عدم کفائت سن در تعیین بلوغ
الموضوعات :
سید محمد کیکاوسی
1
,
محمد جعفری هرندی
2
1 - گروه فقه و حقوق، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه ازاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی (ره) شهرری، ایران
2 - هیات علمی گروه قثه و مبانی حقوق، دانشکده علوم انسانی، واحد یادگار امام خمینی (ره) شهرری دانشگاه آزاد اسلامی ، ایران
الکلمات المفتاحية: فقه و فقها, سنّ بلوغ, قضیه فی واقعه, مخاطب شناسی, احادیث و روایات,
ملخص المقالة :
آن چه از بلوغ همواره به عنوان آغاز مسئولیت و محدودیت های انسان مکلف یاد می شود، رسیدن دختر و پسر به سنّ خاص است؛ اما صرف نظر از مبنای شرعی و قانونی آن، بلوغ پدیده ای است طبیعی با فعلیت رسیدن استعداد جنسی و قوای تولید مثل؛ همین معیار و ضابطه در آیه 6 سوره مبارکه نساء (بلغ النکاح) تصریح شده است. با این حال، در روایات و اخبار، نشانه های گوناگونی برای تفسیر این مرحله از توانایی جنسی بیان و سنین متعددی برای آن تعیین شده است. لذا عدم اتحاد مبنا و معیار در تعیین معیار بلوغ، موجب تعدد آرای فقیهان نسبت به مساله مزبور شده است؛ چنان چه غالب فقیهان امامیه با استناد به برخی احادیث که البته وجه دلالت شان کافی و وافی نیست، بلوغ پسران را در 15 سالگی و دختران را در نه سالگی قرار داده اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در حوزه فهم روایات بلوغ، آن چه چندان مورد توجه قرار نگرفته، مخاطب شناسی در زمان صدور روایات و احادیث است. در حالی که پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) چنین توجهی را در سنّت و گفتار خود فرموده و در بیان احکام، ویژگی های مخاطب کلام را در نظر می گرفتند. از این رو، می توان دریافت که بلوغ جنسی به عنوان سرآغاز تکلیف های شرعی ملازمه با سنّ تعیین شده در کلام فقها را ندارد و در افراد تحت تاثیر شرایط اقلیمی و تنواع آب و هوایی متفاوت می باشد.
_||_