایجاد شکل های مختلف همکاری با صنعت و تلاش بر تجاری سازی نتایج تحقیقات به عنوان یک اصل بنیادی در کنار آموزش و تحقیق برشمرده می شود.
همچنین با تصویب قانون بایدال3 درسال1980 در آمریکا، و واگذاری دارایی فکری از نهادهای عمومی به دانشگاه ها، خود به عنوان یک سیاست تشویقی به تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی، کمک شایانی کرد. این قانون موجب شد مدیران اجرایی دانشگاه ها به انتقال فناوری به مثابه یک فعالیت کسب و کار بنگرند (امیری و همکاران، 1390). تجاری سازی در فرهنگ لغات هریتچ4به معنای" کاربرد روشهای کسب وکار به منظور سودآوری" آمده است. سایر صاحبنظران همچون ریمر5 و همکاران (2003) تجاری سازی را فرآیند تبدیل فناوری به محصولات موفق اقتصاد می دانند (هاشم نیا و همکاران، 1388). تجاریسازی دانش را میتوان به عنوان فرآیند تبدیل دانش نظری موجود در نهادهای دانشگاهی به برخی انواع فعالیتهای اقتصادی (اسپیلینگ6،2004) و یا مجموعه تلاش هایی که به منظور فروش محصولات دانشگاهی با هدف کسب سود انجام میشود، تعریف کرد (عباسی و همکاران،1386).
تجاریسازی تحقیقات بر پایه انتقال فناوری برخاسته از پژوهشهای دانشگاهی و مراکز علمی تحقیقاتی با مشارکت صنعت و میانجیگری نهادهای مداخلهگر (همانند دولت) میتواند تبلور فرآیند"از ایده تا کاربرد"،"از فناوری تا بازار"، "از کشف علمی یا نوآوری فناورانه تا توسعه کسب و کار"، "از پژوهش تا صنعت" و "از اختراع تا ارزش" باشد (شریف زاده، 1390).
باید این نکته را در نظر گرفت که بین تولید علم و پیشرفت فناورانه یک کشور فاصله وجود دارد. به محض تولید علم، آن کشور به خودکفایی در فناوری نمیرسد. بلکه تولیدات علمی باید مراحلی را طی کند تا به فناوری تبدیل شوند (فکور، 1385).
به طور کلی فرآیند علم تا عمل را میتوان به سه مرحله مجزا تبدیل کرد که به صورت زیر هستند (حسنقلی پور، 1390).
شکل1. مراحل اصلی فرآیند توسعه فناوری جدید (حسنقلی پور، 1390)
در این فرآیند ابتدا یک ایده که به اندازه کافی بازار دارد از منابع مختلف ایجاد می شود و پرورش می یابد. در مرحله توسعه این ایده به فناوری تبدیل می شود. هنگامی که دست آوردی قابل ارائه به بازار شد، مرحله تجاری سازی آغاز می شود.
باید توجه داشت که دانشگاهها بستر تولیدات علمی بوده و دسترسی به آنها با استفاده از فرآیند تجاریسازی امکانپذیر است. افزون بر این، تجاریسازی دانش، یک منبع بالقوه درآمدزایی برای دانشگاهها و سایر نهادهای پژوهشی فرآهم کرده و وابستگی آنها به بودجههای عمومی را کاهش میدهد (بینسترف7،2006).
از آنجا که فعالیتهای تجاریسازی میتواند بر فعالیتهای آموزشی و پژوهشی دانشگاه تأثیرگذار باشد، امکان بروز تعارض و مقاومت در برابر آنها وجود دارد (راسموسن8،2006). بنابراین در بسیاری از موارد این فرآیند از اثربخشی و کارآیی لازم برخوردار نبوده است.
تجاری سازی دانش و فناوری به عنوان یک عامل حیاتی مطرح می شود که همواره در مسیر بهره برداری صحیح از دارایی هایی فکری تولید شده موانعی وجود دارد که شناسایی و رفع آنها به توسعه تجاری سازی دانش و فناوری می انجامد(سرهنگیان و همکاران، 1393). این امر نشان میدهد که برخی عوامل وجود دارند که بر مسیر تجاریسازی دانش مانع ایجاد کرده و شناسایی و رفع آنها برای ثمر بخشی سرمایهگذاری و اقدامات انجام شده بسیار مهم و ضروری است. البته این عوامل ممکن است در جوامع، محیطها و شرایط گوناگون متفاوت باشد.
امروزه ورود دانشگاههای ایران به تجارت دانش از یک فرصت به یک ضرورت تبدیل گشته است و این در حالی است که دانشگاههای کنونی ما هنوز نتوانستهاند به نحوی مؤثر یافتههای علمی خود را وارد صنعت کنند و تعاملی مؤثر بین صنعت و دانشگاه برقرار سازند (پورعزت وحیدری، 1390، ص49). دانشگاه اصفهان نیز به عنوان یکی از پایگاه های مهم تولید علم در کشور با این مشکل روبرو است. تعیین علت واقعی این مسئله مستلزم انجام مطالعات بنیادین در رابطه با چالشها و موانع موجود میباشد که در این پژوهش سعی بر انجام این امر داریم. در این پژوهش به شناسایی موانع تجاری سازی در دانشگاه اصفهان می پردازیم و همچنین مشخص می کنیم کدام یک از موانع از اولویت بیشتری برخوردار است.
مدل سه شاخگی که در تحقیقات متعدد مورد استفاده واقع شده است عنوان چارچوب اولیه این پژوهش انتخاب گردید. بر مبنای این مدل میتوان موانع تجاریسازی تحقیقات دانشگاهی را در قالب 3 مانع:
1- موانع ساختاری- سازمانی9
2- موانع رفتاری- محتوایی10
3- موانع محیطی- زمینهای11
مورد بررسی قرار داد. قابل ذکر است که مدل سه شاخگی بر این ایده استوار است که هر پدیده را میتوان در قالب سه بعد ساختاری، محتوایی و زمینهای تجزیه و تحلیل کرد. علت نامگذاری این مدل به سه شاخگی آن است که در ارتباط بین عوامل ساختاری و محتوایی و زمینهای به گونهای است که هیچ پدیده یا رویداد سازمانی نمیتواند خارج از تعامل این سه شاخه صورت گیرد.
امروزه نگرشها نسبت به دانشگاه ها تغییر یافته است و آنها علاوه بر پژوهش و آموزش به ایفای نقش در جهت مأموریت جدید یعنی مشارکت در توسعه اقتصادی جامعه می پردازند (پورعزت وحیدری، 1390). اعتلای صنعتی واقتصادی هر جامعه ای مرهون پژوهشهای علمی و سازمان یافته آن جامعه است نقش مهمی که فرآیند تجاری سازی در این میان ایفا می کند.
اهمیت انتقال دانش و استفاده از نتایج پژوهش برای تصمیم گیران در کشورهای پیشرفته و در حال پیشرفت کاملاً روشن است (جاهد و همکاران، 1390، ص1). یافته های پژوهشی در ارتقای کیفیت زندگی و توسعه سطح رفاه جامعه نقش بسزایی ایفا می کنند. اما این یافته ها تا زمانی که جنبه کاربردی پیدا نکنند و در دسترس متقاضیان قرار نگیرند از اهمیت لازم برخوردار نشده و هزینه زیادی که صرف پژوهش و تولید علم می شود را جبران نخواهند کرد (جاهد و همکاران، 1390).
از آنجا که فعالیت های تجاری سازی می تواند بر فعالیتهای آموزشی و پژوهشی دانشگاه تأثیر گذار باشد، امکان بروز تعارض و مقاومت در برابر آنها وجود دارد (راسموسن،2006). بنابر این در بسیاری از موارد این فرآیند از اثر بخشی و کارایی لازم برخوردار نبوده است. باضرورت یافتن تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی، دانشگاههای ایران هنوز نتوانسته اند به طور مطلوب دانش خود را تجاری نمایند. برخی موانع بر مسیر بهره برداری صحیح از دارایی های فکری تولید شده در دانشگاه ها در جهت توسعه تجاری سازی دانش وجود دارد (پورعزت و همکاران، 1389) که شناسایی و رفع آنها امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. در حقیقت برای توسعه پایدار در جامعه باید علم به فرهنگ تبدیل شود و فرهنگی کردن علم در جامعه نیز از مسیر تجاری سازی آن می گذرد (وثوق و بیرالوند، 1395).
گر چه این تحقیقات در دنیا به خصوص دنیای توسعه یافته توجه شده ولیکن مسئله تجاری سازی و ارائه راه حل ها متأثر از بافت و عوامل محیطی و زمینه ای است که این باعث می شود ما نیازمند تحقیق با توجه به عوامل محیطی خودمان باشیم و این خود تأکیدی بر ضرورت انجام این تحقیق است.
ادبیات پژوهش
ضرورت تجاری سازی
تجاری سازی دانش فرآیند تبدیل دانش نظری موجود در نهادهای دانشگاهی به برخی انواع فعالیت های اقتصادی است. طی دهه گذشته، انتقال فناوری از دانشگاه ها و سایر مؤسسات تحقیقات دولتی هدف خاص سیاست گذاران و عموم افراد جامعه بوده است. انگیزه های به وجود آمده بر اساس دو عامل نیاز به تقویت دسترسی بخش خصوصی به نتایج تحقیقات دولتی و محدودیت های بودجه ای موجب شد تا سیاست مداران برای تشویق تجاری سازی دانش دانشگاهی دلایل زیادی ابراز نمایند. یکی از مهمترین این دلایل قانون بای– دال است که به سال 1980 در کنگره ایالات متحده آمریکا تصویب شد و بر طبق آن حقوق مالکیت فکری فناوری های جدید به دانشگاه اختصاص یافت ( هاشم نیا و همکاران 1388) که این خود انگیزه ای برای دانشگاه ها به وجود آورد. پس از آن دیگر کشورها نیز از این موضوع الگوبرداری کردند. در همان مقطع، تصور عمومی بر این بود که فعالیت های تحقیقاتی باید مزایای تجاری قابل مشاهده داشته باشد و دانشگاه ها و سایر سازمان های تحقیقاتی دولتی به این تقاضاهای جدید از طریق افزودن فعالیت های انتقال فناوری خود پاسخ دهند (بینستورف، 2006).
شین12 (2002) این قانون را یکی از بزرگترین مشوق های تجاری سازی در آمریکا می داند. پس از تصویب این قانون نرخ ثبت اختراعات دانشگاهی از سال 1969 تا1996 در 117 رشته کسب و کار از 87 درصد تا 648 درصد افزایش یافت.
فرآیند تجاری سازی
تجاری سازی دانش و تکنولوژی، فرآیندی پیچیده و متأثر از عوامل متعددی است. عواملی که هر کدام می تواند از یک سو عامل موفقیت تجاری سازی و از سوی دیگر مانع موفقیت آن باشد.
تجاری سازی فرآیندی است که از تمام پتانسیل های ممکن استفاده می کند تا کسانی که در نوآوری تکنولوژیکی سرمایه گذاری می کنند بتوانند فواید ایجاد شده به وسیله ی نوآوری را به دست آورند ( عباسی اسفنجانی و همکاران، 1386).
عمل تجاری سازی یک فرآیند است. دارای یک ورودی معین است که مسیری را برای رسیدن به یک خروجی طی نموده و در این مسیر در هر ایستگاهی ارزش افزوده ایی بر آن بار می شود. دوم اینکه، در این فرآیند از تمام پتانسیل های ممکن استفاده می شود. نیروی کار، ساختار سازمانی، قوانین و مقررات، تکنولوژی و هر آنچه که به عنوان پتانسیل مطرح است به نوعی درگیر موضوع تجاری سازی خواهد بود. سوم اینکه، تجاری سازی تکنولوژی بخشی از نوآوری تکنولوژیکی است و اگر نوآوری را از پرداختن به ایده تا ورود به بازار در نظر بگیریم بدون تجاری سازی، نوآوری و در نتیجه تکنولوژی وجود نخواهد داشت (عباسی اسفنجانی و همکاران، 1386).
فرآیند تجاری سازی فناوری، فرآیندی ساده و خطی نیست بلکه فرآیندی پیچیده است که بازیگران متعدد با توانمندی های گوناگون در آن ایفای نقش می کنند. این فرآیند نیازمند مهارت هایی از قبیل توسعه محصول، ارزیابی بازار، راهبرهای بازار، مدیریت منابع مالی، مهندسی و مدیریت تولید، حسابداری و .... است (بندریان، 1387).
مطالعات در خصوص فرآیند تجاری سازی و زیرساخت های مربوط به آن به طور عمده با تعریف مفاهیم تجاری سازی و مفهوم پردازی فرآیند آن سروکار دارد.
به طور کلی فرآیند ایده تا بازار ( علم تا عمل) را می توان به سه مرحله مجزا تبدیل کرد که عبارت هستند از: ایده پردازی13 ، توسعه فناوری و محصول14 و در نهایت تجاری سازی (هاشم نیا و همکاران ، 1388).
روش های تجاری سازی
در واقع انتقال دانش و فناوری از دانشگاه ها به بخش صنعت می تواند به شکل های مختلفی صورت گیرد که به طور گسترده از نظر میزان دسترسی، برنامه ریزی، اثربخشی و هزینه با یکدیگر اختلاف دارند.
بوزمن15 (2000) هشت راه ارتباطی گوناگون را برای فراگرد انتقال دانش و فناوری معرفی کرده است که عبارتند از: 1- انتشار آزاد نتایج تحقیقات 2- ثبت اختراع 3- امتیازهای واگذاری شده برای بهره برداری از دارایی فکری 4- جذب فناوری 5- روش های غیررسمی 6- مبادله نیروی انسانی (انتقال افراد، دانشجویان و پژوهشگران) 7- ارائه فناوری در محل 8- ایجاد شرکت های تجاری دانشگاهی.
دل کامپو16 و همکاران استراتژی های بالقوه تجاری سازی را شامل صدور پروانه های بهره برداری، همکاری های مشترک جهت حمایت مالی از تحقیقات و ایجاد شرکت تجاری دانشگاهی دانسته اند (امین مظفری و شمسی، 1390). مشارکت با صنعت در توسعه محصولات و خدمات، ارائه خدمات مشاوره ایی، برگزاری جلسه ها با کارکنان بخش صنعت، پروژه های مشترک با صنعت، ایجاد مراکز رشد و فناوری و پارک های علم و فناوری در دانشگاه ها و نظایر آن از جمله راه های دیگر انتقال دانش و تکنولوژی هستند که در تحقیق های گوناگون به آن اشاره شده است.
موانع تجاری سازی
با ظهور اقتصاد دانش بنیان، خط مشی های آموزش عالی متحمل تغییراتی شده اند که سبب گردید دانشگاه ها همانند شرکت های خصوصی برای کسب مزیت های رقابتی و افزونی منابع در بازارهای داخلی و خارجی ایفای نقش کنند. در واقع ارزشیابی و نگاه به آموزش و تحقیق به طور فزاینده ای از زاویه اقتصادی امکان پذیر شده است. در تطابق با این تغییر مشی، الگوهای تأمین سرمایه و سبک های مدیریتی دانشگاه ها با تحولات کثیری مواجه شده است (راسموسن و گلبرانسن،17 2006).
انعکاس تأثیرات گرایش های نوین در آموزش عالی با مفاهیمی چون سرمایه داری دانشگاهی، تجاری سازی، دانشگاه کارآفرین، علم فرادانشگاهی و مدیریت گرایی نوین در متون آموزش عالی قابل مشاهده است. همه مفاهیم فوق ناظر بر یک سازه اصلی یعنی جهت گیری دانشگاه به سمت بازار هستند که بر اصولی چون پاسخگویی، کارآمدی، اثربخشی هزینه ها و بهره وری استوار است (عباسی و همکاران، 1386).
انواع موانع انتقال دانش و فناوری را می توان به گونه های مختلف تقسیم بندی کرد. مانند بسیاری از حوزه های دیگر، دسته بندی یکتایی وجود ندارد و دیدگاه های مختلف دسته بندی های مختلف را بر می گزینند. در این قسمت به مرور پژوهش های انجام شده در ارتباط با موانع تجاری سازی پرداخته شده:
مدل مفهومی
|
شکل2. مدل مفهومی موانع تجاری سازی
روش شناسی پژوهش
با توجه به اینکه پژوهش حاضر شامل جمع آوری اطلاعات برای پاسخگویی به سؤالات مربوط به وضعیت فعلی مورد مطالعه می باشد، یک پژوهش به روش توصیفی و از لحاظ جهت گیری، کاربردی می باشد.
مهمترین هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی موانع تجاری سازی تحقیقات در دانشگاه اصفهان می باشد. در این پژوهش سعی شد مهمترین موانع با استفاده از مرور ادبیات پژوهش شناسایی شوند و در مدل سه شاخگی جایگذاری شوند. این پژوهش در دانشگاه اصفهان به عنوان یک مطالعه موردی صورت گرفت و شروع آن دی 1395 بود و در مرداد1396 خاتمه یافت.
در این پژوهش از روش ها و ابزارهای زیر جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شده است:
در تکمیل مبانی نظری از منابع کتابخانه ای و اینترنتی شامل کتب و مقالات انگلیسی و بعضاً ترجمه شده به فارسی استفاده شده است. و برای شناسایی و تحلیل موانع تجاری سازی در دانشگاه اصفهان از پرسشنامه استفاده شده است (مراجعه مستقیم).
برای تعیین معیارها از ادبیات پژوهش که برگرفته از مقالات و پژوهش هایی است که در زمینه تجاری سازی ارائه شده است استفاده شده است. در این مرحله پرسشنامه ای برای تحلیل موانع تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی طراحی شد. در تهیه این پرسشنامه هم از ادبیات پژوهش استفاده شد و هم پرسشنامه در اختیار تعدادی خبره در زمینه تجاری سازی قرار گرفت. سپس با توجه به اصلاحات لازم با توجه به نظر خبرگان و اساتید، پرسشنامه در اختیار جامعه آماری که اعضای هیئت علمی دانشگاه اصفهان می باشند، قرار گرفت و نظرات آنها در ارتباط با موضوع مورد پژوهش و معیارهای مشخص شده دریافت گردید.
بر اساس آمار دفتر تجاری سازی دانشگاه اصفهان، جامعه آماری این پژوهش اعضای هیئت علمی درگیر در پروژه های تجاری سازی، به تعداد 141 نفر می باشد. نمونه آماری در این پژوهش طبق جدول کرجسی- مورگان 103 است که به روش تصادفی انتخاب شده اند.
ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه می باشد که برای آزمون فرضیات تدوین گردیده است. پرسشنامه دربردارنده متغیرهای مربوط به موانع تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی است. سؤالات پرسشنامه به دو قسمت کلی شامل سؤالات جمعیت شناختی و سؤالات مرتبط با موضوع تحقیق می باشد. همه عوامل آورده شده در پرسشنامه بر اساس موارد ذکر شده در ادبیات موضوع و نظر خبرگان می باشد. پرسشنامه حاوی 46 سؤال می باشد که شامل 41 سؤال مربوط به سازه های تحقیق و 5 سؤال جمعیت شناختی می باشد. در این پژوهش 91 پرسشنامه جمع آوری شد.
در این پژوهش از روایی محتوا، روایی صوری و روایی سازه استفاده شده است. برای اندازه گیری روایی محتوا و روایی ظاهری، پرسشنامه میان 5 نفر خبرگان تجاری سازی توزیع شد و نظر آنها درباره میزان موافقت آنها با موانع پیشنهادی (در قالب اعداد کیفی پنج گزینه ای) اخذ شد و از آنان خواسته شد که در صورت لزوم عوامل موجود در پرسشنامه را تغییر دهند، برخی را حذف کنند و یا عامل جدیدی را اضافه نمایند و به طور کلی اشکالات ساختاری شناسایی و اصلاحات لازم جهت برآورده ساختن روایی محتوا و روایی ظاهری انجام شد و نهایتاً با جمع بندی نظرات صاحب نظران پرسشنامه نهایی طراحی و تدوین شد. برای بررسی روایی سازه سؤالات هر یک از مولفههای پژوهش از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد است.
ابتدا پرسشنامه در بین 30 نفر از افراد مورد پژوهش به صورت تصادفی توزیع و جمع آوری شد و سپس به کمک نرمافزار آماري SPSS آلفاي کرونباخ آن به دست آمد. که اين عدد نشان دهنده ی آن است که پرسشنامه مورد استفاده، از قابليت اعتماد و يا به عبارت ديگر از پايايي لازم برخوردار ميباشد یا خیر. با توجه به جدول1 آلفای کرونباخ متغیر ها عدد قابل قبولی را نشان می دهد.
جدول1. آلفای کرونباخ متغیرها
متغیر | تعداد سوال | آلفای کرونباخ |
موانع ساختاری- سازمانی | 18 | 78/0 |
موانع رفتاری- محتوایی | 15 | 81/0 |
موانع زمینه ای- محیطی | 8 | 74/0 |
کل | 41 | 89/0 |
در پژوهش حاضر از آزمون کولموگوروف – اسميرنوف جهت بررسي نرمال بودن سؤالات پرسشنامه، براي بررسي کفايت نمونه گيري از آزمونKMO و براي اطمينان از اينکه ماتريس همبستگي که پايه تحليل عاملي قرار مي گيرد، در جامعه برابر صفر نيست از آزمون کرويت بارتلت به کمک نرمافزار آماري SPSS استفاده شد.
جدول2. آلفای کرونباخ متغیرها
آزمون | مقداره آماره | معناداری |
کولموگوروف– اسميرنوف | 795/0 | 826/0 |
KMO مقياس کفايت نمونه | 911/0 | - |
کرويت بارتلت | 4E706/2 | 000/0 |
با توجه به اينکه سطح معناداري آزمون کولموگوروف – اسميرنوف بالاتر از 05/0 ميباشد، ادعاي نرمال بودن توزيع نمونه آماري پذيرفته ميشود. همچنین در آزمون KMO هرچه قدر مقدار آماره به يک نزديک تر باشد نشان دهنده کفايت نمونه گيري است و حداقل مقدار قابل قبول 60/0 است. همچنين در آزمون کرويت بارتلت سطح قابل قبول 05/0 مي باشد. به طور خلاصه نتايج جدول 2 نشان مي دهد، داده های پرسشنامه نرمال هستند، نمونه گيري از کفايت لازم برخوردار است و داده ها از توانايي عاملي شدن خوبي برخوردار هستند. بنابراين مي توان ساير مراحل تحليل عاملي را انجام داد.
به جهت بررسی فرضیه ها نیز از معادلات ساختاری و به منظور بررسی برازش مناسب الگوی مفهومی، از تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شده است. در تحلیل عاملی تأییدی و برآورد مدل باید توجه داشت که یک آزمون بهینه برای بررسی نیکویی برازش وجود ندارد. با آن که انواع گوناگون آزمون ها که به گونه کلی شاخص های برازندگی نامیده می شوند پیوسته در حال مقایسه، توسعه و تکامل می باشند، اما هنوز درباره حتی یک آزمون بهینه نیز توافق همگانی وجود ندارد ( هومن، 1380). به طور کلی چندین شاخص برای سنجش برازش مدل مورد استفاده قرار می گیرد ولی معمولا برای تأیید مدل، استفاده از 3 تا 5 شاخص کافی است (قاضی طباطبایی، 1381). در این پژوهش برای ارزیابی نیکویی برازش از شاخص های RMSEA،NFI،CFI،GFI،AGFI،RMR استفاده شده است.
معیار RMSEA جذر برآورد واریانس خطای تقریب است. در مورد این شاخص، مقادیر کوچک نشان دهنده برازش خوب مدل بوده به نحوی که این شاخص برای مدل های خوب برابر یا کمتر از 05/0 است (از 05/0 تا 00/1 نیز نسبتا خوب محسوب می شود)(آذر و مومنی، 1388).
معیارهایAGFI (شاخص نیکویی برازش اصلاح شده) و GFI (شاخص نیکویی برازش) نسبت مجموع مجذورات تبیین شده توسط مدل به کل مجموع مجذورات ماتریس برآورد شده در جامعه را محاسبه می کند. این شاخص از مطلوبیت به ضریب همبستگی شباهت دارد. هر دوی این معیارها متغیرهایی بین صفر تا یک هستند. هر چه این معیارها به عدد یک نزدیکتر باشند، نیکویی برازش مدل با داده های مشاهده شده بیشتر است (دلاور،1383). شاخص NFI که شاخص بنتلر- بونت هم نامیده می شود مقادیر برابر و بزرگتر از 9/0 را در مقایسه با مدل صفر، به عنوان شاخص خوبی برای برازندگی مدل های نظری توصیه کرده اند، در حالی که برخی از پژوهشگران نقطه برش 80/0 را به کار می برند (زنجیرچی و الفت، 1389؛ مهرگان و همکاران، 1387). شاخص CFI مشابه NFI است و طبق قرارداد، مقادیر بزرگتر از 9/0 قابل قبول و نشانه برازندگی مدل است. که تعدیل یافته است، به عنوان یک معیار تناسب تطبیق و تعدیل آن با اندازه نمونه است (کلانتری، 1388). شاخص خی- دو بهنجار است که از تقسیم ساده خی- دو بر درجه آزادي مدل محاسبه می شود که چنانچه این مقدار بین 1 تا 5 باشد مطلوب است (شوماخر و لومکس،1988 و کلاین، 2010؛ به نقل از قاسمی، 1389:162).
یافته ها ی پژوهش
تحلیل عاملی تأییدی
در این بخش از پژوهش سه عامل مکنون موانع ساختاری (پنج نشانگر)، موانع رفتاری(چهار نشانگر) و موانع محیطی(دو نشانگر) اندازهگیری شدهاند. به عبارتی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی به بررسی سنجش مناسب عوامل توسط نشانگرهای مربوط به هر عامل، پرداخته شده است که نتایج آن در شکل های 4 و3 و جدول های 3 و 4 ارائه شده است:
شکل 3. مدل تحلیل عاملی تأییدی(ضرایب استاندارد) مولفه های عدم تجاری سازی دانش
شکل 4. مدل تحلیل عاملی تأییدی(عدد معناداری) مولفه های عدم تجاری سازی دانش
جدول3. شاخص های برازندگی مربوط به تحلیل عاملی تأییدی مدل
شاخص | میزان به دست آمده | دامنه قابل قبول |
| 26/26 | - |
Df | 11 | - |
/df | 38/2 | بین 1 تا 5 |
RMSEA | 055/0 | کمتر از 08/0 |
NFI | 93/0 | نزدیک به یک |
CFI | 92/0 | نزدیک به یک |
GFI | 90/0 | نزدیک به یک |
AGFI | 82/0 | نزدیک به یک |
RMR | 037/0 | نزدیک صفر |
بر اساس نتايج جدول شماره 3 نشانگرها و عوامل تشکیل دهنده عدم تجاری سازی دانش در الگوی طراحی شده نشانگرها و عوامل نسبتا مناسب هستند، نسبت خی دو بر درجه آزادي 38/2 و از حد مجاز کمتر مي باشد. مقدار RMSEAنیز برابر با 055/0 میباشد که میزان قابل قبولی در برازش الگو تلقّی میشود. سایر شاخصهای برازندگی مانند: NFI،CFI ، IFI، AGFI, GFI نیز با مقادیر نزدیک به 1 به عنوان شاخصهای نسبتاً مطلوب برازندگی الگو تلقی میشوند. و مقدار RMR نیز نزدیک صفر میباشد.
جدول 4. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مولفه های عدم تجاری سازی دانش
متغیر | مولفه | ضریب استاندارد | عدد معناداری | نتیجه |
ساختاری- سازمانی | ساختار سازمان | 59/0 | 01/12 | معنادار و مناسب |
نظام پژوهشی | 85/0 | 87/19 | معنادار و مناسب | |
نظام مالی | 71/0 | 40/15 | معنادار و مناسب | |
نظام انسانی | 77/0 | 28/17 | معنادار و مناسب | |
نظام اطلاعاتی | 84/0 | 51/19 | معنادار و مناسب | |
رفتاری- محتوایی
| چشم انداز و رسالت | 71/0 | 40/15 | معنادار و مناسب |
سبک رهبری | 83/0 | 97/18 | معنادار و مناسب | |
فرهنگ سازمان | 66/0 | 99/13 | معنادار و مناسب | |
ویژگی فردی | 69/0 | 79/14 | معنادار و مناسب | |
زمینه ای- محیطی | ارتباطی شبکه سازی | 76/0 | 68/15 | معنادار و مناسب |
سیاستی قانونی | 92/0 | 80/19 | معنادار و مناسب |
همانگونه که در جدول شماره 4 مشاهده می شود نشانگرهای مربوط به موانع ساختاری از نظر مقدار (بار های عاملی) دارای بار عاملی حداقل 59/0 تا حداكثر 85/0 هستند. در بين نشانگرهای مربوط به موانع رفتاری مقدار حداقل 66/0تا حداكثر 83/0 در نوسان است. در ضمن تمامی بارهای عاملی به دست آمده مقادیر نسبتاً مناسبی برای برآورد میباشد و از آن جایی که عدد معناداری همگی آنها از 96/1 بیشتر است در نتیجه معنادار می باشند.
برآورد مدل تحقیق
برای تأیید فرضیه های پژوهش از معادلات ساختاری استفاده شده است. برآورد مدل تحقیق در حالت تخمین استاندارد و حالت عدد معناداری به ترتیب در شکل های 6 و5، همچنین نتایج شاخص های برازش در جدول 5 قابل مشاهده است.
شکل 5. برآورد مدل مفهومی(ضرایب استاندارد)
شکل6. برآورد مدل مفهومی (عدد معناداری)
جدول5. شاخص های برازندگی مربوط به برآورد مدل مفهومی
شاخص | میزان به دست آمده | دامنه قابل قبول |
| 04/47 | - |
Df | 14 | - |
/df | 36/3 | بین 1 تا 5 |
RMSEA | 051/0 | کمتر از 08/0 |
NFI | 92/0 | نزدیک به یک |
CFI | 90/0 | نزدیک به یک |
GFI | 89/0 | نزدیک به یک |
AGFI | 81/0 | نزدیک به یک |
RMR | 061/0 | نزدیک صفر |
بر اساس نتايج جدول شماره 5 شاخص های برازش نشان دهنده ی برازش نسبتا مناسب مدل می باشند، نسبت خی دو بر درجه آزادي 36/3 و از حد مجاز کمتر مي باشد. مقدار RMSEAنیز برابر با 051/0 میباشد که میزان قابل قبولی در برازش الگو تلقّی میشود. سایر شاخصهای برازندگی مانند: NFI،CFI ، IFI، AGFI, GFI نیز با مقادیر نزدیک به 1 به عنوان شاخصهای نسبتاً مطلوب برازندگی الگو تلقی میشوند. و مقدار RMR نیز نزدیک صفر میباشد.
نتایج آزمون فرضیات
براساس شکل های 6 و 7، خلاصه نتایج برآورد مدل تحقیق و نتیج آزمون فرضیات در جدول6 قابل مشاهده است.
همانگونه که در جدول شماره 6 مشاهده می شود تمامی بارهای عاملی به دست آمده مقادیر نسبتاً مناسبی برای برآورد میباشد و معنادار می باشند. به عبارت دیگر مسیر هایی با عدد معناداری بیشتر از مقدار 96/1، معنادار هستند به عبارت دیگر در اطمینان 95 درصد هر 3 فرضیه اصلی و 11 فرضیه فرعی تأیید شد. در حقیقت می توان بیان داشت موانع ساختاری- سازمانی، رفتاری- محتوایی و زمینه ای- محیطی و ابعاد آن ها بر تجاری سازی تاثیر منفی دارد.
جدول 6. نتایج برآورد مدل مفهومی
فرضیه | متغیر مستقل | متغیر وابسته | ضریب استاندارد | عدد معناداری | نتیجه |
اصلی 1 | موانع ساختاری- سازمانی | تجاری سازی | 69/0- | 32/11- | پذیرش |
اصلی2 | موانع رفتاری- ،محتوایی | تجاری سازی | 75/0- | 24/13- | پذیرش |
اصلی3 | موانع زمینه ای- ،محیطی | تجاری سازی | 83/0- | 80/15- | پذیرش |
فرعی1 | ساختار سازمان | تجاری سازی | (59/0)(69/0-) | (25/12)(32/11-) | پذیرش |
فرعی2 | نظام پژوهشی | تجاری سازی | (83/0) (69/0-) | (43/19)(32/11-) | پذیرش |
فرعی3 | نظام مالی | تجاری سازی | (71/0) (69/0-) | (48/15)(32/11-) | پذیرش |
فرعی4 | نظام انسانی | تجاری سازی | (77/0) (69/0-) | (40/17)(32/11-) | پذیرش |
فرعی5 | نظام اطلاعاتی | تجاری سازی | (84/0)(69/0-) | (70/19)(32/11-) | پذیرش |
فرعی6 | چشم انداز و رسالت | تجاری سازی | (72/0)(75/0-) | (49/15)(24/13-) | پذیرش |
فرعی7 | سبک رهبری | تجاری سازی | (82/0) (75/0-) | (91/18)(24/13-) | پذیرش |
فرعی8 | فرهنگ سازمان | تجاری سازی | (66/0) (75/0-) | (89/13)(24/13-) | پذیرش |
فرعی9 | ویژگی فردی | تجاری سازی | (70/0) (75/0-) | (05/15)(24/13-) | پذیرش |
فرعی10 | ارتباطی شبکه سازی | تجاری سازی | (74/0)(83/0-) | (32/15)(80/15-) | پذیرش |
فرعی11 | سیاستی قانونی | تجاری سازی | (94/0)(83/0-) | (20/20)(80/15-) | پذیرش |
رتبه بندی موانع تجاری
بعد از تأیید مدل و موانع تجاری سازی دانش، از طریق آزمون فریدمن این موانع رتبه بندی شد.
رتبه بندی کل
با توجه به جدول 7. عوامل ساختاری در رتبه اول، عوامل رفتاری- محتوایی در رتبه سوم و عوامل زمینه ای- محیطی در رده سوم قرار گرفتند.
جدول7. رتبه بندی موانع تجاری سازی با استفاده ازآزمون فریدمن
متغیر | میانگین رتبه |
عوامل ساختار- سازمانی | 00/3 |
عوامل رفتاری- محتوایی | 96/1 |
عوامل زمینه ای- محیطی | 04/1 |
رتبه بندی به تفکیک موانع
رتبه بندی موانع ساختاری- سازمانی
جدول 8. رتبه بندی موانع ساختاری- سازمانی با استفاده از آزمون فریدمن
میانگین رتبه | مولفه های موانع ساختاری- سازمانی |
68/4 | ساختار سازمان |
25/4 | نظام آموزشی- پژوهشی |
93/2 | نظام مالی |
59/1 | نظام منابع انسانی |
54/1 | نظام منابع اطلاعاتی |
با توجه به جدول8. موانع ساختاری در رتبه اول قرار دارد. نظام آموزشی- پژوهشی، نظام مالی، نظام منابع انسانی و نظام منابع اطلاعاتی به ترتیب در رتبه های بعدی قرار گرفتند.
رتبه بندی موانع رفتاری- محتوایی
جدول 9. رتبه بندی موانع رفتاری- محتوایی با استفاده از آزمون فریدمن
میانگین رتبه | مولفه های موانع رفتاری- محتوایی |
68/3 | ویژگی های فردی |
65/2 | چشم انداز و رسالت دانشگاه |
63/2 | سبک رهبری و حمایت مدیریت |
05/1 | فرهنگ سازمانی |
با توجه به جدول 9. ویژگی های فردی در رتبه نخست قرار گرفت.چشم انداز و رسالت دانشگاه، سبک رهبری و حمایت مدیریت و فرهنگ سازمانی در رتبه های بعدی قرار گرفتند.
رتبه بندی موانع محیطی- زمینه ای
جدول10. رتبه بندی موانع محیطی- زمینه ای با استفاده از آزمون فریدمن
میانگین رتبه | مولفه های موانع محیطی- زمینه ای |
98/1 | موانع سیاستی- قانونی |
02/1 | موانع ارتباطی- شبکه سازی |
با توجه به جدول 10. موانع سیاستی- قانونی در رتبه اول و موانع ارتباطی- شبکه سازی در رتبه بعدی قرار دارد.
نتیجه گیری و پیشنهادها
این پژوهش به منظور بررسی موانع تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی در دانشگاه اصفهان صورت گرفت. در این پژوهش موانع بر اساس ادبیات موضوع به سه دسته ساختاری، محتوایی، زمینه ای تقسیم شدند. در ابتدا با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی، روایی سازه ی مدل تحقیق در نرم افزار لیزرل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که نشانگرها و موانع تشکیل دهنده عدم تجاری سازی دانش در الگوی مناسبي طراحی شده اند، زيرا شاخصهای برازش الگو در تحلیل عاملی تأییدی همگی نشان از برازش مناسب الگو تحقیق، بوده است.
در ادامه بر اساس خروجی نرم افزار و نتایج مدل برآورد مدل معادلات ساختاری در سطح اطمینان 95 درصد هر 3 فرضیه اصلی و 11 فرضیه فرعی تأیید شد. در حقیقت می توان بیان داشت موانع ساختاری- سازمانی، رفتاری- محتوایی و زمینه ای-محیطی و ابعاد آن ها بر تجاری سازی تاثیر منفی دارد و موجب عدم تجاری سازی می گردد.
به عبارت دیگر بر اساس نتایج آزمون فرضیه اصلی1 و فرضیات فرعی 1 تا 5 موانع ساختاری- سازمانی و ابعاد آن بر عدم تجاری سازی موثر است، که این نتایج با پژوهشهاي سیگل و همکاران (2003)، سیگل و فان (2004)، اوشی و همکاران (2005)، کریهاتا (2007)، هاشم نیا و همکاران (1388)، فائض و شهابی(1389)، پور عزت و حیدری (1390) و یداللهی و همکاران (1390) همسوئی دارد.
همچنین بر اساس نتایج آزمون فرضیه اصلی2 و فرضیات فرعی 6 تا 9 موانع رفتاری- محتوایی و ابعاد آن بر عدم تجاری سازی موثر است، که این نتایج پژوهش های اوشی و همکاران (2005)، دکتر و همکاران (2007)، بران و هادویگر(2011)، هاشم نیا و همکاران (1388)، فائض و شهابی (1389)، حسنقلی پور و همکاران (1390)، جاهد و همکاران(1390) و محمودپور و همکاران (1391) همسو می باشد.
همچنین بر اساس نتایج آزمون فرضیه اصلی3 و فرضیات فرعی 10 و 11 موانع زمینه ای- محیطی و ابعاد آن بر عدم تجاری سازی موثر است، که این نتایج با پژوهش های دکتر و همکاران (2007)، برانیل و همکاران (2010)، بران و هادویگر (2011)، گیلسینگ و همکاران (2011) و پورعزت وحیدری (1390) همسو است.
در نهایت به رتبه بندی این موانع پرداخته شد که موانع ساختاری در مرتبه اول و موانع رفتاری و موانع محیطی در رده های بعدی قرار گرفتند. طبق نتایج بدست آمده از این پژوهش در میان این عوامل، موانع سازمانی دارای بیشترین اهمیت نسبت به موانع رفتاری و زمینه ای می باشد. یافته ها حاکی از آن است که دانشگاه اصفهان باید هرچه بیشتر به مسائل داخلی و اصلاح امور درونی در جهت تجاری سازی اقدام نماید. بر اساس یافته های این پژوهش پیشنهادهای به شرح زیر ارائه می شود:
پیشنهاد می شود که دانشگاه در درجه اول با منعطف ساختن سیستم خود (برای جذب ایده ها) و کاهش بروکراسی اداری در جهت ازمیان برداشتن موانع تجاری گام بردارد. همچنین دانشگاه باید مدیران دفتر انتقال فناوری و متصدی اعطای امتیاز را از افراد دارای تجربه کسب و کار انتخاب کنند.
دانشگاه می بایست به تنوع بخشی در درآمد ها به معنای کاهش سهم وابستگی به منابع تامین مالی دولتی و استفاده بیشتر از منابع درآمدی خارجی روی بیاورد. دانشگاه اصفهان برای هموار ساختن فرآیند تجاری سازی بایستی منابع بیشتری به این مقوله اختصاص دهد. شناور نمودن حقوق اعضای هیئت علمی بر اساس فعالیت های تجاری سازی نیز باید مورد توجه دانشگاه اصفهان قرار گیرد.
پیشنهاد می شود منابع انسانی با در نظر گرفتن اهرم های تشویقی (غیر مالی) برای اعضای هیئت علمی نسبت به افزایش بازده فعالیت ها اقدام نماید مانند: تأثیردادن فعالیت های تجاری سازی در جذب ، ارزشیابی و ارتقا اساتید به منظور ایجاد انگیزه و محرک های عملی برای انجام این گونه فعالیت ها.
پیشنهاد می شود دانشگاه ضمن تجهیز بیشتر احتیاجات نرم افزاری و سخت افزاری در جهت تجاری سازی دانش و فناوری و به روز رسانی آن ها در بخش های مختلف بپردازد و به باز تعریف برخی نیاز ها ی اطلاعاتی اقدام نماید.
پیشنهاد می شود که مدیران ارشد نسبت به بازنگری در خط مشی ها و تدوین استراتژی ها در این راستا مانند خط مشی تقسیم درآمد حاصل از تجاری سازی و قوانین مالکیت فکری اقدام کنند. همچنین دانشگاه باید درک خود را از نیاز های مشتریان واقعی خود، یعنی شرکت ها که می تواند فناوری های آنها را به طور بالقوه تجاری سازند، بهبود بخشد و به بررسی کامل محیط بیرونی و در نظر گرفتن قابلیت های منحصر به فرد دانشگاه اقدام نمایند.
مدیریت دانشگاه اصفهان می بایست در تمام سطوح مدیریتی از تجاری سازی حمایت کنند و با استفاده از مکانیزم های تشویق مالی در حوزه تجاری سازی روند فرآیند تجاری سازی را در دانشگاه هموار سازند.
پیشنهاد می شود دانشگاه اصفهان باتأکید بر فعالیت های تجاری سازی هنگام بازتعریف مأموریت های دانشگاه نگرش منفی به تفکر بنگاهی را تاحدی کاهش داد. و با توجه به نقش بالای عوامل فردی درتجاری سازی نتایج پژوهشی پیشنهاد می شود در گزینش و استخدام اعضای هیئت علمی و مدیران مرتبط با فعالیت های تحقیقاتی و تجاری سازی به ویژگی های فردی آنها اهمیت بیشتری داده شود.
برگزاری نشست های مشترک با صنعت برای افزایش ارتباط و آگاهی از نیاز ها و قابلیت های طرفین می تواند به عنوان پیشنهاد مطرح شود. توسعه اینگونه ارتباطات می تواند منجر به کاهش فاصله فرهنگی بین طرفین شود. همچنین اعتماد سنگ زیربنای تجاری سازی بوده و سازو کارهای اعتمادسازی بین صنعت و دانشگاه باید تعبیه و پیاده سازی شود.
در این تحقیق به موانع تجاری سازی از منظر دانشگاهیان پرداختیم. پیشنهاد می شود در تحقیقات آتی از منظرگروه های دیگر درگیر با فرآیند تجاری سازی (دولت، سرمایه گذاران و صنعتگران) پرداخته شود . همچنین می توان در تحقیقات آتی به هر یک از موانع جدا گانه و به طور مفصل پرداخته شود.
محدودیت ها
مهمترین محدودیت پژوهش حاضر مربوط به فقدان فرهنگ انجام پژوهش علمی بود، که برخی از اساتید حاضر به همکاری نشدند و از پاسخگویی به سؤالات امتناع کردند.
برخی نیز نسبت به پژوهش های علمی نگاهی کاملاً نظری داشته و اهمیت چندانی به این گونه پژوهش ها نمی دادند از این رو پژوهش حاضر را نوعی کار تئوریک قلمداد کرده و از مشارکت فعالانه در تکمیل پرسشنامه ها سرباز می زدند.
منابع و مآخذ
منابع فارسی
آذر ع، مومنی م. (1388). "آمار و کاربرد آن در مدیریت"، انتشارات سمت،
امیرخانی ا، متقی ثابت م. (1389). "بررسی موانع توسعه بیمه های الکترونیک در شرکت سهامی بیمه ایران"، فصلنامه صنعت بیمه، سال بیست و پنجم، شماره 1:صص 157-177
امیری ع، حیدری ط، حیدری م. (1390). "موانع و الزامات تجاری سازی دانش از صنعت به دانشگاه "،www.EMBAConference.com ، دومین کنفرانس مدیریت اجرایی، 1-2 تیرماه 1390
امین مظفری ف ، شمسی ل. (1390). "بررسی روش ها و رویکردهای تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی"، فصلنامه سیاست علم و فناوری، سال سوم، شماره 4: صص15-29
بحرینی زارچ م، شادنام م.(1386)."تجاری سازی فناوری یا چگونگی تولید ثروت از تحقیق و توسعه به همراه نمونه های بومی"، تهران، نشر بازتاب، چاپ اول
بندریان ر. (1387)." اندازه گیری پتانسیل تجاری طرح های تحقیقاتی با استفاده از منطق فازی"، سیاست علم و فناوری، شماره 15: صص1-24
پور عزت ع ، الهام ح. (1390). "شناسایی و دسته بندی چالشها و موانع تجاری سازی دانش با استفاده از روش کیو"، فصلنامه سیاست علم و فناوری، سال چهارم، شماره1: صص49 -62
پور عزت ع، قلی پور آ، ندیرخانلو س. (1389)." شناسایی و اولویت بندی عوامل اثر گذار در تجاری سازی دانش"، توسعه کار آفرینی،سال دوم، شماره 7: صص 35-66
پور عزت ع، قلی پور آ، ندیرخانلو س. (1389)."تبیین موانع کار آفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش در دانشگاه تهران"، فصلنامه سیاست علم و فناوری، سال دوم، شماره4: صص 65-75
جاهد ح، آراسته ح، جعفری پ. (1390). "تعیین و تبیین عوامل فردی مؤثر در تجاری سازی نتایج پژوهشی"، سیاست علم و فناوری، سال چهارم، شماره 1: صص1-16
حسنقلی پور ح، قلی پور آ، روشندل اربطانی ط. (1390). "موانع تجاری سازی دانش در کار آفرینی دانشگاهی"، توسعه کار آفرینی، سال چهارم، شماره 14: صص 165-183
حسینیان پویا ه، قاضی نوری س س، گودرزی م. (1394). "شناسایی عوامل مؤثر بر استراتژی تجاری سازی فناوری با استفاده از روش فراترکیب"، فصلنامه مدیریت توسعه فناوری، دوره سوم، شماره 1: صص63-97.
خنیفر ح. (1384). "ارائه الگوی مدیریت بومی بر دیدگاه امام علی با استفاده از مدل مفهومی سه شاخگی"، فرهنگ مدیریت، سال سوم، شماره 8: صص101-146
دلاور ع (1383)."مبانی عملی و نظری پژوهش"، تهران، انتشارات رشد.
رستگار ن، سعید خ م. (1393). "موانع تجاری سازی دانش ؛ مطالعه موردی: دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد" دومین کنفرانس بین المللی تجاری سازی فناوری، تهران، پارک علم و فناوری دانشگاه تهران.
زنجیرچی س، الفت ل.(1389). "نقش فناوری در دستیابی به چابکی در شرکت های الکترونیک ایران"، سیاست علم و فناوری ، سال سوم، شماره 1
سرهنگیان م، میرهاشمی ز. (1393). "موانع، الزامات و مکانیزم تجاری سازی دانش و فناوری در موسسات علمی و پژوهشی" چهارمین کنفرانس بین المللی و هشتمین کنفرانس ملی مدیریت فناوری، جزیره کیش، انجمن مدیریت فناوری ایران.
شریف زاده ا. (1390). "ضرورت ها و ساز و کارهای مدیریت مالکیت فکری در فرآیند تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی"، سیاسی اقتصادی، شماره 285، صص 286- 303
شریف زاده ف، رضوی س، زاهدی ش، نجاری ر. (1388). "طراحی وتبیین الگوی عوامل مؤثر بر کار آفرینی دانشگاهی"، توسعه کارآفرینی، سال دوم، شماره 6 : صص11-38
شمس الهی د، یعقوبی ن. (1392). "شناسایی موانع تجاری سازی دانش درآموزش عالی مطالعه دانشگاه سیستان وبلوچستان" ششمین کنفرانس مدیریت دانش، تهران، موسسه اطلاع رسانی نفت، گاز و پتروشیمی
عباسی اسفنجانی ح، احمدی ع، فروزنده ل. (1386). شناسایی ابزار های حمایتی دولت ها برای تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی"، رهیافت، شماره 47
فائض ع، شهابی ع.(1389). "ارزیابی و اولویت بندی موانع ارتباط صنعت و دانشگاه در شهرستان سمنان"، فصلنامه رهبری و مدیریت آموزشی، سال چهارم، شماره 2: صص97- 124
فکور ب. (1383). تجاری سازی نتایج تحقیقات"، رهیافت، شماره 34، صص 53-58
فکور ب. (1385). "مروری بر مفاهیم نظری تجاری سازی نتایج تحقیقات"، رهیافت، شماره37، صص24-32
قاضی طباطبایی م. (1381). "فرآیند تدوین و اجرا وتفسیر ستاده های یک مدل لیزرل"، دانشگاه تبریز، سالنامه پژوهشی، شماره 1: صص85-125
کلانتری خ. (1387). "مدل سازی معادلات ساختاری در تحقیقات اجتماعی- اقتصادی"، انشارات فرهنگ صبا
محمودپور ب، رحیمیان ح، عباس پور ع، دلاور ع. (1391)."بازشناسی چالش های فراروی تجاری سازی پژوهشهایمدیریت آموزشی با ارائه نظریه زمینه ای"، فصلنامه رهیافتی نو در مدیریت آموزشی، سال سوم، شماره3: صص 1-26
میرزایی اهرنجانی ح. (1376)."در جستجوی یک طرح نظری برای شناخت و تجزیه تحلیل عوامل مؤثر بر وجدان کاری و انضباط اجتماعی در سازمان"، مجموعه مقالات دومین اجلاس بررسی راه های علمی حاکمیت وجدان کاری و انضباط اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین: صص302-317
میرزایی اهرنجانی ح. (1381). "طرح گسترش افقی نو در شناخت و آسیب شناسی سازمان های دولتی و عمومی ایران"، پژوهش های کاربردی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
میرزایی اهرنجانی ح، مقیمی م. (1382). "ارائه الگوی مطلوب سازمانی برای سازمانهای دولتی ایران با استفاده از رویکرد کارآفرینی"، دانش مدیریت، شماره 62: صص 101-138
هاشم پور ف، هاشم پور ک، صفری ن. (1392). "موانع تجاری سازی دانش درکارآفرینی دانشگاهی، همایش ملی مدیریت بازرگانی با محوریت: کسب و کارهای کارآفرینانه و اقتصاد دانش بنیان" رامسر، دانشگاه پیام نور استان مازندران.
هاشم نیا ش، عماد زاده م، صمدی س، ساکتی پ. (1388)."روشهای تجاری سازی در آموزش عالی و چالش های آن"، پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، شماره 53: صص35-56
هومن ح. (1380). "شناخت روش علمي در علوم رفتاري" (پايههاي پژوهش)، تهران، نشر پارسا، چاپ چهارم
وثوق ف، بیرالوند ج. (1395). "بررسی موانع و محدودیتهای تجاری سازی دانش در دانشگاهها" کنفرانس بین المللی نخبگان مدیریت، تهران، موسسه سرآمد همایش کارین.
یداللهی فارسی ج، زالی م، باقری فرد س. (1390). "شناسایی عوامل ساختاری مؤثر بر توسعه کارآفرینی"، فصلنامه سیاست علم و فناوری، سال چهارم: صص17-32
Abasi Esfanjani, H., Ahmadi, A. & Foruzandeh, L. (2008). Identification of supportive tools of governments for commercialization of academic research. Rahyaft, 47.
Amin Mozafari, F. & Shamsi, L. (2012). Exploring commercialization methods and approaches of academic research. Journal of Science and Technology Policy, 4: 15-29.
Amiri, A., Heidari, T. & Heidari, M. (2012). Obstacles and requirements of knowledge commercialization from industry to university. The Second Conference on Executive Management, 22-23 June, Retrieved from http:// www.EMBAConference.com//.
Bahreini Zarech, M. & Shadnam, M. (2008). Commercialization of technology or how to produce wealth from R&D along with indigenous samples, Baztab Publication Co., Tehran.
Bandarian, R. (2009). Evaluation of commercial potential of research plans using fuzzy technique. Journal of Science and Technology Policy, 15: 1-24.
Bozeman, B. (2000). Technology transfer and public policy: A review of research and theory. Research Policy, 29: 627-655.
Braun, S. & Hadwiger, K. (2011). Knowledge transfer from research to industry (SMEs) – an example from the food sector. Trends in Food Science &Technology, 22: 90-96.
Bruneel, J., Deste, P. & Salter, A. (2010). Investigating the factors that diminish the barriers to university–industry collaboration. Research Policy, 39: 858-868.
Buenstorf, G. (2006). Commercializing basic science as a competitor or complement of academic accomplishment: The case of max planck directors. Available from: http://cemi.epfl.ch/webdav/site/cemi/shard/workshop.
Decter, M., Bennett, D. & Leseure, M. (2007). University to business technology transfer: UK and USA comparisons. Technovation, 27(3): 145-155.
Delavar, A. (2005). Practical and theoretical principles of research, Roshd Publications, Tehran.
Eckl, V. (2012). Barrier of knowledge transfer. Druid Society, paper to be presented, on June 19 to 21, 2012 at CBS Copenhagen, Denmark.
Etzkowitz, H. (2003). The invention of the entrepreneurial university. Research Policy, 32: 109-121.
Faez, A. & Shahabi, A. (2011). Evaluation and prioritization of obstacles of the relationship between industry and university in Semnan Province. Journal of Leadership and Educational Management, 2: 97-124.
Fakour, B. (2005). Commercialization of research results. Rahyaft, 34: 53-58.
Fakour, B. (2007). A review on theoretical concepts of commercialization of research results. Rahyaft, 37: 24-32.
Ghazi Tabatabaei, M. (2003). Compilation, execution and interpretation process of outputs of LISREL model. Research Yearbook, 1: 85-125.
Gilasing, V., Bekkers, R., Bodas, F., Isabel, M. & Vandersteen, M. (2011). Differences in technology transfer between science-based and development-based industries, transfer mechanisms and barriers. Technovation, 31: 638-647.
Hasangholipour, H., Gholipour, A. & Roshandel Arbatani, T. (2012). Obstacles of knowledge commercialization in academic entrepreneurship. Entrepreneurship Development, 14: 165-183.
Hashemnia, SH., Emadzadeh, M., Samadi, S. & Saketi, P. (2010). Commercialization procedures in higher education and its challenges. Research and Planning in Higher Education, 53: 35-56.
Human, H. (2002). Recognition of scientific method in behavioral sciences (research bases), Parsa Publications, Tehran.
Jahed, H., Arasteh, H. & Jafari, P. (2012). Determining and explaining the effective individual factors on commercialization of research results. Journal of Science and Technology Policy, 1: 1-16.
Kalantari, KH. (2009). Structural equation modeling in socio-economic studies, Farhang Saba Publications.
Khanifar, H. (2006). Proposing indigenous management model about Imam Ali's viewpoint using three-branch model. Management Culture, 8: 101-146.
Kirihata, T. (2007). Critical success factors in the commercialization process of intellectual property by new technology based firms in Japan. Working Paper, 89: 1-10, http://hdl.handle.net/2433/65728.
Latif, N. S. A., Abdullah, A., & Jan, N. M. (2016). A Pilot Study of Entrepreneurial Orientation towards Commercialization of University Research Products. Procedia Economics and Finance, 37: 93-99.
Latif, N. S. A., Abdullah, A., Jan, N. M., & Thaheer, A. S. M. (2016). Market Orientation Conception on Commercialization of University Research Products with Moderating Effect of Organizational Culture. In Proceedings of the 1st AAGBS International Conference on Business Management, Springer, Singapore, pp. 17-27.
Mahmoudpour, B., Rahimian, H., Abaspour, A. & Delavar, A. (2013). Recognition of challenges of commercialization of educational administration research via proposing grounded theory. Quarterly Journal of New Approaches in Educational Administration, 3: 1-26.
Mirzaei Ahranjani, H. & Moghimi, M. (2004). Proposing a desirable organizational model for public organizations in Iran using entrepreneurial approach. Management Knowledge, 62: 101-138.
Mirzaei Ahranjani, H. (1998). Looking for a theoretical plan to recognize and analyze the effective factors on work consciousness and social order in the organization. Proceedings of the Second Conference on Exploring Scientific Strategies of Dominance of Work Consciousness and Social Order, Islamic Azad University, Ghazvin Branch, pp. 302-317
Mirzaei Ahranjani, H. (2003). The plan of developing a new horizon in recognition and pathology of public and private organizations in Iran. Applied Studies of Management Department, Tehran University.
Nikulainen, T. & Tahvanainen, J. (2011). Commercialization at Finnish universities. The Research Institute of Finnish Economy. World Wide Web. Keskusteluaiheita–Discussion papers, 1234:1-40, http://www.etla.fi/.
O’Shea, R.P., Chevalier, A., & Roche, F. (2005). Entrepreneurial orientation, technology transfer and spin-off performance of U.S. universities. Research Policy, 34: 994–1009.
Palo-oja, O. M., Kivijärvi, M., & Aromaa, E. (2015). From Top Research to Business-A Case Study of the Barriers Involved with Academic Commercialization. Optimizing Business Growth: Strategies for Scaling Up. University of Eastern Finland's eRepository ,https://erepo.uef.fi/handle/123456789/122.
Pourezat, A. & Elham, H. (2012). Identification and classification of challenges and obstacles of knowledge commercialization using Q method. Journal of Science and Technology Policy, 1: 49-62.
Pourezat, A., Gholipour, A. & Nadir Khanlou, S. (2011). Explaining the academic entrepreneurial obstacles and knowledge commercialization in Tehran University. Journal of Science and Technology Policy, 4: 65-75.
Pourezat, A., Gholipour, A. & Nadir Khanlou, S. (2011). Identification and prioritization of the effective factors on knowledge commercialization. Entrepreneurship Development, 7: 35-66.
Rasmussen, E., Moen, Q. & Gulbrandsen, M. (2006). Initiatives to promote commercialization of university knowledge. Technovation, 518:26-33.
Rossi, F. (2010). The governance of university-industry knowledge transfer. European Journal of Innovation Management, 13: 155-171.
Sharifzadeh, A. (2012). Necessities and mechanisms of intellectual property management in commercialization process of academic research. Socio-Economic, 285: 286-303.
Sharifzadeh, F., Razavi, S., Zahedi, SH. & Najari, R. (2010). Designing and explaining the model of effective factors on academic entrepreneurship. Entrepreneurship Development, 6: 11-38.
Siegel, D. & Waldman, D. (2003). Commercial knowledge transfers from universities to firms: Improving the effectiveness of university- industry collaboration. Journal of High Technology Management Research, 14:111-133.
Weckowska, D. M. (2015). Learning in university technology transfer offices: Transactions-focused and relations-focused approaches to commercialization of academic research. Tec novation, 41: 62-74.
Yadolahi Farsi, J., Zali, M. & Bagheri Fard, S. (2012). Identification of the effective structural factors on entrepreneurship development. Journal of Science and Technology Policy, 17-32.
Zangirchi, S. & Olfat, L. (2011). Role of technology in achieving agility in electronic companies in Iran. Journal of Science and Technology Policy, 1.
Identifying and Prioritizing the Barriers of Academic Research Commercialization
18 Morteza Raei Dehaghi
Abstract: The main topic of this research is identifying obstacles to the commercialization of knowledge and technology. The importance of this is because, with the emergence of knowledge based economy, higher education policies have undergone changes that led universities to attain a competitive advantage and increase resources that play a role in global markets. This can be achieved through the commercialization of research and technological achievements. The main objective of this research is to identify and rank barriers to the commercialization of knowledge and technology at the University of Isfahan. This research is descriptive-survey based on the nature of the application. The statistical population of the study was 141 faculty members of Isfahan University that are involved in commercialization projects. The face and content validity of the questionnaire was verified by 5 experts and the validity of the construct was verified by confirmatory factor analysis using Liserl software. The reliability of the questionnaire was confirmed by Cronbach's alpha of 0.89. The structural equation test was used to study the hypotheses of this research. The results at 95% confidence level indicated that structural, behavioral and environmental barriers to commercialization in the University of Isfahan had a reverse effect. Also, the Friedman test was used to rank the barriers that are structural - organizational barriers, behavioral - content, contextual - environmental, were ranked in order of preferences.
Key words: behavioral-content related barriers, commercialization of academic research, contextual-environmental barriers, structure l- organizational barriers.
[1] 1. commercialization
[2] 2. Etzkowitz
[3] 3. Bayh-Dole
[4] 4. Heritage Dictionary
[5] 5.Reamer et al.
[6] 6. Spilling
[7] 7.buenstorf
[8] 8.Rasmussen
[9] 9. structural- organizational barriers
[10] 10.behavioral-content related barriers
[11] 11. contextual-environmental barriers
[12] .Shane
[13] . Ideation ( Idea Generation )
[14] . Technology/Product Development .
[15] . Bozeman
[16] .Delcampo et al
[17] .Rasmussen & Gulbrandsen
[18] *. Assistant Professor, College of Management and Accounting, Department of Industrial Management, Mobarakeh Branch, Islamic Azad University, Mobarakeh, Isfahan, Iran