راهبردهای فرهنگی در توانمندسازی اقشار آسیب پذیر(مطالعه موردی: خانوادههای تحت پوشش بنیاد خیریه وفاق سبز علوی کشور)
الموضوعات : مدیریت فرهنگیامیر حسین رستمی 1 , کامبیز پیکارجو 2
1 - دانشجوی کارشناسی ارشد رشته برنامه ریزی امور فرهنگی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
2 - استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات، تهران، ایران (نویسنده مسئول):
k.peykarjou@srbiau.ac.ir
الکلمات المفتاحية: توانمندسازی, قشر آسیب پذیر, فرهنگ, راهبرد, مهارتهای زندگی,
ملخص المقالة :
مقدمه و هدف پژوهش: امروزه کشورها برای دستیابی به توسعه پایدار، توانمندسازی را کارآمدترین روش یافتهاند. هدف توانمندسازی کمک به افراد ضعیف است تا تلاش نمایند با افزایش مهارتها بر ضعفهایشان غلبه کنند و جنبههای مثبت زندگیشان را بهبود بخشند. پژوهش حاضر درتلاش است تا ضمن تحقیق در مورد عوامل متعدد درونی و بیرونی به بررسی راهبردهای توانمندسازی فرهنگی اقشار آسیب پذیر جامعه بپردازد. روش پژوهش: در این راستا از میان مددجویان تحت پوشش بنیاد خیریه وفاق سبز علوی کشور تعداد 329 نفر بهعنوان حجم نمونه انتخاب شدند که در طول مدت 6 ماه در 20 دوره آموزشی فرهنگی و مهارتی به صورت هدفمند شرکت نمودند، سپس با بهرهگیری از رویکردهای مختلف نظری و روش میدانی، 4 راهبرد فرهنگی شامل: ترویج فرهنگ قرآنی، تاکید بر هویت فرهنگی، تاکید بر هویت ملی و آموزش مهارت های زندگی بر روی 5 مؤلفه توانمندسازی شامل: خوداثربخشی، خودسامانی، پذیرفتن شخصی نتیجه، معنیدار بودن و اعتماد، مورد سنجش قرار گرفت و بر اساس آنها، به تحلیل دادههای گردآوری شده پرداخته شد. یافتهها: در این پژوهش از پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامههای ارسالی پیش از آزمون آلفای کرونباخ میزان 80 درصد را نشان داد و مقدار پایایی بدست آمده بیشتر از 70 درصد شد. در این پژوهش برای بررسی عادی یا نرمال بودن توزیع دادهها، از آزمون کولوموگراف - اسمیرنوف استفاده کردیم. با توجه به نتایج این آزمون دریافتیم که نمونهی موردنظر این پژوهش موردنظر دارای توضیع نرمالی نمی باشد. به همین دلیل برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای غیرپارامتریک آماری بهره جستیم. برای آزمون فرضیههای این پژوهش نیز از آزمون کای اسکوئر بهره گرفتیم. نتیجهگیری: نتایج تحقیق بدین صورت است: در فرضیه اول با انجام آزمون ضریب همبستگی، همبستگی بین ترویج فرهنگ قرآنی و توانمندسازی قشر آسیب پذیر 542/0، در مورد فرضیه دوم همبستگی بین تأکید بر هویت دینی و توانمندسازی قشر آسیب پذیر 319/0، همچنین در فرضیه سوم ، همبستگی بین تأکید بر هویت ملی و توانمندسازی قشر آسیبپذیر 256/0 بهدست آمد که در سطح اطمینان 95/0 وجود این رابطه تأیید شد. در مورد فرضیه چهارم نیز، همبستگی بین آموزش مهارتهای زندگی و توانمندسازی قشر آسیب پذیر 571/0 بهدست آمد که در سطح اطمینان 95/0 وجود این رابطه تأیید شد. چارچوب مفهومی این پژوهش برگرفته از نظریه کنش ارتباطی تالکت پارسونز و نظریه بازتولید فرهنگی لویی آلتوسر و پیر بوردیو می باشد.
_||_