آسیبشناسی صنعت مطبوعات کشور با هدف ارائه الگوی تحولی
الموضوعات :اصغر نعمتی 1 , بهرام علیشیری 2 , طاهر روشندل اربطانی 3 , ناصر آزاد 4
1 - دانشجوی دکتری مدیریت رسانه، دانشکده مدیریت دانشگاه آزاد، واحد تهران جنوب، تهران، ایران
2 - استادیار گروه مدیریت دولتی، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران،
3 - استاد مدیریت رسانه، دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، تهران، ایران.
4 - استادیار گروه مدیریت رسانه، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: پنج نیروی رقابتی پورتر, آسیبشناسی, مدیریت تحول, صنعت مطبوعات,
ملخص المقالة :
اهمیت و جایگاه صنعت مطبوعات کشور در تمام عرصهها و شئون جامعه و نیز تحولات سیاسی، تکنولوژیکی، قانونی، فرهنگی و اجتماعی محیط کلان حاکم بر این صنعت و نیز سازوکارهای رقابتی درون این صنعت بر لزوم یک بررسی آسیب شناسانه از وضعیت فعلی صنعت مطبوعات کشور تأکید دارد. این طرح پژوهشی بر آن بوده است تا با بهرهگیری از مدل پنج نیروی رقابتی پورتر و با اخذ آرای خبرگان صنعت مطبوعات یک ارزیابی آسیب شناسانه از وضعیت فعلی این صنعت در کشور به دست آورد و در پی آن الگوی مطلوب و بومی جهت تحول در این صنعت برای مواجه با تغییرات محیطی تدوین و ارائه نماید. در این پژوهش از روش کیفی برای پاسخ به گزارههای پژوهش استفاده خواهد شد. در بخش آسیبشناسی صنعت مطبوعات با استفاده از روش دلفی نظرات خبرگان حوزه گردآوری و جمعبندی میشود و در بخش تدوین و ارائه الگوی مطلوب تحول صنعت از روش نظریه داده بنیاد بهره گرفته میشود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارشناسان و خبرگان مدیریت رسانه بالأخص صنعت مطبوعات هستند. اطلاعات در این پژوهش به روش کتابخانهای، مصاحبه عمیق و پرسشنامه ساختاریافته گردآوریشده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها نیز از روشهای آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزار SPSS بهره گرفتهشده است. نتایج در بخش آسیبشناسی صنعت نشان میدهند که مشکلات اقتصادی عمدهترین آسیب صنعت هستند که مطبوعات با آن دستبهگریباناند و عواملی همچون رقبای فضای مجازی، محدودیتهای سیاسی و ضعف در نظام آموزش نیروی انسانی مزیدی بر آن هستند.
_||_
آسیبشناسی صنعت مطبوعات کشور با هدف ارائه الگوی تحولی
از عهد محمدشاه قاجار که چرخه نشر مطبوعات ادواري چاپي در ايران با تلاشهای ميرزا صالح شيرازي به حرکت درآمد تا به اکنون، صنعت مطبوعات در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور تأثیر و نقش به سزایی داشته است. بهطورکلی مطبوعات به لحاظ ساختاری، نسبت به سایر رسانهها از هزینه اداره بیشتری برخوردار هستند و دارای انعطافپذیری بسیار کمتری نیز میباشند، بدین ترتیب آسیبپذیرتر خواهند بود. در حال حاضر مطبوعات ایران در شرایط رقابت به سر نمیبرد و اگر هم درگیر رقابت شود، نوع و شکل آن «رقابت محدودشده» است. اهمیت و جایگاه صنعت مطبوعات کشور در تمام عرصهها و شئون جامعه و نیز تحولات سیاسی، تکنولوژیکی، قانونی، فرهنگی و اجتماعی محیط کلان حاکم بر این صنعت و نیز سازوکارهای رقابتی درون این صنعت بر لزوم یک بررسی آسیب شناسانه از وضعیت فعلی صنعت مطبوعات کشور تأکید دارد. این طرح پژوهشی بر آن بوده است تا با بهرهگیری از مدل پنج نیروی رقابتی پورتر و با اخذ آرای خبرگان صنعت مطبوعات یک ارزیابی آسیب شناسانه از وضعیت فعلی این صنعت در کشور به دست آورد و در پی آن الگوی مطلوب و بومی جهت تحول در این صنعت برای مواجه با تغییرات محیطی تدوین و ارائه نماید. در این پژوهش از استراتژی روش کیفی برای پاسخ به گزارههای پژوهش استفاده خواهد شد. در بخش آسیبشناسی صنعت مطبوعات با استفاده از روش دلفی نظرات خبرگان حوزه گردآوری و جمعبندی میشود و در بخش تدوین و ارائه الگوی مطلوب تحول صنعت از روش نظریه داده بنیاد بهره گرفته میشود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارشناسان و خبرگان مدیریت رسانه بالأخص صنعت مطبوعات هستند. اطلاعات در این پژوهش به روش کتابخانهای، مصاحبه عمیق و پرسشنامه ساختاریافته گردآوریشده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها نیز از روشهای آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزار SPSS بهره گرفتهشده است. نتایج در بخش آسیبشناسی صنعت نشان میدهند که مشکلات اقتصادی عمدهترین آسیب صنعت هستند که مطبوعات با آن دستبهگریباناند و عواملی همچون رقبای فضای مجازی، محدودیتهای سیاسی و ضعف در نظام آموزش نیروی انسانی مزیدی بر آن هستند. یافتههای حاصل از بررسی آرای خبرگان برای رسیدن به یک مدل تحول صنعت حاکی از دودسته از عوامل هستند: 1) عوامل محیطی شامل عوامل اقتصادی، سیاسی و حقوقی – قانونی؛ 2) عوامل صنعت مطبوعات شامل مخاطب، نظام نیروی انسانی و رقبای جایگزین.
واژگان کلیدی: آسیبشناسی، مدیریت تحول، صنعت مطبوعات، پنج نیروی رقابتی پورتر
امروزه مطبوعات ایران تبدیل به صنعتی شده است که زمینه اشتغال افراد زیادی را در بخشهای مختلف خود اعم از تولید و تأمین محتوی، آگهیها، توزیع و تأمین نهادهای چاپ، فراهم کرده است با این وجود امروزه صاحبان روزنامهها با این حقیقت روبهرو شدهاند که مردم دیگر مانند گذشته روزنامهها را نمیخوانند، و بیم این میرود که با روند کاهش مخاطبان روزنامهها این صنعت در معرض اضمحلال و نابودی قرار گیرد.
با این وجود اگرچه برخی تحلیلها بر آینده مبهم و تاریک رسانههای چاپی حکایت دارد اما صاحبنظران رسانه بر این باورند که این صنعت با لحاظ تغییراتی باقی خواهد ماند.
روزنامهنگاری بهعنوان یک حرفه قطعاً باقی خواهند ماند اما روزنامهنگاران باید خود را با واقعیتهای عصر دیجیتال (به ویژه اینترنت) از طریق پاسخگوتر شدن به نیازهای گوناگون مخاطبان خود با اتکا بر توازن، بیطرفی و حقیقتگویی انطباق دهند.
مخاطبان امروز برخلاف مخاطبان دیروز در سراسر جهان به منابع اطلاعرسان بیشتری دسترسی دارند بنابراین جستجوهای مخاطبان برای دسترسی را به جزئیات بیشتر که تا دیروز بسیار وقتگیر و حتی ناممکن بود، امروز امکانپذیر شده است به اعتقاد من روزنامههای سنتی باید با انطباق با واقعیتهای عصر دیجیتال به تعدیلهایی بسیار جدی است بزنند. یکی از این تعدیلهای جدی این است که روزنامه سنتی باید به جای تمایلات مالکان به نیازها و مسائل خوانندگان خود توجه کند. (کمالیپور – 1384)
روزنامهها برای استمرار حیات خود، نیازمند تغییر هستند. بنگاههای مطبوعاتی باید با آسیبشناسی دقیق شرایطی که در آن قرار دارند دست به تغییر و تحول زده و خود را با مقتضیات تکنولوژیهای نوین ارتباطی و ذائقه مخاطب هماهنگ کنند.
روزنامههای ایران نیز ضمن اثربخشی از فضای تکنولوژیک جدید با چالشهای مختلف اقتصادی، حقوقی، اجتماعی و.... مواجه هستند از این رو این تحقیق در نظر دارد با آسیبشناسی دقیق چالشهای صنعت مطبوعات از طریق خبرگان این صنعت به مدلی از الگوی تحول دست یابد که در صورت اجرای آن مطبوعات ایران به جایگاه مطلوبتری ارتقاء یابند.
پیشنه پژوهش
پیشینه تحقیق در منابع داخلی
با توجه به خاص بودن موضوع در اين خصوص كتاب يا پايانامه و پژوهش قابل استناد و ارائه يافت نشد و به نظر ميرسد تحقيق با اين عنوان تاكنون در كشور صورت نگرفته باشد. لاكن مقالات و پژوهشهاي مرتبط با موضوع تحقيق دو بخش داخلي و بينالمللي مورد جستجو قرار گرفت كه خلاصهاي از آن به شرح ذيل ارائه ميشود.
دکتر مسعود حاجیزاده میمندی در مقالهای تحت عنوان مسئله شناسی مطبوعات ایران؛ مشکلات مطبوعات ایران در سه عرصه تولید، توزیع و مصرف دستهبندی کرده و چالشهای این صنعت را در سه بخش ذکرشده تحلیل نموده است در این تحقیق مسائل تولید به عوامل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و حقوقی ارتباط مییابد که هرکدام از مقولههای ذکرشده از مفاهیم مرتبط استخراجشده است، همینطور در بُعد توزیع از مقولههای اقتصادی و فرهنگی و مفاهیم مرتبط سعی شده است مشکلات این بخش بررسی و تبیین گردد. در بعد مصرف نیز مقولههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و مفاهیمی مرتبط با آنها بررسی شدهاند.
همچنین در مقالهی «بررسی مقایسهای و آماری وضعیت انتشار مطبوعات بعد از انقلاب اسلامی» طبق جداول حاوی آمارهای مربوط به سالهای 57 تا 79، دولت در این دو دهه، در حوزه مطبوعات در مجموع مطابق تحولات به وجود آمده در سطوح داخلی و بینالمللی حرکت نکرده است. هرچند روند اعطای امتیاز انتشار نشریات مختلف، بهطور کلی سیر صعودی داشته و از 60 یا 70 مورد در هر سال به 333 مورد در سال 1378 رسیده است. اما این روند به هیچوجه مطابق با تقاضای انتشار نشریات از سوی مردم رشد نداشته است. بگذریم از اینکه در سال 1379 اعطای نشریه، یکباره به 62 عنوان تنزل یافته است.
باتوجه به بررسیهای انجام شده در ایران، سیستم انتشار نشریات، سیستم اعطای امتیاز از سوی دولت است که خود این سیستم دارای اشکالات عدیدهای است. این سیستم در زمان این مقاله در چند کشور جهان اجرا میشد و عملکنندگان به این سیستم، جزء کشورهایی محسوب میشدند که ازلحاظ دموکراسی در سطح پایینتری قرار داشتند. این سیستم به کنترل کامل مطبوعات از سوی دولت و نه افکار عمومی و جامعه مدنی، و وابستگی مطبوعات به دولت برمیگردد. سیستم حمایتهای مالی از مطبوعات نیز به این وابستگی میانجامد. در مجموع در این سیستم، اعطای مجوز انتشار نشریات یک «امتیاز» است که از سوی دولت به شهروندان «صالح» داده میشود (بهرامپور، 1380: 92).
همچنین در مقاله «بررسی چالشها مطبوعات در ایران بهمنظور ارائه الگوی مطلوب مدیریتی» به بررسی نقاط ضعف و قوت مطبوعات و همچنین فرصتهای و تهدید پیش روی آن باهدف ارائه الگوی مطلوب مدیریتی مبنی بر اسناد بالادستی، متن سخنرانها مصاحبهها، ابلاغیهها صادر و از سوی امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری است نتایج تحقیق نشان میدهد که 9 سیاست از دیدگاه امام خمینی (ره) و 13 سیاست کلان از دیدگاه رهبر و معظم انقلاب شناساییشده است افزایش سطح سواد رسانهای، پیشینه عظیم تمدن ایرانی – اسلامی، استقبال عمومی و مستمر مردم از مطبوعات، کاهش انحصار در تولیدات فرهنگی (مطبوعاتی)، افزایش تعداد کارشناسان حوزه مطبوعات و افزایش ضریب نفوذ اینترنت در ایران به ترتیب مهمترین نقاط قوت مطبوعات ایران شناختهشده است همینطور دخالت مستقیم دولت، ضعف قانون مالکیت، ضعف اخلاق مطبوعاتی – نبودن استقلال اقتصادی مطبوعات و مدیریت تمرکزگرا در عرصه مطبوعات به ترتیب بهعنوان مهمترین نقاط ضعف شناختهشده است.
افزایش سریع شبکههای اجتماعی، توسعه رسانههای الکترونیکی، گسترش زیرساختهای اطلاعاتی و ارتباطی، گسترش رشتههای تحصیلی در حوزه رسانه بهویژه در تحصیلات تکمیلی به ترتیب بهعنوان مهمترین فرصتهای مطبوعات ایران و حضور جدی نداشتن مطبوعات کشور و مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم و تهاجم فرهنگی و ضعف تسلط بر زبانهای بینالمللی، از زمره تهدیدهای مطبوعات شناخته شد (اسماعیلتبار، ایمانی، صالحی امیری، 1395: 8).
موخرهای که دکتر کاظم معتمدنژاد در کتاب روزنامهنگاری بافصلی جدید در روزنامهنگاری معاصر نگاشته است اطلاعات بسیار مفیدی از سه مرحله تاریخ مدیریت مطبوعات به دست میدهد. علاوه بر آن جلد دوم جزوه درسی دکتر معتمدنژاد با عنوان وسایل ارتباط جمعی که در سال تحصیل 58-1357 شمسی در دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی منتشر شده حای نکتههای مفیدی درباره اقتصاد روزنامهنگاری و صنعت مطبوعات است ایشان دو کتاب مهم حقوقی نیز با نامهای حقوق مطبوعات و حقوق حرفهای روزنامهنگاران تألیف کردهاند که درآنجا به مدیریت مطبوعات پرداخته شده است یکی از مهمترین پژوهشها درباره مدیریت مطبوعات را مینو بدیعی دزفولی، روزنامهنگار با سابقه کشورف با عنوان بررسی مسائل مدیریتی و تخصصی و آموزشی مطبوعات ایران در نخستین سمینار بررسی مسائل مطبوعات ایران در سال 1369 شمسی ارائه کرده است در سال 1373 دکتر محمد مهدی فرقانی، پایاننامه کارشناسی ارشد خود را با عنوان مطبوعات و تحولات اجتماعی، تحلیل محتوای صفحات اول روزنامههای کیهان و اطلاعات در دورههای چهارگانه 1342-1352-1362-1372 نگاشت و در آن مؤلفههای روزنامهنگاری حرفهای، استقلاب و اخلاق حرفهای روزنامهنگاری را شرح داد. چند سال بعد در سال 1377 علیاصغر محکی، دانشجوی کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی با راهنمایی دکتر نعیم بدیعی، پایاننامهای با عنوان «مدیریت سازمانی موجود و مطلوب مطبوعات ایران، بررسی دیدگاههای روزنامهنگاران» نوشت و در آن مطرح کرد که الگوی مدیریتی مطلوب مطبوعات باید مدیریت با رویکرد فرهنگی باشد.
دکتر هادی خانیکی و سعید ارکانزاده یزدی طی مقالهای با عنوان «بررسی شیوههای غیر حرفهای مدیریت روزنامههای سراسری: دیدگاه روزنامهنگاران صاحب نظران روزنامهنگاری» به بررسی جنبههای غیر حرفهای مدیران روزنامهها پرداخته و با روش همایش سنجش میزان حرفهای بودن مدیران رسانهها پرداخته است.
همچنین رساله یا پایاننامه کارشناسی ارشد محقق تحت عنوان «دستیابی عوامل مؤثر بر کاهش فروش و اشتراک نشریات خانوادگی» به چالشهای پیش روی نشریات خانوادگی پرداخته و با بهرهگیری از روش گروههای کانونی به تبیین علل کاهش فروش افت اشتراک نشریات خانوادگی در یک بازه زمانی 4 ساله پرداخته است که با مطالعات بازاریابی و بررسی استاد و مدارک عالی مرتبط با توزیع و اشتراک کاهش میزان فروش و اشتراک آنها را بررسی کرده است.
همچنین یونس شکرخواه در رساله دکترای خود تحت عنوان روزنامهنگاری سنتی و روزنامهنگاری سایبری در جامعه اطلاعاتی، بررسی نگرش صاحبنظران درباره آثار فناوریهای نوین ارتباطی بر آزادی بیان به تبیین مفهوم سایبر آدرنالیسم پرداخته است.
همچنین افسانه مظفری در رساله دکتری خود تحت عنوان «بررسی بحران اقتصادی نشریات تخصصی در ایران و جهان» اشاره دارد؛ نیاز به اطلاعات یکی از نیازهای اساسی زندگی اجتماعی است. از این رو مطبوعات برای پاسخگویی به این نیاز پدیدار شدند. انتشار مطبوعات تخصصی در ابتدای زمینه تبادل فکری میان متخصصان را فراهم میکرد ولی بعدها با رشد علم این نشریات وسیلهای برای ایجاد ارتباط میان دانشمندان، متخصصان و مردم تبدیل شدند. منابع مالی نشریات تخصصی از طریق تک فروشی، چاپ آگهی و رپرتاژ آگهی و از طریق دریافت اشتراک و سوبسید تأمین میشود که با فراگیر شدن بحران اقتصادی، اقتصاد رسانه در این بخش از نشریات دچار آسیب خواهد شد. البته این بحران اقتصادی شامل بیشتر کشورها شده است ولی پیشبینی میشود در ایران شدیدتر باشد و مشکلاتی از قبیل: افزایش نیروی انسانی بیکار، رجوع به شغلهای کاذب و امور خدماتی، کاهش کیفیت نشریه و کاهش کمیت آن را در پی داشته باشد.
دكتر علي اصغر كيا استاد دانشگاه علامه طباطبايي در پايان نامه كارشناسي ارشد خود با عنوان «بررسي وضعيت و عوامل مؤثر بر انتشار و عدم انتشار نشريات علمي در ايران» به موضوع نشريات تخصصي و عوامل اقتصادي مؤثر بر توسعه اين نشريات پرداخته است.
در اين خصوص نسترن حاجی حیدری، محمد بختیار نصرآبادی، محمد سلطانی دلگشا و حمید رضا اسمعیلی گیوی در تحقيقي با عنوان «بررسی عوامل مؤثر بر توسعه فروش محصولات فرهنگی (کتاب) در ایران» كه در نشريه مدیریت «مطالعات مدیریت صنعتی» شماره 17 چاپ شده به طرح موضوع فروش محصولات فرهنگي در ايران پرداختند.
علیرضا معزی، معاون وقت ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیس جمهور نيز در مقالهای با عنوان «تأثیر اجرای طرح هدفمندی یارانهها بر اقتصاد رسانهها» به بررسي عوامل مؤثر بر اجراي اين طرح و تأثیر آن بر اقتصاد رسانهها پرداخته است.
دكتر محسنيانراد نيز در مطلبي با عنوان «تأثیر اقتصاد دولتي روي رسانهها» به نقش آگهيهاي دولتي بر حيات يك نشريه و درنتيجه حاكميتي شدن نشريات پرداخته است.
پیشینه تحقیق در منابع خارجی
کوماروسارما در سال 2015 در پژوهش با عنوان عملکرد و چالش روزنامههای در هندوستان، با یک مطالعه موردی راجع به روزنامههای انگلیسی و لوبی در هند پرداختند، این تحقیق نشان میدهد، روزنامههای غرب،گردش پایین و کاهش شدید در درآمد تبلیغاتی دارند.
این تحقیق همچنین به این جمعبندی دستیافته است که کشورهای آسیایی مانند ژاپن، چین و هند برای روزنامههای محلی خود در مقایسه با روزنامههای انگلیسیزبان، تحدیدی احساس نمیکنند.
نلی (Neely) در سال 2015 در پژوهشی با عنوان نظرات سازنده؛ اتصال، به بررسی اتصال نوجوانان به اجتماعاتشان از طریق وبسایت روزنامهنگاری جوانان پرداخته است.
یافتههای تحقیق نشان میدهد که نظر جوانان، در این برنامه روزنامهنگاری از طریق اطلاعرسانی و توانمندسازی جوانان محلی اشاعه حمایت از همکاران و دیگر جوانان و پرورش مشارکت سازنده جوانان و بزرگسالان میتواند به سازندگی اجتماعی کمک کند.
سیلابز وبکزوکز در سال 2012 در پژوهشی با عنوان معنی بحران در روزنامه، ارزیابی دقیق پژوهشهای موجود و ارائه پیشنهاد برای مطالعه آینده به بررسی پرداختند مقاله انجامشده پژوهشهای اخیر در خصوص بحرانهای مربوط به روزنامهها را تحلیل کرده است این پژوهش همچنین دراینباره بحث میکند که پژوهشگران چگونه منابع شواهد و اجراهای مربوط به این بحران را و همینطور پیشنهادهای برای حل بحران را مورد آزمون قرار دادهاند.
«نقد و بررسی بازارهای رسانهای روزنامههای آمریکا. چگونه تغییر کردهاند و چگونه باید به این تغییر خود ادامه بدهند.»1 عنوان کتاب نویسنده مشهور حوزه مطبوعات و تبلیغات است که توسط محقق ترجمه و در دست چاپ است.
کتاب با مطرح کردن مسائل و مشکلات موجود در روزنامهنگاری آغاز میشود. برخی از این مسائل همیشگی هستند؛ باقی از وضعیت خاص یک رسانه ارتباطی که از چالشهای رقابتی جدید به ستوه آمده ناشی میشوند. نویسنده، بحث را با گفتگو در مورد ارتباط بین مطبوعات و جامعهای که به آن خدمت میکند، و تنگناهایی که ناشران و سردبیران، زمانی که رسانهای جدید، مهم میشود، با آن روبه رو هستند، ادامه میدهد. همچنین این کتاب نشان میدهد که چرا تحصیل در رشته روزنامهنگاری برای حفظ روال روزنامهنگاری مهم است و از تلاشهای دوبارهای که برای پیدا کردن قواعدی جدید به منظور ممانعت از کاهش میزان خوانندگی نشریه صورت میگیرد، سخن میگوید. لئو بوگارت توضیح میدهد که غالب اوقات ارتباط بین حرفه روزنامهنگاری و کسبوکار روزنامهها موجب معضلات اخلاقی میشود.
نویسنده در مورد اینکه اینترنت چگونه نوع جدیدی از رقیب را به وجود آورده است میگوید و البته در مورد فرصتهای جدیدی که برای موسسههای روزنامهای به وجود میآورد تا منابع کاربری و اطلاعاتشان را توسعه دهند، نیز صحبت میکند. همچنین روزنامههای آمریکا را با همتاهای خود در دیگر نقاط دنیا مقایسه میکند.
در این کتاب از موضوعات مختلفی صحبت میشود: کاهش رقابت روزنامه، تلاش بی پایان برای حفظ انسجام روزنامهنگاری هنگام مواجه شدن با فشارهای تجاری، عادات تغییریافته جوانان در مورد رسانهها و نیروی رو به افزایش منابع جایگزین اخبار و اطلاعات.
این کتاب مرور تفکر لئو بوگارت در مورد روزنامههاست. نویسنده اطلاعات واقعی را به روز کرده و موضوعات و موارد زیادی که دیگر موضوع روز نیستند را حذف کرده است. اما ارتباطات جمعی با چنان سرعتی در حال تغییر هستند که وقتی خواننده این کتاب را مطالعه میکند، مسلماً پیشرفتهای جدید، موضوعات مورد بحث روز خواهند بود. این پویایی دقیقاً چیزی است که شرایط فعلی روزنامهها را چالش برانگیز و چشم اندازه آینده را بسیار جذاب میکند.
اين تحقيق به تحليل اثر اينترنت بر صنعت چاپ مجلات پرداخته است. تغيير ناگهاني، رقابت بالا، قالبهای جديد توليد وتوزيع و انواع کاملاً تغيير يافته و جديد كالا ويژگيهايي هستند كه براي توصيف شرايط صنعت رسانه در دهههاي اخير میتوان از آنها نام برد. گفته شده است كه ديجيتالي شدن شديداً بر صنعت رسانه در حال تأثيرگذاري است. اين فرآيند، محركهاي بازار فعلي را تغيير میدهد و نيازمند استراتژيهاي جديد است. هدف اين مقاله ارائه يك تحليل چند سطحي از تأثير اينترنت بر صنعت چاپ مجلات است. با تركيب ديدگاه اقتصاد سازمان صنعتي و ديدگاه مبتني بر منابع، تحليل افقي از سطوح صنعتي و شركتي فراهم شد. در سطح صنعتي به نظر میرسد كه اينترنت بيشتر بر رقابت ميان رقباي موجود تأثير میگذارد. هر چند كه اينترنت برافزایش سرعت فرآيندها و روشهاي برقراري ارتباط تأثير میگذارد اما هنوز نتوانسته است بر پنج نيرويي كه ماهيت و شرايط رقابت در صنعت چاپ مجلات را تشكيل میدهند و عبارتاند از تهديد وروديهاي بالقوه، تهديد جايگزينها، قدرت چانهزني تأمین كنندگان، قدرت چانيزني خريداران و رقابت ميان بنگاههاي موجود در صنعت تأثیر بگذارد.
مبـانینظـری
آسیبشناسی
آسیبشناسی، در لغتنامه آکسفورد2، به معنای علم به علل و عوارض بیماری و بهخصوص شاخهای از پزشکی با بررسی آزمایشگاهی نمونهای از بافت بدن برای مقاصد تشخیصی، میداند. (Oxford University Press,2010). درسده نوزدهم این مفهوم در علوم رفتاری نیز مطرح شد (کاظمی و همراهی،1388، ص 118) و از واژه آسیبشناسی سازمانی سخن به میان آمد.
برودیر (2008) براي آسیبشناسی چهار مرحله را پيشنهاد میدهد. اين مراحل به ترتيب عبارتاند”: آسیبشناسی زماني آغاز میشود كه گروهي (معمولاً مديريت) به اينكه سازمان مشكل دارد، پي میبرند و اين مشكل نياز به شناسايي (ازنظر نقطه وقوع) و تغيير دارد، تركيبي از نيروهاي داخلي و خارجي، فرآيند جمعآوری دادهها و اطلاعات را شروع میکنند كه شامل شگردهاي متفاوت و مختلفي میتواند باشد (مثل مصاحبه غير ساختاري، پرسشنامه و) ...، فرآيند جمعآوری دادهها بهسوی دادههایی سوق داده میشود كه احساس میشود اعتبار و صحت دارند (ملاك اعتبار)، نتايج بهدستآمده به اعضاي سازمان بازخور داده میشود تا فعالیتهای درست و صحيح از سوي آنها اتخاذ و به مرحله اجرا در آيد". بهطورکلی چهار مرحله فوق در همه فرايندهاي آسیبشناسی صدق میکند. (نیکوکار و همکاران، 1388، ص 169)
هدف از آسیبشناسی نهتنها کشف مشکلات واقعی است که سازمان با آن روبهرو میشود، بلکه شناسایی علل آنها و کمک به مدیریت بهمنظور برنامهریزی برای حل آنها است. هر عارضه یا آسیب را میتوان با نشانههایی ردیابی کرد. به عبارت دیگر هر عارضه، ردپایی از خود برجا میگذارد. همچنین عارضهها خود معلول علتهایی هستند که کار اصلی در فرآیند آسیبشناسی، شناسایی این علتها و ارائه راهکار برای رفع آنهاست. شکل زیر رابطه این سه را نشان میدهد (یقین لو، 1389، ص 62):
بنابراین چرخه آسیبشناسی فهرستی از مراحل آسیبشناسی را در برمیگیرد که به شرح ذیل است:
1. جمعآوری دادهها: جمعآوری اطلاعات از طریق مجاری رسمی مانند اسناد و گزارشها، مصاحبه با مدیران، کارکنان، مشتریان، محققین و دانشگاهیان.
2. تجزیهوتحلیل: عبارت است از بازنگری، طبقهبندی و تحلیل دادههای جمعآوری شده از حیث ارتباط آنها با مسائل و مشکلات. این فرآیند باعث شناخت نقاط قوت و ضعف سازمان میشود.
3. بازخورد: هدف از بازخورد، دستیابی به یک اجماع قابلقبول و یک روش مشارکتی برای تفکر و گفتگو درباره حقایق است. بازخورد نباید شامل دادههای خام باشد؛ بلکه دادهها باید در یک چارچوب نظری سازماندهی شوند.
4. برنامههای عملی: عبارت است از جستجو برای یافتن راهحلهای نهایی بین آنچه ازنظر آسیبشناسی وجود دارد و شرایط مطلوب که باید تعریف شود. در طول این مرحله، مدیریت از دادههای آسیبشناسی برای تنظیم اهداف و آرمانهای خود استفاده میکند. همچنین برنامههای عملی برای استفاده مؤثر منابع سازمانی در راستای نیل به اهداف مطلوب طراحی میشوند.
5. اجرا: عبارت است از انجام دادن برنامهها. عامل مؤثر در اجرا، احساس تعهد نسبت به تغییر توسط افرادی است که باید این طرحها را اجرا کنند.
6. ارزیابی: ارزیابی عبارت است از بررسی مجدد فعالیتها. این مرحله بهطور ذاتی به سازمان برمیگردد تا به مراحل آسیبشناسی (مانزینی، ترجمه عطافر و همکاران، 1385، ص ص 12-11).
صنعت
صنعت، به مفهوم گروهي از شركتهايي هستند که با يکديگر بهطور مستقيم در رقابت هستند تا در عرصه بازار، سفارشها و فروش، سهم بيشتري را به خود تخصيص دهند.
صنايع بهطورمعمول بهسختی قابل تعريف هستند، ولي ميتوان گفت که صنايع به مفهوم گروهي از شركتهايي هستند که با يکديگر بهطور مستقيم در رقابت هستند تا در عرصه بازار، سفارشها و فروش، سهم بيشتري را به خود تخصيص دهند. بررسی آسیب شناسانه صنعت مطبوعات مستلزم بررسی اجزاء و عناصر حاکم بر این صنعت است.
یکی از مطرحترین و قدرتمندترین مدلهای موجود برای تحلیل صنعت و بررسی و مطالعه محیط تخصصی (تجزیهوتحلیل وضع رقابتی)، الگوی پنج نیروی رقابتی پورتر است. این مدل کمک میکند تا نیروهای رقابتی که از اهمیت بیشتری برای صنعت برخوردارند و اینکه کدامیک از این نیروها تهدید یا فرصت کنونی یا آینده محسوب میشوند شناسایی شوند. به اعتقاد پورتر پنج نيرو وجود دارند که غالباً تعيينکننده نوع و ميزان رقابت در يک صنعت هستند که درنهایت توان سودآوري آن صنعت را مشخص مينمايند.
رقباي بالقوه (تازه واردين) |
تهديد تازه واردين |
رقباي صنعتي ميزان رقابت شركتهاي موجود |
قدرت چانهزني تامينكنندگان |
قدرت چانهزني مصرفكنندگان |
مشتريان (خريداران) |
تأمین كنندگان |
تهديد كالاها و خدمات جانشين |
رقباي غير مستقيم (جانشينها) |
مطبوعات
مطبوعات، عبارتاند از نشریاتی كه بهطور منظم بانام ثابت و تاریخ و شماره ردیف در زمینههای گوناگون خبری، انتقادی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، كشاورزی، فرهنگی، دینی، علمی، فنی، نظامی، هنری، ورزشی و نظایر اینها منتشر میشوند. (قانون مطبوعات مصوب سال 64 و اصلاح آن)
الگو، در تعریفی ساده نمایش نظری و سادهشده از جهان واقعی است (دهقان، 1386، ص 65). از الگو، گاه در توجه به کیفیتهای رفتاری، الگوهای آرمانی و رفتاری و گاه در توجّه به اصول فرهنگها یادشده است (گولد،1376، ص 91)
مدیریت تحول
مدیریت تحول، تحول سازمان عبارت است از فرايند برنامهریزیشده در تغيير فرهنگ يک سازمان از طريق بهرهگیری ازنظريه، پژوهش و فنون علوم رفتاري (بورک 1994). تحول فعالیت یا تلاشی است برنامهریزیشده در سراسر سازمان که بهوسیله مدیریت عالی سازمانی اداره شده و اثربخشی و سلامتی سازمان را از طریق برنامههای تغییر برنامهریزیشده در فرایند سازمان با استفاده از علوم رفتاری افزایش میدهد (گراسکان، 2011). تحول پاسخی برای تغییر و نوعی استراتژی پیچیده آموزشی برای تغییر باورها، نگرشها، ارزشها و ساختار سازمان به شمار میرود، تا این عوامل بتوانند خود را با فنّاوریها، بازارها و چالشهای جدید و با سرعت تغییر در شرایط و محیط بهتر تطبیق دهند (هیل،2016). همچنین تحول یک فرایند تغییر است، شامل تغییر فرهنگسازمانی بهسوی فرهنگی که در آن فرایندهای گروهی و جمعی نهادینهشدهاند (جوربو،2010).
تحول سازمان، مجموعهای از نظریهها، ارزشها، استراتژیها و فنون مبتنی بر علوم رفتاری است که در فرایند تغییر برنامهریزیشده محیط کاری سازمانی (بهمنظور افزایش بهبود عملکرد فردی و سازمانی، از طریق تغییر رفتار اعضای سازمان در شغلشان) به کار گرفته میشود (پوراس و رابرتسون، ۱۹۹۲).
تحول سازمان عبارت است از کاربرد سیستمی همهجانبه دانش علوم رفتاری برای بهبود برنامهریزیشده و تقویت استراتژیها، ساختارها و فرایندهای سازمانی در جهت ارتقاء اثربخشی سازمان (کامینگز و ورلی 1993).
تحول سازمان عبارت است از فرایند برنامهریزیشده در تغییر فرهنگ یک سازمان از طریق بهرهگیری ازنظریه پژوهش و فنون علوم رفتاری (بورک 1994).
همانطور که ملاحظه میکنید تعاریف فوقالذکر دارای موارد مشابهی هستند و همچنین هرکدام بینشها و نظرات منحصربهفردی نیز ارائه میدهند. همه صاحبنظران توافق دارند که تحول سازمان رشتهای است از علوم رفتاری کاربردی که برای تغییر برنامهریزیشده مورداستفاده قرار میگیرد. همینطور آنها متفقالقولاند که هدف و محور تغییر کل سازمان با سیستم است هدف تحول سازمان اثربخشی سازمانی و بهسازی فردی است.
صنعت رسانه معمولاً به دلیل دگرگونیهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی از یکسو و توسعه فناوریها از سوی دیگر همواره در معرض تغییر بوده است. ازآنجاکه رسانه خود را موظف به هماهنگ شدن با جامعه و بازتاب نیازهای آن میداند، این تغییرات سبب تحولاتی در مأموریتها و رسالتهای رسانهها میشود (میچین و ون لئوون، 2007). مدیران رسانه باید همواره با آیندهنگری، محیط رسانهای را بهخوبی مورد تحلیل قرار دهند و از روندها و تغییرات پیش رو اطلاع دقیق حاصل کنند تا بتوانند برای منطبق کردن سیاستها و راهبردهای سازمان رسانهای با شرایط آینده برنامهریزی کنند (فرهنگی و هادوی نیا، 1388:12) بنابراین مدیران رسانه باید با توجه به تحولات در این صنعت بهطور اساسی درباره شیوههای مدیریت خود بازاندیشی کنند، تا بهترین رویههایی را که با محیط رسانهای مناسب است پیش گیرند و توسعه دهند.
چالشهای صنعت مطبوعات
بحران نشر روزنامهها در برخي کشورها نسبت به کشورهاي ديگر بيشتر است. به عنوان مثال، مطبوعات فرانسه قادر به پاسخگويي به چالشهاي فناوريهاي جديد و افزايش رقابتي که ناشي از سيستمهاي توليد و توزيع قديمي و انحصاري است، نيستند. در مقابل، مطبوعات آلمان نسبتاً خوب عمل ميکنند. در آلمان شرکتهاي چاپ و نشر جهاني فعاليت میکنند. اما میتوان گفت، وضع مطبوعات اروپايي بهتر از مطبوعات ايالات متحده هستند. کاهش گردش مالي و اشتغال در اين عرصه در اتحاديه اروپا به اندازه ايالات متحده شکننده نيست. يکي از دلايل آن وابستگي کمتر مطبوعات اروپايي به تبليغات است (Pew Project for Excellence in Journalism,2010)..
هزينه توليد اولين نسخه روزنامه بالا است و بعد از آن هزينه توليد هر روزنامه نسبتاً پايين است. هزينههاي بالا باعث شده است موانع ورود بالا باشد. براي انتشار و توزيع ديجيتال، هزينهها به طور قابل توجهي پايينتر است. براي مثال هزينههاي اوليه سرمايهگذاري در کارخانههاي چاپ، حذف يا کاهش مييابد. (Grueskin, 2011) ديجيتاليشدن موانع ورود به بازار را کاهش داده و بسياري از رقباي جديد را وارد بازار ميکند. مقياس، به معناي دسترسي مخاطبان زياد، هنوز هم عامل مهمي براي موفقيت تجاري است، به ويژه براي آن دسته از خدمات خبري که بر درآمد تبليغاتي تکيه دارند، اما با سرمايهگذاريهاي اوليه پايين قابل انجام است.
جمعآوري اخبار و ايجاد محتوا هنوز تا حد زيادي به کار انساني روزنامهنگاران و خبرنگاران، عکاسان، بررسي منابع، مصاحبه، جمع آوري مدارک، نوشتن اخبار، داستانهاي پسزمينه و بررسيهاي ويراستاران و همچنين افرادي که از فعاليتهاي فروش و بازاريابي مراقبت ميکنند، بستگي دارد. هنوز منابع انساني و کار حرفهاي يک عامل مهم در هزينه است. در اين راستا، ارائه دهندگان اخبار آنلاين داراي اين مزيت رقابتي هستند که هزينههاي کاغذ، چاپ و توزيع فيزيکي را تحمل نميکنند. با اين حال، تنها چند شرکت آنلاين موفق به ايجاد مدلهاي کسب و کار الکترونيکي آنلاين مناسب براي خدمات خبري خود شدهاند، بيشتر آنها در توليد اخبار اصلي سرمايهگذاري زيادي نميکنند، به طور عمده اخبار را طبقهبندي، رتبهبندي و شخصيسازي ميکنند.
اگر روزنامهها اخبار چاپي خود را رها کرده و به طور کامل به اينترنت روي بياورند، اين امر ميتواند سرمايه قابل توجهي را در کاغذ و چاپخانه صرفهجويي کند، اما اين تغيير لزوماً راه حل براي ناشران روزنامه نيست. به عنوان مثال، تورمن و ميلوليچاتي3 (2009) نشان دادهاند که روزنامه فنلاندي (Tallousanomat) از طريق آنلاين، هزينهها را 50 درصد کاهش داد، ولي درآمدشان 75 درصد کاهش يافت. به طور خاص، درآمد تبليغات و اشتراک، کاهش چشمگيري را نشان داد (Leurdijk, 2014).
تکنولوژیهای جدید و مطبوعات
تغییرات تکنولوژیکی علاوه بر تأثیرات مستقیمی که بر چرخه تکاملی جوامع داشتهاند؛ با تأثیراتی که بر رفتار و سبکهای زندگی آنها میگذارند میتوانند بر صنایع و تولیدات آنها نیز اثر گذارند. ظهور رسانههای دیجیتال سبک مصرف رسانهای جوامع را دچار تغییر و تحول کردهاند. امروزه ابزارهای موبایلی شیوه دسترسی مخاطبان به محتوا و نحوه استفاده از آن را متفاوت با آنچه که پیش از آن وجود داشته است کردهاند. بدون شک این تغییرات بر عادات مصرفی مخاطبان روزنامهها و نشریات تأثیراتی داشته است.
اينترنت به روزنامهنگاران فرصتهاي جديدي براي جمعآوري و توليد گزارش را ميدهد. با استفاده از ابزارهاي ديجيتال و سبک وزن و تجهيزات ضبط صدا ميتوانند براي تجهيزاتي مانند تلفنهاي هوشمند، دوربينهاي ديجيتال، لپ تاپها گزارشهاي بيشتر و به موقعتري توليد کنند. ابزارهاي داده کاوي و تجسم روزنامهنگاران را قادر ميسازند تا مجموعه دادههاي بزرگ را بررسي و نتايج را به صورت جذاب ارائه دهند و راه دسترسي به داستانهاي جديد را به آساني بيابند. ارائه دهندگان سرويسهاي سنتي به طور فزاينده از پتانسيل اينترنت و رسانههاي اجتماعي بهره ميبرند. شبکههاي اجتماعي مانند فيس بوک و توييتر به طور جالب براي انتشار اخبار و اطلاعات عمل ميکنند. توييتر از مردم به عنوان ابزارهايي براي برقراري ارتباط سريع و راحت استفاده کرده است. اطلاعات زيادي، به ويژه تصاوير و ويديو، از شاهدان عيني يا قربانيان ميآيد که اغلب سريعتر از خبرنگاران خبرگزاري سنتي هستند. بسياري از روزنامهنگاران از توييتر به عنوان منبع استفاده ميکنند.
روزنامههايي مانند گاردين4، يو اس آ تودي 5و نيويورکتايمز 6 براي باز کردن دادههاي خود به عموم تلاش کردند تا ديگران بتوانند سرويسهاي جديد يا اطلاعات مبتني بر اين دادهها را توسعه دهند. علاوه بر اين، با پشتيباني از ابزارهاي مديريت توليد محتواي رايگان و آسان، مانند وردپرس، تعداد وب سايتهاي ايجاد شده توسط کاربر و وبلاگها به شدت گسترش يافته است. بعضي از وبلاگها در بازار خبر به بازيکنان مهم تبديل شدهاند - براي مثال، هاف فينگتون7 ايالات متحده و اوه ماي نيوز 8کره جنوبي. نقدهاي وارد به محتواسازي کاربر شامل رعايت نکردن استانداردها، بهم زدن تقارن درآمد حرفهايها با انجام کار با دريافت درآمد کم، غير قابل اعتماد بودن، سرقت از پيامهاي ديگران، کاهش کيفيت و ... است.
روششناسی پژوهش
در این پژوهش از استراتژی روش کیفی برای پاسخ به گزارههای پژوهش استفاده خواهد شد. در بخش آسیبشناسی صنعت مطبوعات با استفاده از روش دلفی نظرات خبرگان حوزه گردآوری و جمع بندی میشود و در بخش تدوین و ارائه الگوی مطلوب تحول صنعت از روش نظریه داده بنیاد9 بهره گرفته میشود. جامعه آماری عبارت است از همه اعضاي واقعي يا فرضي كه علاقهمند هستيم يافتههاي پژوهش را به آنها تعميم دهيم (دلاور، 1374). به عبارت ديگر جامعه آماری عبارت است از گروهي از افراد، اشياء يا حوادث كه حداقل داراي يك صفت يا ويژگي مشترك هستند (دلاور، 1380). جامعه آماري همان جامعه اصلي است كه از آن نمونهاي نما يا معرف بدست ميآيد. (ساروخاني، 1372). در پژوهشهای کیفی توصیه میشود گروهی متشکل از خبرگان با تخصصهای متعدد استفاده شود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارشناسان و خبرگان مدیریت رسانه بالاخص صنعت مطبوعات هستند.
اگر در بسیاری از روشهای پژوهشی دیگر، نمونه گیری از اولین گامها در فرآیند پژوهش است، تعیین نمونه در روش نظریه داده بنیاد، همزمان با دیگر ابعاد پژوهش صورت خواهدگرفت. در نمونه گیری نظری انتخاب نمونهها (نه تنها افراد بلکه دادهای مورد نیاز بعدی) با توجه به تحلیل دادههای گردآوری شده پیشین شناسایی میشود. باگذشت زمان به عمق و تمرکز نمونه گیری افزوده میشود. زیرا در مراحل اولیه، بیشتر کشف مفاهیم و مقولات تازه و درمراحل بعد، عمق و غنا بخشیدن به این مقولات، مدنظر قرار میگیرند. نمونه گیری زمانی به پایان میرسد که به اشباع نظری رسیده باشیم و اشباع نظری، زمانی حاصل میشود که دادههای اضافی، کمکی به تکمیل و مشخص کردن یک مقوله نظری نمیکنند و نمونهها از آن پس مشابه به نظر میرسند (ذکائی،1381). در این تحقیق تعداد مشارکت کنندگان در پژوهش 10 نفر انتخاب شدند.
در روش نظریه داده بنیاد جمع آوری دادهها با توصیف موقعیت آغاز میشود. این کارچنان انجام میگیرد که گویی اساساً سوالی درکار نیست و فقط شناخت وضعیت پیش رو اهمیت دارد. باید دادهای غنی درباره آدمها، مکانها، کنشها و رخدادها جمع آوری کنیم، بدون آن که درون آنها به دنبال الگویی باشیم و دربارهشان قضاوت کنیم (مرحله توصیف غنی) و باید توصیفهای خود را با انبوه مصاحبهها، فیلمها و عکسها، اسناد، آمار و ارقام مرتبط کامل کنیم (استراس، کوربین،65:1385). دراین روش، به منظور گردآوری دادهها از تکنیک مصاحبه عمیق استفاده میشود. مصاحبه عمیق، تکیه گاه اصلی نظریه داده بنیاد است و مصاحبهای است که درآن به آزمودنی مورد مصاحبه برای هدایت جریان گفتگو، آزادی بیشتری داده میشود. (ببی،587:1385-584)
یافتههای پژوهش
این بخش که دربرگیرنده تجزیهوتحلیل یافتههای پژوهش است از دو بخش عمده تشکیل میشود. بخش اول به آسیبشناسی صنعت مطبوعات اختصاص دارد. در بخش دوم با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و اجرای مصاحبههای عمیق با صاحبنظران حوزه مطبوعات مدلی نظری برای ایجاد تحول در این صنعت پیشنهاد میشود.
در مرحله آسیبشناسی و برای احصای آسیبهای صنعت مطبوعات با استفاده از مدل پنج نيروي رقابت صنعتي پورتر و با روش دلفی و مصاحبه نظرات صاحبنظران گردآوری شد. به منظور انجام مصاحبهها، از 19 نفر از خبرگان صنعت مطبوعات که سالها در منصب مدیریتی تجربه فعالیت در این صنعت را داشتهاند دعوت شد تا در این مصاحبهها شرکت کنند. پس از انجام هماهنگیهای لازم و اجرای 10 مصاحبه عمیق با خبرگان، گزارههای اصلی مصاحبهها که دربرگیرنده آسیبهای اصلی صنعت از دیدگاه خبرگان بود استخراج شد. این گزارهها در جدول (1) مشاهده میشوند:
جدول 1. گزارههای استخراج شده از مصاحبه با خبرگان
سؤال | گزارهها |
---|---|
دلایل استفاده مخاطبان از مطبوعات چیست؟ | دریافت تحلیل اخبار و رویدادها |
اگر مطبوعات این نیاز را برآورده نکنند سراغ چه رسانههایی میروند؟ | سایر رسانهها و در صدر آنها فضای مجازی |
مطبوعات چه میزان این رسانههای جایگزین را جدی گرفته و برای رقابت با این رسانهها چه میکنند؟ | روزنامهها برای رقابت با رسانههای رقیب مثل فضای مجازی عملاً کاری نمیکنند. حتی دیده میشود که روزنامهها بر علیه همدیگر فضاسازی میکنند که این خود رقابتی منفی است و بر علیه موجودیت مطبوعات عمل میکند. |
روند تعداد مخاطبان مطبوعات طی سالهای اخیر چگونه بوده است؟ | مخاطب کاهش پیدا کرده است. از عوامل آن هم میتوان به فضای مجازی، مشکلات اقتصادی و سیاسی و در نتیجه تأثیر آن بر کیفیت محتوای رسانهها و نیز فقدان فرهنگ مطالعه نزد ایرانیان اشاره نمود. |
مطبوعات ایران در خصوص حامیان، صاحبان مطبوعات و روزنامهنگاران به عناون تأمینکنندگان محتوا با چه مسائل و مشکلاتی روبرو هستند؟ | نظام آموزش نیروی انسانی حوزه روزنامه نگاری در تربیت نیروی متخصص ناکارآمد است؛ رقابت بر سر جذب آگهیها و اوضاع بد اقتصادی و افزایش هزینههای مدیریت روزنامه باعث افت کیفیت نیروی انسانی شاغل در مطبوعات و نهایتاً گریز مخاطب از صنعت میشود. |
مطبوعات ایران در حوزه مخاطب با چه مسائل و مشکلاتی روبرو است؟ آیا محتوای فعلی مطبوعات ایران نیازهای وی را برطرف میکند؟ | روزنامه نگاران مخاطب را نمیشناسند و داشتههای اندکی دارد که با آنها نمیتواند مخاطب را اقناع کند. بعلاوه در بین روزنامه نگاران تعداد انگشت شماری هستند که در این حوزه برند هستند و میتوانند مخاطب را جذب خود نمایند. فضای مجازی هم از رغبت مخاطب برای خرید روزنامه کاسته است. ضمناً شرایط سیاسی حاکم و به دنبال آن ریسک سرمایه گذاری در در این صنعت باعث کاهش کیفیت محتوای روزنامهها برای مخاطب شده است. |
هزینه ورود به این صنعت چقدر است و آیا نسبت به سایر صنایع مشابه و صنایع دیگر بازدهی مناسب دارد؟ | به جز روزنامههای زرد و ورزشی اگر انگیزه ورود به این صنعت درآمدزایی باشد اصلاً ایده اقتصادی نیست. هزینه راه اندازی یک روزنامه به نحوی است که در صورت تولید محتوای با کیفیت حداقل 6 ماه زمان لازم است تا شاید بتواند قدم به مرحله بازگشت سرمایه گذارد. |
آیا ورود رقبای جدید به این صنعت میتواند روزنامههای فعلی را تهدید کند؟ | چنانچه روزنامهای با هدف تولید محتوای با کیفیت برای مخاطبی خاص و بهره گیری از نیروی انسانی کارآمد وارد بازار شود میتواند تهدیدی برای سایر روزنامهها شود. |
چه موانعی برای شروع فعالیت در صنعت مطبوعات وجود دارد؟ (قانونی، تکنولوژیکی، سیاسی و ...) | مانع خاصی وجود ندارد صرفاً مراحل اخذ مجوز به دلیل اینکه روزنامهها با افکار عمومی سروکار دارند نسبت به سایر صنایع پیچیدهتر است. |
بین رقبای فعلی صنعت مطبوعات رقابت در چه حوزههایی (مانند دارایی مالی، نیروی انسانی و …) و به چه صورت هست؟ | رقابت بیشتر در حوزه جذب آگهی است. |
چه عواملی باعث میشود که بازیگران فعلی صنعت مطبوعات این صنعت را ترک نکنند؟ | عمدهترین دلیل ترک بازیگران فعلی صنعت مطبوعات مشکلات اقتصادی و عدم توانایی در تأمین هزینههای روزنامه است. دومین دلیل نیز نظارتهای سختگیرانه نهادهای قضایی است که باعث تعطیلی برخی روزنامهها میشوند. |
پس استخراج گزارههای اصلی، و کسب نظرات تکمیلی و اصلاحی خبرگان پرسشنامهای طراحی شد. طبق این پرسشنامه از خبرگان خواسته شد تا میزان موافقت خود را با هر یک از گزارههای استخراجی از مصاحبهها و یا نظرات اصلاحی خود را ارائه دهند. لذا، گزارههای آسیبشناسی صنعت مطبوعات بر اساس مدل پنج نیروی رقابتی پورتر عبارتند از:
بر اساس یافتههای بخش آسیبشناسی، یک راهنمای مصاحبه برای مصاحبه نیمه ساختاریافته یا عمیق مبتنی بر روش گراندد تئوری تهیه شد و بر مبنای این راهنمای مصاحبه، پرسشهای کلیدی طرح شد. نمونهگیری تا رسیدن مقولهها به اشباع نظری ادامه یافت. بر اساس نمونههای در دسترس تحقیق با 10 نفر از خبرگان حوزه مطبوعات که اغلب از میان اساتید و مدیران مسئول باسابقه بودند مصاحبههایی بین 45 تا یک ساعت انجام شد. در اولین گام پژوهشگر پس از هر مصاحبه، گفتهها را تحت یک جمله یا پاراگراف استخراج کرده و یک برچسب مفهومی بر آن زده که این اولین قدم در تجزیهوتحلیل محسوب شده است؛ پس از چندین مصاحبه، مضامین و مفاهیم تحت مقولاتی انتزاعیتر دستهبندی و بیش از 90 کد یا مضمون مشخص شد.
سپس از اولین مراحل کدگذاري رفت و برگشتی، مفاهیم باز برگزیده شدند؛ روند کدگذاري حتی تا آخرین مراحل تحقیق ادامه داشت و در دستهبندیهای جدیدتري مجدداً قرار داده شد؛ درنهایت در مرحله کدگذاري محوري این مفاهیم آرایش جدیدي به خود گرفت.
کدگذاري محوري به شیوهای متمرکزتر مفاهیم و مقولاتی که در مرحله کدگذاري بازشناسایی شده بودند، نظم داده و با ترکیب جدیدتري به یکدیگر مرتبط شدند. در این مرحله مقولات کلیتر شناسایی و ارتباط آنها باهم روشن میشود. بعد از مقولهبندی و کدگذاري، کار ساماندهی، دستهبندی و بازآفرینی بندها و پاراگرافهای حاصل از متون پیادهسازی شده را در محیط نرمافزار تجزیهوتحلیل پیشرفته دادههای کیفی مورداستفاده موسوم به مکس کیودا انجام داده و دادههای مرتبسازی و مقولهبندی شده را براي تفسیر نهایی آماده کرده است. براي کدگذاري مقولهها، ابتدا کدگذاري باز (کدگذاري آغازین و بدون محدودیت دادهها) در دستور کار قرارگرفته است. براي انجام این کدگذاري، متون (مصاحبههای پیاده شده و یادداشتهای میدانی) را خط به خط خواندهشده و پارهای از آنها را که بیانگر یک مقولهاند، در یک گروه جاي گرفته و مقولهها نامگذاری شدهاند. در مرحله بعد، کدها و مقولههای ساختهشده نزدیک به هم را با استفاده از روش کدگذاري محوري در هم ادغامشده و کدگذاري نهایی به شکل انتخابی یا گزینشی، استخراج شد. یافتههای حاصل از فرایند کدگذاری به شرح جدول (3) است:
جدول 3. جدول کدگذاری دادههای کیفی و گزارههای استخراج شده
مفهوم | مقولهها | ابعاد |
---|---|---|
برطرف سازی برخوردهای سلیقهای دولت با مطبوعات با تمکین به قوانین | نگرش حاکمیت نسبت به مطبوعات | نظام سیاسی |
تعیین مشی مشخص دولت با مطبوعات | ||
تغییر نگاه حزبی و جناحی دولت به مطبوعات | ||
افزایش تحمل مسئولین نسبت به اخبار مطبوعات | ||
مشارکت مطبوعات و سازمانهای خصوصی در تولید و توزیع اطلاعات | فضای تولید و توزیع اطلاعات | |
آزادی بیان و باز شدن فضای رسانهای | ||
دولت زدایی از صنعت مطبوعات | خصوصیسازی در صنعت مطبوعات | نظام اقتصادی |
خروج نهادهای دولتی از فعالیتهای مطبوعاتی | ||
عدم ورود بخش دولتی و حاکمیتی به مطبوعه داری | ||
پرداخت یارانه بر اساس ممیزی و ارزشیابی روزنامهها | نظام تخصیص و توزیع یارانهها | |
توزیع عادلانه یارانهها | ||
استمرار در اعطای یارانه دولتی به مطبوعات | ||
پرداخت یارانه نقدی به مخاطب بهجای روزنامه | ||
پرداخت یارانه به مؤسسات مطبوعاتی نو پا | ||
اصلاح نرخ نامه آگهیها | نظام توزیع آگهیها | |
فشار دولت به دستگاههای اجرایی برای سفارش آگهی به روزنامهها | ||
انحصار زدایی از نحوه توزیع آگهیها | ||
اصلاح قانون مطبوعات برای باز شدن فضا | سازوکار نظارت بر مطبوعات | نظام حقوقی و قانونی |
اعمال عدالت نظارتی بر رسانهها | ||
اصلاح ساختارهای نظارت بر فعالیت مطبوعاتی | ||
تأسیس نهادهای صنفی جهت تقویت قدرت چانهزنی مطبوعات در برابر دولت | نظام صنفی و تحادیهای | |
ایجاد ساختارهای تخصصی برای نظارت بر فعالیت مطبوعات | ||
متناسبسازی دروس دانشگاهی با حرفه روزنامهنگاری | نظام آموزش نیروی انسانی | صنعت مطبوعات |
استفاده از مدرسان حرفهای و باتجربه در آموزش روزنامهنگاری | ||
بومی کردن محتوای دروس روزنامه نگاری | ||
عدم تناسب آموزش با تقاضای بازار کار | ||
طرح کارورزی برای دانشجویان برای آمادگی ورود به بازار کار | ||
نهادینه کردن فرهنگ مطالعه از سطح آموزشوپرورش | مخاطب | |
تقویت فرهنگ مطالعه روزنامه | ||
روزنامهها باید بیشتر به سمت مطالب تحلیلی بروند | جایگزینها (فضای مجازی) | |
استفاده از برچسب غیرقابلاعتماد بودن رسانههای فضای مجازی | ||
استفاده از نقاط ضعف رسانههای فضای مجازی برای رقابت با آنها |
نتیجهگیری و پیشنهادات
صنعت مطبوعات همچون سایر صنایع از آغاز پیدایش تحت تأثیر عوامل مختلف دچار تحولات فراوانی بوده است. آغاز قرن بیستم و تحولات فنّاورانه این قرن درواقع شروعی بر دگرگونیهایی بود که هر یک وضعیت صنعت مطبوعات را با چالشهایی مواجه نمود. پیشرفتهایی که در صنعت الکترونیک به وقوع پیوسته است طی دو دوره زمانی مختلف صنعت مطبوعات را با تهدیدهای جدی مواجه نمود. اولین تهدید مربوط به پیدایش رادیو بود که توانست بخش زیادی از مخاطبان مطبوعات را به خود اختصاص دهد و سپس دومین تهدید با اختراع تلویزیون بر پیکره صنعت مطبوعات وارد آمد. اما با آغاز قرن بیست و یکم و پیدایش پدیده اینترنت و رسانههای آنلاین، فضای کسبوکار انواع رسانههای موجود با چالشی اساسی مواجه شد که دراینبین صنعت مطبوعات با جدیترین تهدید از زمان پیدایش خود روبرو گردید. فضای مجازی برخلاف رسانههای الکترونیکی که موجودیت صنعت مطبوعات را با تهدیدی جدی مواجه کرده بودند مدل کسبوکار رسانههای چاپی را نیز با تغییراتی مواجه ساخت.
اهمیت و جایگاه صنعت مطبوعات کشور در تمام عرصهها و شئون جامعه و نیز تحولات سیاسی، تکنولوژیکی، قانونی، فرهنگی و اجتماعی محیط کلان حاکم بر این صنعت و نیز سازوکارهای رقابتی درون این صنعت بر لزوم یک بررسی آسیب شناسانه از وضعیت فعلی صنعت مطبوعات کشور تأکید دارد. روزنامهداران براساس الگوهاي سنتي كسب و كار مطبوعاتي اقدام به راهاندازيي روزنامه ميكنند. غالباً به اين نكته توجه ندارند كه فعاليت مؤسسات مطبوعاتي نيازمند خلق يک بنگاه رسانهاي با اهداف اقتصادي است. يک تفكر نادرست در ميان مطبوعات از گذشته وجود داشته و دارد كه روزنامهها نبايد فعاليت اقتصادي در راستاي كاركردهاي خودشان داشته باشند. اين در حالي است که در عصر توسعه شبکههاي اجتماعي و رسانههاي اجتماعي، ديگر امکان کسب درآمد کافي از محل تکفروشي براي مؤسسات مطبوعاتي امکانپذير نيست.
آسیبشناسی نیازمند نگرشی سیستماتیك و منظم بهکل فرایند است و هدف از آن تشخیص ماهیت و نوع مسئلهای است كه بروز نموده و نیاز به حل دارد (ممیزاده، 1375) بنابراین برای دستیابی به این هدف بهرهگیری از یک روش نظاممند ضروری به نظر میرسد. این طرح پژوهشی بر آن بود تا بهرهگیری از مدل پنج نیروی رقابتی پورتر و با اخذ آرای خبرگان صنعت مطبوعات یک ارزیابی آسیب شناسانه از وضعیت فعلی این صنعت در کشور به دست آورده و در پی آن الگوی مطلوب و بومی جهت تحول در این صنعت برای مواجه با تغییرات محیطی تدوین و ارائه نماید.
برای پاسخ به سؤالات پژوهش و آسیبشناسی صنعت مطبوعات با استفاده از نظر خبرگان، این تحقیق از روش نظریه داده بنیاد استفاده کرده است. در بخش آسیبشناسی با 19 نفر از خبرگان و مدیران مسئول روزنامهها مصاحبههای عمیق گرفته شد و نظرات آنها پس استخراج گزارههای اصلی در دو راند به اجماع رسید. پس از احصای آسیبهای مترتب بر صنعت مطبوعات، با استفاده از گزارههای آسیب شناسانه و باهدف دستیابی به تحول صنعت مطبوعات با استفاده از استراتژی نظریه داده بنیاد و دادههای خبرگان و مدیران مسئول روزنامهها، پس از فرایند کدگذاری باز، محوری و گزینشی، ابعاد و مقولههای زیر به دست آمد:
نظام سیاسی
نگرش حاکمیت نسبت به مطبوعات
فضای تولید و توزیع اطلاعات
نظام اقتصادی
خصوصیسازی در صنعت مطبوعات
نظام تخصیص و توزیع یارانهها
نظام توزیع آگهیها
نظام حقوقی و قانونی
سازوکار نظارت بر مطبوعات
نظام صنفی و اتحادیهای
صنعت مطبوعات
نظام آموزش نیروی انسانی
مخاطب
جایگزینها (فضای مجازی)
درنهایت، ابعاد و مقولههای فوق بهصورت مدل زیر بهعنوان «مدل تحول صنعت مطبوعات کشور» به شکل نمودار زیر صورتبندی شد:
نمودار 1) مدل تحول صنعت مطبوعات کشور
نظام سیاسی در راستای ایجاد تحول در این صنعت باید نسبت به تغییر نگرش خود به مطبوعات اقدام کند اصرار بر محدودیت و فراهم نشدن بستر گردش آزاد اطلاعات و همچنین انحصار در تولید و توزیع اطلاعات مانع بهبود وضعیت مطبوعات و روند تحولی آن خواهد بود و به خودسانسوری و شکلگیری سقف شیشهای در مطبوعات منجر میشود. حضور دولت بهعنوان یک بنگاه رسانهای در کنار روزنامههای بخش خصوصی فضای رقابتی را پیچیده کرده و باوجود برخورداری رسانههای دولتی از رانت اطلاعاتی و مالی رشد و توسعه سایر رسانهها در صنعت با مشکل مواجه خواهد شد لذا باهدف بهبود فضای کسبوکار و ایجاد تحول پیشنهاد میگردد مطبوعات دولتی خصوصیسازی شده تا امکان رقابت عادلانه بین فعالان این صنعت فراهم گردد. در چنین حالتی بسیاری از آسیبهای که بر مبنای پنج نیروی رقابتی پورتر تحلیل و در بخش آسیبشناسی تبیین گردید مرتفع خواهد شد.
نظام اقتصادی باهدف تسهیل درروند تحولی مطبوعات باید فضای برابر و عادلانه رقابت را با واگذاری مطبوعات دولتی، تخصیص عادلانه و نظاممند یارانهها، جهتگیری آنها را بهگونهای برنامهریزی کنند تا تازهواردهای این صنعت توان فعالیت و رقابت را داشته باشند ضمن اینکه رسانههای موجود نیز در استمرار فعالیت خود آسیب نبینند.
نظام حقوقی نیز باید بهگونهای سامان یابد تا در این بخش ضمن شکلگیری تشکلهای قوی و مؤثر زمینه حمایتهای جدی و کاهش واسطه گیری در تأمین نیازمندیهای صنعت فراهم گردد شکلگیری و تسهیل و تسریع در اصلاح و تصویب قانون مطبوعات و تشکیل سازمان نظام رسانهای کمک مؤثری در این زمینه خواهد بود، چراکه این سازمان علاوه بر حمایتهای که در قالب تأمین نیازمندیهای صنعت میتواند انجام دهد میتواند عهده دارد نظارت بر فعالیت صنعت نیز باشد بیتردید فراهم شدن بسترهای حقوقی و قانونی با رویکرد فوق گام بسیار مهم در شکلگیری تحول این صنعت و رافع بسیاری از چالشها و آسیبهای است که مطبوعات از آن رنج میبرند.
در درون صنعت، مقولهی نظام آموزشی، مخاطب و جایگزینها حائز اهمیت شناختهشده و در مدل تحولی صنعت توجه به ذائقه مخاطب متناسب با مقتضیات عصر حاضر، آموزش نیروی انسانی آشنا به فنون و شیوههای روزنامهنگاری نوین و توجه به رقبای جایگزین (فضای مجازی) از موارد مهم در شکلگیری تحول و رفع آسیبهای صنعت است.
تحول صنعت مطبوعات نیازمند رویکرد جامع و کلنگر است. همانگونه که مشهود است مدل پیشنهادی تحول صنعت مطبوعات کشور، مدلی سیستم باز است که صنعت مطبوعات را بهعنوان سیستمی تحت تأثیر عوامل محیطی میداند. توجه به همه ابعاد مدل شامل عوامل مرتبط با صنعت و عوامل مرتبط با محیط پیشنیاز هرگونه برنامهریزی در مسیر تحول صنعت مطبوعات است.
همانطور که مدل پیشنهادی نشان میدهد، تحول صنعت مطبوعات وابستگی زیادی به عوامل محیطی دارد. بسیاری از عوامل ریشه در اختیارات دولت و حاکمیت دارد. بنابراین به نظر میرسد با توجه به استراتژیک بودن این صنعت در ایران، بدون خواست و ارائه حاکمیت و دولت، تحول صنعت مطبوعات در سطح یک رؤیا باقی خواهد ماند. عوامل مربوط به محیط صنعت در مدل تحول، بیشتر در کنترل بازیگر حاضر در صنعت شامل روزنامه و نشریات است.
فرایند اجرای هر مدل تحول نیازمند برنامهریزی و هماهنگی است. مهمتر از همه هر برنامه تحول نیازمند رهبری تحول است. صنعت مطبوعات در ایران برای تحول نیازمند اتاق فکری است که مسئولیت هدایت فرایند تحول صنعت را برعهدهگرفته و تمامی فرایند برنامهریزی و تهیه طرح تحول، جلب مشارکت را تا رسیدن به چشمانداز مطلوب را هدایت نماید.
زیستبوم ارائهشده از صنعت مطبوعات نشان میدهد در این حوزه همانقدر که حاکمیت و سیاستگذاریهای آن مؤثر هستند، اصناف و بخش خصوصی نیز نقش پررنگی دارد و برای توسعه این صنعت نیازمند به تقویت همه ابعاد زیستبوم یادشده داریم. نظام سیاسی، نظام اقتصادی و نظام حقوقی هر سهبهیک میزان در زیستبوم صنعت مطبوعات تأثیرگذار بوده و همانگونه که خبرگان نیز تأکید داشتند در دولتهای مختلف پرداختن به یکی از این ابعاد باعث عدم ایجاد تعادل در زیستبوم صنعت و درنهایت عدم توسعه صنعت مطبوعات شده است.
نتایج این پژوهش مؤید نتایج تحقیقاتی است که در همین راستا و باهدف آسیبشناسی بخشهای مختلف صنعت مطبوعات کشور پرداختهشده بود.
پیشنهادهای تحقیق برای سیاستگذاران
ازآنجاییکه این تحقیق در سطح کلان (ملی) صورت گرفت، توصیههای این مطالعه نیز برای سیاستگذاران به شرح ذیل ارائه میگردد:
1- با توجه به یافتههای این مطالعه، نشان داده شد که در مدل تحول صنعت مطبوعات، نگاه حاکم به صنعت مطبوعات نیز باید متحول گردد. برای تحول نگاه حاکم به صنعت مطبوعات لازم است درک همه افراد جامعه (مدیران مطبوعات، کارمندان، مخاطبان و غیره) نسبت به این صنعت تغییر یابد و این میسر نیست مگر با اجرای یک پروژه راهبردی مبتنی بر برنامه مدیرت تحول در حوزه رسانه. در این راستا، بهخصوص به سیاستگذاران رسانهای پیشنهاد میگردد با استراتژیهای رسانهای مطلوب در جهت ایجاد چنین تحولی بهطور شایستهای گام بردارند. ایجاد مسابقات و جشنوارههای رسانهای و استفاده از نیروهای خلاق رسانهای این فرایند را تسریع خواهد کرد. تشکیل یک کارگروه تخصصی متشکل از خبرگان رسانهای، جزئیات اجرای چنین استراتژیهایی را بیشتر روشن خواهد نمود.
2- سازوکار نظارتی در سیستم مطبوعاتی کشور با نیازهای زیستبوم جدید رسانههای نوین همراستا نیست. لذا به سیاستگذاران حقوقی و قانونی پیشنهاد میگردد با تعامل بخشهای مختلف قانونگذاری به سمت تدوین بهترین استراتژیهای نظارتی حرکت نمایند. طبیعی است که هرچه این استراتژیها نقش تسهیلکنندگی بیشتری برای صنایع مطبوعاتی داشته باشد، اثربخشی بیشتری را در تحول صنعت مطبوعات کشور به ارمغان خواهد آورد. پس قبل از هرگونه قانونگذاری در این عرصه باید مدلهای ذهنی قانونگذاران از سمت قانونهای محدودکننده به سمت استراتژیهای تسهیلکننده متحول گردد.
3- در بخش تخصیص یارانههای دولتی به صنایع مطبوعاتی، به سیاستگذاران فرهنگی در عرصه پیشنهاد میگردد یکی از معیارهای ارزیابی خود را حول محور تحول مطبوعات در دنیای رسانههای نوین قرار دهند و وزن این معیار را نیز نسبتهای به معیارهای دیگر برجسته سازند. بهعنوانمثال، پیشنهاد میگردد برای مطبوعات کشور یک جشنواره سالانه طراحی گردد و جایزهای بهعنوان «جایزه تحول مطبوعات» به کارگزاران این بخش اهدا گردد.
4- در فرایند تحول صنعت مطبوعات، نیروی انسانی یکی از مهمترین اجزای این فرایند به شمار میرود. در این میان تحول در حوزه نیروی انسانی مهمترین نیاز در سازمانهای رسانهای است. سازمانهای رسانهای مجموعههای انسانی هستند که تنوع چشمگیری ازلحاظ کارکنان، اهداف و ارزشهایشان دارند. سازمانهای رسانهای سازمانهایی هستند که در آنها فرایندهای خلاقانه با منافع تجاری در تقابل است. اگر سازمان رسانهای بهدرستی مدیریت نشده و بر پایه خلاقیت استوار نباشد بهزودی قابلیت رقابتی لازم برای حفظ موقعیت، در محیط بسیار ناپایدار را از دست میدهد (روشندل و شریفی، 1394). چنانچه این افراد بهطور مطلوب آموزش ندیده باشند با فرایندی ناقص در عرصه تحول صنعت مطبوعات کشور مواجه خواهیم شد. برای همین نیز به سیاست گذران پیشنهاد میگردد با تعامل اساتید خبره در عرصه رسانهها، دورههای آموزشی مطلوبی را نیز برای کارگزاران عرصه مطبوعات کشور طراحی نمایند. تغییر مهارتهای روزنامهنگاران از شیوههای سنتی یک ضرورت است تغییر در شیوه تنظیم خبر در زمان سایبر، ضرورت تبیینگری در دوران انفجار اطلاعات محض، توضیح بیشتر و عمقیتر خبرهای پیاپی رادیوها و تلویزیونها، تبیین پیامدهای رویدادها و نیز ضرورت ایجاد پرسش و ترغیب مخاطبان به تعقیب رویدادها با اتکاء به نثری جذاب و گیرا لازمه روزنامهنگاری در عصر جدید است. (یونس شکرخواه 1393). فراموش نکنیم که خبرهای تغییر میکنند، چون عادات ما تغییر میکند. چسبیدن به عادات غلط مانند چسبیدن به تارهای عنکبوتی است که درنهایت به میلههای آهنین یک قفس مبدل خواهد شد. (همان)
5- بررسیهای تحقیق نشان میدهد که روزنامههای کشور با بحران جدی مخاطب نیز مواجه میباشند و در این زمینه توصیه میشود با بهرهگیری از ظرفیت آموزش و پرورش در جهت نهادینهسازی فرهنگ مطالعه بهرهگیری شود و خوانندگان جوان را که امروز بهعنوان یک نسل گمشده در طیف مخاطبان روزنامهها شناخته میشوند جذب کرد، تحقق این مهم میسر نمیشود مگر با تهیه و تأمین محتوای روزانه روزنامههای مطابق با ذائقه جوانان بهگونهای که موجب فرار افراد بزرگتر نگردد، فراهم کردن شرایط توزیع روزنامه با تخفیف در مدارس، صفحات ویژه جوانان، گنجاندن برنامههای آموزشی و چاپ ضمیمههای ویژه جوانان اقدامات مؤثر بخش در این رابطه میتواند باشد.
6- روزنامههای کشور در حال حاضر در یک رقابت نابرابر با روزنامههایی هستند که با مالکیت مستقیم نهادهای دولتی، حکومتی و عمومی منتشر میشوند و با برخورداری از انواع رانت، بودجه و یارانه، فضا را برای یک رقابت سالم در عرصه روزنامهنگاری و مطبوعات خصوصی تنگ و سخت نمودهاند لذا باهدف فراهم شدن بستر رشد و شکوفایی و ایجاد تحول مطبوعات خصوصی پیشنهاد میشود انتشار اینگونه روزنامه که ضمن تحمیل هزینههای هنگفت به دولت، موجب زایل شدن رقابت سالم در فضای رسانهای مکتوب شده است تعطیل و یا حداقل محدود گردند.
1- هدف اصلی این پژوهش، ارائه مدلی جهت تحول صنعت مطبوعات در سطح کلان ملی بود. بااینحال، نتایج این پژوهش پنجرههای زیادی در این عرصه برای پژوهشگران علاقهمند به سطوح سازمانی و فردی بازکرده است. بهعنوانمثال، هریک از ابعاد مدل پیشنهادی در این تحقیق میتواند موضوع پژوهشی دیگر قرار گیرد و با نگاهی دقیقتر، نظام اجرایی مطلوب برای آن طراحی گردد.
2- مطالعات تطبیقی در سطح بینالمللی نیز میتواند بینشهای قدرتمندی را در عرصه تحول صنعت مطبوعات خاص کند. لذا به پژوهشگران آتی توصیه این میگردد به ظرفیت بالای این حوزه پژوهشی نیز توجه خاصی مبذول فرمایند.
3- در این پژوهشی برای ارزیابی وضعیت حال حاضر صنعت مطبوعات کشور از چارچوب نظری پنج نیروی رقابتی پورتر استفاده گردید. به محققان آینده پیشنهاد میگردد از مدلهای نظری دیگر در این حوزه بهره گیرند و ارزیابی دیگری را با استفاده از مدلهای جدید طراحی نمایند.
4- در این مطالعه، صنعت مطبوعات کشور در مرکزیت توجه قرار داشت. بااینحال، به دیگر پژوهشگران پیشنهاد میگردد برای صنایع رسانهای دیگر (تلویزیون، رادیو، مجلات و غیره) مدلهای تحولی بومی نیز طراحی نمایند.
5- مدلهای درآمدی مطبوعات کشور نتوانسته است به حد کافی خود را با تحولات جدید رسانههای نوین همگام سازد. لذا به پژوهشگران توصیه میگردد با در نظر گرفتن مختصات جدید زیستبوم رسانهای کشور، مدلهای درآمدی جدیدی را برای مطبوعات کشور طراحی نمایند و همچنین پیشرانها، فرایندها و پیامدهای مدل خود را در صنعت رسانه کشور موردبررسی قرار دهند.
محدودیتهای پژوهش
1- همچون تمام پژوهشهای کیفی دیگر، این تحقیق نیز در تعمیمیافتههای خود به جوامع دیگر، محدودیتهایی نیز خواهد داشت. لذا توصیه میشود دقت بسیار زیادی در تعمیمیافتههای این پژوهش به صنعت مطبوعات جوامع دیگر نیز لحاظ گردد.
2- در این تحقیق تعداد افراد مورد مصاحبه بر اساس استراتژی اشباع نظری دادهها تعیین شد که عمدۀ آنها از شهر تهران انتخاب شدند. بااینوجود، ممکن است برخی خبرگان دیگری که در شهرهای دیگر کشور فعالیت دارند، میتوانستند به غنای یافتههای این پژوهش بیفزایند. برای همین نیز محققان علاقهمند با رفع این محدودیت و توسعه جامعه نخبگانی خود میتوانند یافتههای جدیدتری را به دنیای علمی عرضه نمایند.
3- در انتخاب افراد مطلع برای مصاحبههای علمی، تمرکز اصلی روی افرادی بود که سابقه قابلتوجهی نیز در صنعت مطبوعات کشور داشته باشند. بااینحال ممکن بود خبرگان عرصههای دیگر رسانهای (همچون تلویزیون و رادیو) بینشهای ارزشمندی را این مطالعه اضافه نمایند. متأسفانه به علت محدودیتهای زمانی، توجه به این دسته از خبرگان میسر نشد و علاقهمندان آینده میتوانند با پر کردن این شکاف، عمق یافتههای این مطالعه را توسعه بخشند.
تحول صنعت مطبوعات نیازمند رویکرد جامع و کلنگر است. همانگونه که مشهود است مدل پیشنهادی تحول صنعت مطبوعات کشور، مدلی سیستم باز است که صنعت مطبوعات را بهعنوان سیستمی تحت تأثیر عوامل محیطی میداند. توجه به همه ابعاد مدل شامل عوامل مرتبط با صنعت و عوامل مرتبط با محیط پیشنیاز هرگونه برنامهریزی در مسیر تحول صنعت مطبوعات است. تحول صنعت مطبوعات وابستگی زیادی به عوامل محیطی دارد. بسیاری از عوامل ریشه در اختیارات دولت و حاکمیت دارد. بنابراین به نظر میرسد با توجه به استراتژیک بودن این صنعت در ایران، بدون خواست و اراده حاکمیت و دولت، تحول صنعت مطبوعات در سطح یک رؤیا باقی خواهد ماند. عوامل مربوط به محیط صنعت در مدل تحول، بیشتر در کنترل بازیگر حاضر در صنعت شامل روزنامه و نشریات است. فرایند اجرای هر مدل تحول نیازمند برنامهریزی و هماهنگی است. مهمتر از همه هر برنامه تحول نیازمند رهبری تحول است. صنعت مطبوعات در ایران برای تحول نیازمند اتاق فکری است که مسئولیت هدایت فرایند تحول صنعت را برعهدهگرفته و تمامی فرایند برنامهریزی و تهیه طرح تحول، جلب مشارکت را تا رسیدن به چشمانداز مطلوب را هدایت نماید.
منابع
اسماعیلتبار، مهدی؛ ایمان، محمد تقی. (1395). بررسی چالشهای مطبوعات در ایران به منظور ارائه الگوی مطلوب مدیریتی، مطالعات علوم اجتماعی، شماره 21.
بلالی، مجید؛ روشندل اربطانی، طاهر. (1393)، بررسی وضعیت رقابت در سپهر رسانهای کشور، فصلنامه راهبرد، شماره 13
صلواتیان، س. (1395.( شناسایی پیشرانهای مؤثر بر آینده خبرگزاریها در ایران. مطالعات فرهنگ ارتباطات، سال هفدهم، شماره 66.
قاسمی، فرید. (1380)، سرگذشت مطبوعات ایران. تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها.
مسعودی، ا. (1396). روزنامه نگاری چاپی و الکترونیک ایران در آینده بیست ساله. مجله جهانی رسانه ـ نسخه فارسی دوره 21، شماره 2
Barampoor, A. (2000). Comparative and statistical analysis of the press release after the Islamic Revolution. Media journal. 48(4). 82-93
Curran, J. a. (2010). Power without Responsibility: Press, Broadcasting and the Internet. Abingdon: Routledge.
Esmaelitabar, M. emani, M. salehi, S. (2011). Review the challenges of the press in Iran to provide a desirable managerial model. Media journal. 2(103). 5-30
Ghasemi, F. (2001). The story of the press of Iran; the days of Mohammad Shah and Nasser al-Din Shah. Publishing Center of Media Studies and Research Center. Tehran. Iran
Graham, G., & Hill, J. (2009). The British newspaper industry supply chain in the digital age. Prometheus, 27(2), 117-124.
Grueskin, B. S. (2011). The story so far: What we know about the business of digital journalism. Columbia University Press.
Hill, J. (2016). The British Newspaper Industry The Future of the Regional Press. Sage publication
Hsu, C. and Sandford, B. A. (2007). The Delphi technique: making sense of consensus. Pract. Assess. Res. Eval. 12(10): 1-8.
Jourabo, P. P. (2010). The State of the News Media. An Annual Report on American Journalism. Available at: http://stateofthemedia.org/.
Khaniki, H. (1999). Constitutional revolution and its relation to the construction of the press. Iranian contemporary history journal. 10. 65-95
Krumsvik, A. (2012). Why old media will be funding journalism in the future. Journalism Studies 13(5–6), 729–741.
Leurdijk, A. N. (2014). The newspaper industry. In Digital Media Worlds (pp. 147-162). London: Palgrave Macmillan.
MaRhew F. (2010). “Wired Magazine’s iPad Likoff,” rain’s New York, June 6, www.crainsnewyork.com
Mirabedini, A (1996). Communication language of the press. Center for Media Studies and Research publication. Tehran. Iran.
Molajani, A. (1992). Impact of press freedom on creating an independent journalism model. Center for Media Studies and Research publication. Tehran. Iran
Momizade, J. (1998). The foundation culture of the organization. Monthly Journal of Special Education Managers. 6. 57-80
Paroohan, M. (2002). A look at the continuity and durability of the press in Iran. Media journal. 56(4), 54-59
Pathology of the press industry of the country with the aim of providing an evolutionary model
Abstract:
From Qajar Mohammad Shah, the cycle of publishing the printed periodicals in Iran, with the efforts of Mirza Saleh Shirazi, has moved to the present, the press industry has played a significant role in various economic, social, cultural and political spheres of the country. In general, the press is structurally more costly than other media, with much less flexibility, and thus more vulnerable. At present, the Iranian press is not in competition, and if it is involved in competition, its type and form are "limited competition." The importance and position of the country's press industry in all areas of the society as well as the political, technological, legal, cultural and social changes of the large environments governing this industry as well as the competitive mechanisms within the industry emphasize the need for a pathological study of the current state of the press industry of the country. has it. The research project has been based on the use of the Porter Model Five Competitive Forces and by obtaining the votes of experts in the press industry, a pathologic assessment of the current state of the industry in the country, followed by a desirable and indigenous pattern for the development of this industry. To deal with environmental changes. In this research, a qualitative method strategy for responding to research propositions will be used. In the Pathology section of the press industry, using the Delphi method, the opinions of experts in the field are gathered and summed up and used in the formulation and presentation of the desired model of industry transformation using the data theory approach of the foundation. The statistical population of this study is all experts and experts in media management, especially the press industry. The information in this research is gathered through library, deep interview and structured questionnaire. Descriptive and inferential statistics were used to analyze the data using SPSS software. The results in the Department of Pathology of the Industry show that economic problems are the main industrial damage that the press is suffering from, and factors such as cyberspace competitors, political constraints and weaknesses in the human resource education system. The findings of the review of the experts' opinions in order to achieve a model of industry transformation are one of the factors: 1) environmental factors including economic, political and legal-legal factors; 2) the factors of the press industry including the audience, the manpower system and alternative competitors.
Key words:
Pathology, Transformational Management, Press Industry, Five Porter Competitive Forces.
[1] . American Newspaper. How they have change and how must keep changing
[2] . Oxford Dictionary
[3] Thurman and Myllylhati
[4] Guardian
[5] USA Today
[6] The New York Times
[7] Huf fington
[8] OhMyNews
[9] Grounded Theory