المسالک و الممالک بکری: ارزیابى گزارشهاى او درباره ایران
الموضوعات : تاریخ و تمدن اسلامی
1 - دانشآموخته کارشناسى ارشد تاریخ و تمدن ملل اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی تهران، ایران
2 - دانشیار گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: ابوعبید بکری, المسالک و الممالک, جغرافیانگاری در اندلس, جغرافیای تاریخی ایران,
ملخص المقالة :
از جمله آثار جغرافیایی تألیف شده در غرب جهان اسلام، المسالک و الممالک بکری (سده پنجم هجری) است؛ مؤلف به وصف تقریبا تمام گستره جغرافیاى شناختهشده روزگار خویش، بهویژه ایران و نواحى شرقى خلافت اسلامى اهتمام ورزیده و شاید از همین روست که کتابش برخلاف بسیارى از آثار نویسندگان مغربى، با اقبال عام روبهرو شده است. به نظر مىرسد جامعیت اثر و نیز وصف جغرافیاى اندلس که بیش از همگان بر آن وقوف داشته، از جمله دلایل شهرت این کتاب باشد. حال این پرسش پیش مىآید که کسى چون بکرى که سفرى بدین نواحى نداشته، مطالب کتابش، خاصه اطلاعات مربوط به ایران را، از کدام منابع اخذ کرده است؟ در این نوشتار به روش مطالعه تطبیقى درمىیابیم که ضعف عمده این اثر در حوزه ایران، استفاده صِرف نویسنده از آثار پیشینیان و بىبهره ماندن از مشاهدات و تجارب شخصى است.
آل داوود، سید علی، «حافظ ابرو»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، ج20، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، 1392ش.
ابن الابّار، ابی عبدالله محمد بن عبدالله بن ابی بکر القضاعی، الحلة السیراء، به کوشش حسین مونس، قاهرة، 1963م.
ابن حوقل، ابوالقاسم محمد، صورة الارض، دارصادر، بیروت، 1938م.
ابن خرداذبه، عبیدالله بن عبدالله، المسالک و الممالک، بیروت، دارصادر، 1992م.
ابن رسته، احمد بن عمر، الاعلاق النفیسة و یلیه کتاب البلدان، بیروت، دارصادر، 1892م.
ابن سعید مغربی، علی بن موسی، المغرب فی حلی المغرب، به کوشش منصور خلیل عمران، دارالکتب العلمیة، بیروت، 1997م.
ابن فقیه، احمد بن محمد، البلدان، به کوشش یوسف الهادی، بیروت، عالم الکتب، 1416ﻫ.
ابوغُنیم، عبدالله یوسف، مصادر البکری و منهجه الجغرافی، کویت، ذات السلاسل للطباعة و النشر و التوزیع، 1996م.
اصطخری، ابواسحاق ابراهیم بن محمد، مسالک و ممالک، به کوشش احمد بن سهل، بیروت، دارصادر، 1927م.
انصاری دمشقی، شمس الدین محمدبن ابى طالب، نخبة الدهر فى عجائب البر و البحر، ترجمه حمید طبیبیان، تهران، اساطیر، 1382ش.
بکری، عبداللهبن عبدالعزیز، المسالک و الممالک، به کوشش آدریان فان لیوفن و اندری فیری، بیروت، دارالغرب الاسلامی، 1993م.
همو، معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع، به کوشش مصطفی سقا، بیروت، عالم الکتاب، 1403ﻫ.
توانا، مینا، ایران و عراق در المسالک و الممالک بکری: بررسی انتقادی، پایاننامه کارشناسی ارشد تاریخ و تمدن ملل اسلامی، تهران، به راهنمایی یونس فرهمند، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تابستان 1394.
حدود العالم من المشرق الی المغرب، به کوشش یوسف الهادی، قاهرة، دارالثقافیة للنشر، 1423ﻫ.
جیهانی، ابوالقاسم احمد، اشکال العالم، به کوشش فیروز منصوری، تهران، آستان قدس رضوی، 1368ش.
حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، جهان نما، استانبول، 2008م.
دستگردی، وحید، «عادت طبیعت ثانوی است»، ارمغان، دوره بیست و دوم، شماره 8 و 9، آبان و آذر 1320ش.
رضا، عنایتالله، «ادریسی، محمدبن محمد»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، ج7، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، 1375ش.
همو، «ابوعبید بکری»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف اسلامی، جلد5.
زمخشری، ابوالقاسم محمودبن عمر، الجبال و المیاه و الامکنة، لیدن، بریل، 1855.
سیوطی، حافظ جلال الدین عبدالرحمان، بغیة الوعاة فی طبقات اللغویین و النحاة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، عیسی البابی الحلبی و شرکاء، 1384ﻫ/ 1964م.
شعار، جعفر، «ابن حوقل»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، ج3، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، 1374ش.
ضبّی، احمدبن یحیی بن احمد بن عمرة، بغیة الملتمس فی تاریخ رجال اهل الاندلس، مادرید، مطبعة روخس، 1884م.
طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، 1387ﻫ/ 1967م.
فتح بن خاقان، ابی نصر الفتح بن محمد بن عبیدالله القیسی الاشبیلی، قلائد العقیان، به کوشش حسین یوسف خریوش، اردن، مکتبة المنار، 1409ﻫ/1989م.
فضلینژاد، احمد، «ایران زمین در تاریخ نگاری ایلخانان و ممالیک»، پژوهشهای تاریخی ایران و اسلام، پاییز و زمستان 1393، شماره 15.
قدامة بن جعفر، نبذة من کتاب الخراج و صناعة الکتابة، لیدن، بریل، 1889م.
کراچکوفسکی، ایگناتی یولیانوویچ، تاریخ نوشتههای جغرافیایی در جهان اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1379ش.
کراوولسکی، دروتیا، «احیای نام ایران در عهد ایلخانان مغول»، ترجمه علی بهرامیان، فصلنامه تاریخ روابط خارجی، سال اول، شماره 1، زمستان 1378.
مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، به کوشش اسعد داغر، قم، دارالهجرة، 1409ﻫ.
مقدسی، ابو عبدالله شمس الدین محمد بن احمد، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، بیروت، دارصادر.
مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة.
یاقوت حموی، معجمالبلدان، بیروت، دارصادر، 1995م.
Molina, l,”al- ‘Udhri”, Encyclopedia of Islam, New Edition, Vol.10, Liden, E.J. rille, 2000.
Provencal, Levi, “Abu Ubayd Al-Bakri”, Encyclopedia of Islam, New Edition, Vol.1, Liden, E.J. Brille, 1986.
[6]. آنچه تاکنون از المسالک و الممالک بکری بهدست ما رسیده، تلفیق اطلاعات ناقصى است از نسخ خطی این اثر در کتابخانههای مختلف جهان که به کوشش آدریان فان لیوفن و اندری فیری، در دو جلد فراهم آمده است (برای اطلاع از نسخ خطی موجود المسالک و الممالک بکری، نک. ابوغنیم 60-67؛ نیز نک. مقدمه سعد غراب بر المسالک و الممالک بکری، 1/ 23-27).
.[9] جغرافیدانانی چون زمخشری در الجبال و الاماکن و المیاه، یاقوت در معجمالبلدان؛ قزوینی در آثارالبلاد و اخبار العباد؛ انصاری دمشقی در نخبة الدهر فى عجایب...؛ قلقشندی در صبح الاعشی و حاجیخلیفه در جهاننما از المسالک و الممالک بکری استفاده بسیار کردهاند؛ نیز نک. مقری، 4/ 26.
.[12] کراچکوفسکی، 218؛ Provencal, 155.
.[14] سفر اول بکری به واسطۀ هجوم عبادیان از ولبه و شلطیش، زادگاهش، به قرطبه بود که در همانجا بالید و به علمآموزی پرداخت. سفرهای بعدی وی به اشبیلیه و المریه به سبب مناصب حکومتیاش بوده. بکری پس از آن به قرطبه بازگشت و تا پایان عمر همانجا ماند (ابن الابار، 2/180- 185؛ ابن بشکوال، 277؛ فتح بن خاقان، 189؛ ابن سعید مغربی، 1/ 267، پانویس؛ ضبّی، 346؛ نیز نک. کراچکوفسکی، 218).
.[17] برای نمونه نک. بکری، المسالک، 1/ 324، 328، 334، 405؛ نیز نک. ابوغنیم، 52.
.[18] کراچکوفسکی، 219.
.[19] در منابع تا پیش از قرن هشتم، از جمله کتاب حاضر، واژه ایران جز برای توصیف تاریخ پیش از اسلام دیده نمیشود. برای کسب اطلاع بیشتر در این زمینه نک. کراوولسکی، 1- 16؛ نیز نک. فضلینژاد، 171- 187.
.[20] ابن خرداذبه، 234؛ قدامة بن جعفر، 159؛ طاهر مقدسی، 4/ 97، 98.
.[21]نک. دستگردی، 401- 402.
[23]. همان، 1/ 496- 497، وی ایالات ایرانشهر را چنین برشمرده: «خراسان، کرمان، فارس، اهواز، جبال، سجستان، ارمینیه، آذربایجان، موصل، جزیره، شام و سورستان که وسط ایرانشهر است».
[24]. ابن رسته، 105- 108؛ بکری در کتاب جغرافیای دیگرش، معجم، عراق را جایی میان هیت، شهری مرزی در عراق بر کناره فرات، و سند و چین وصف میکند؛ از این رو ری، خراسان، دیلم و جبال را از آن عراق دانسته و اصفهان را ناف عراق معرفی کرده است (بکری، معجم، 3/ 929).
[55]. بسیاری از مطالب کتاب ابن حوقل، بهویژه در بخشهای شرق جهان اسلام، از کتاب المسالک و الممالک اصطخری اقتباس شده است (نک. شعار، "ابن حوقل").