طراحی مدل فضاسازی فرهنگی در جشنوارههای هنری فجر انقلاب اسلامی
الموضوعات : مدیریت فرهنگی
1 - زنجان شهر زنجان - اسلام آباد - خیابان سلیمان سلیمانی - خیابان شهیدصدقعلی سلیمانی - پلاک 57/0 - طبقه همکف
صدقعلی سلیمانی
الکلمات المفتاحية: فجر انقلاب اسلامی ایران, فضاسازی فرهنگی, صنایع فرهنگی و خلاق, جشنواره های هنری,
ملخص المقالة :
هنر ماهیت حسنآفرینی دارد و جشنواره هنری انتشار امواج این زیبایی با بسامد مشخصی است. جریان انرژی این امواج در جامعه عامل ایجاد شور و حرکت در جامعه میگردد و خود این امر تسویه فرهنگ اجتماعی را در پی دارد. آنچه که به عنوان مقدمه و لازمه این معنا باید در نظر داشت وجود سه عامل مهم ذیل است: 1. نسب شناسی و نسبت سنجی هنرها با یکدیگر، 2. درک مفاهیم بلند اسلامی و فجر انقلاب اسلامی به عنوان مرتبه ای از حقیقت تاریخ مقدس و بالاترین آستانه حقنمایی در عالم، 3. و توان ترکیب و برنامهریزی و سازماندهی مبتکرانه این امکانات جهت خلق فضایی اشتیاق آفرین در جامعه بنابراین در ناحیه تفکری به پرداخت نظری هنرها با یکدیگر و نسبت آنها با هم اقدام شده است به این صورت که چگونه و تحت چه شرایطی یک موضوعی قابلیت تبدیل و تبیین در قالبی دیگر را پیدا کند، و در ناحیه باوری به وجود مهمترین محتوای حاکم بر فرم های هنری اشاره میشود . ضرورت بحث حاضر از این منظر است که فضای فرهنگی جامعه غالبا به شیوه پیمایش این چرخه وابسته است. روش تحقیق حاضر بر مبنای تحلیل محتوای کیفی است و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و مصاحبه های مکرر ثبت شده است. مهمترین محصول مطالعه نیز، ارائه یک مدلی تحلیلی برای کارکردگرایی صنایع فرهنگی و خلاق و یک پیشنهاد ساختاری برای ساماندهی و بهینه سازی برگزاری فرایند جشنواره است که بتواند منشا اثر خیری در مرتبه انقلاب اسلامی قرار گیرد.
تاریخ دریافت: 09/03/1402 تاریخ پذیرش: 05/12/1403 | مجله مدیریت فرهنگی سال هجدهم/ شماره 65/ پاییز 1403 |
طراحی مدل فضاسازی فرهنگی در جشنوارههای هنری فجر انقلاب اسلامی
حسن خجسته باقرزاده
دانشیار دانشگاه صداوسیما.
وحید محمدی
دانشجوی دکترای تخصصی مدیریت رسانه، واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران (نویسنده مسئول).
محمدمهدی لبیبی
دانشیار واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
چكيده
هنر ماهیت حسنآفرینی دارد و جشنواره هنری انتشار امواج این زیبایی با بسامد مشخصی است. جریان انرژی این امواج در جامعه عامل ایجاد شور و حرکت در جامعه میگردد و خود این امر تسویه فرهنگ اجتماعی را در پی دارد.
آنچه که به عنوان مقدمه و لازمه این معنا باید در نظر داشت وجود سه عامل مهم ذیل است:
1- نسب شناسی و نسبت سنجی هنرها با یکدیگر.
2- درک مفاهیم بلند اسلامیو فجر انقلاب اسلامی به عنوان مرتبهای از حقیقت تاریخ مقدس و بالاترین آستانه حقنمایی در عالم.
3- و توان ترکیب و برنامهریزی و سازماندهی مبتکرانه این امکانات جهت خلق فضایی اشتیاق آفرین در جامعه.
بنابراین در ناحیه تفکری به پرداخت نظری هنرها با یکدیگر و نسبت آنها با هم اقدام شده است به این صورت که چگونه و تحت چه شرایطی یک موضوعی قابلیت تبدیل و تبیین در قالبی دیگر را پیدا کند، و در ناحیه باوری به وجود مهمترین محتوای حاکم بر فرمهای هنری اشاره میشود که ظرفیت قالبهای هنری چگونه میتواند بازنمایی صحیحی از این شرایط بوجود آمده داشته باشند، و در ناحیه مدیریتی به اهمیت وجود یک ساختار مدیریتی منسجم و فارغ از نواختهای متکثر سیاسی و تغییرات دولتی پرداخته میشود که نه تنها با سلایق و تعلقات سیاسی افراد گره نخورد بلکه خلاقیت آنها را در ارتقای دقت این قضیه به کار گیرد. ضرورت بحث حاضر از این منظر است که فضای فرهنگی جامعه غالبا به شیوه پیمایش این چرخه وابسته است. غلظت، شدت و ارتفاع در ترکیب سه عنصر فوقالذکر به عنوان ممهمترین مولفههای کیفی این قضیه یاد میشود. روش تحقیق حاضر بر مبنای تحلیل محتوای کیفی است و با استفاده از مطالعات کتابخانهای، مشاهدات میدانی و مصاحبههای مکرر ثبت شده است.
مهمترین محصول مطالعه نیز، ارائه یک مدلی تحلیلی برای کارکردگرایی صنایع فرهنگی و خلاق و یک پیشنهاد ساختاری برای ساماندهی و بهینهسازی برگزاری فرایند جشنواره است که بتواند منشا اثر خیری در مرتبه انقلاب اسلامی قرار گیرد.
کلید واژهها: فجر انقلاب اسلامی ایران، فضاسازی فرهنگی، صنایع فرهنگی و خلاق، جشنوارههای هنری.
مقدمه
انقلاب اسلامی به عنوان مهمترین مولفه فرهنگ عمومی کشور وقتی در ساحت هنر خود را بازنمایی میکند باید ابهت و در عین حال تواضع خود را به تصویر بکشد. صنایع فرهنگی و خلاق به عنوان محمل بروز هنری، قابلترین منشوری است که نور این انقلاب اسلامی را در معنابخشی به زندگی در تنوع رنگی و تکثر فرمی به چشم و قلب مخاطبان ارائه میدهد.
محل تمرکز مقاله روی این موضوع بنیان گذاشته شده است که:
1- نسبت هنرها با یکدیگر و بالتبع نسبت جشنوارههای هنری با هم چگونه است؟ آیا این تناظر بصورت متوازن در دو ساحت نظر و عینیت جامعه هنری برقرار است؟ برای تناسبسازی و توازنسازی این مقوله چه فرآیندی را باید در پیش گرفت؟
2- نحوه آرایش صنایع فرهنگی و خلاق از فجر انقلاب اسلامی به عنوان مهمترین اتفاق عالم و ظهور حکومت دینی با مقیاس کشوری و امتی است چگونه باید باشد؟ آیا عظمت و قوت اثر این فجر در ساحت هنری و میدان جشنوارهای تصویر و تفجیر شده است؟
بنابراین بررسی چنین ماتریسی به عنوان مقصود این مقاله در نظر گرفته شده است که در مرحلهشناسی نسبتهای هنری را با یکدیگر مورد ارزیابی قرار دهد (تقدیم و تاخر، تاثیر و تاثر، خاص و عام، محکم و متشابه و...) و در مرتبه شناسی میزان بهرهمندی صنایع فرهنگی و هنری را به عنوان بستر ارتزاق و بهجت خود از متعالیترین مفاهیم خلق شده و به عینیت رسیده در مقیاس جهانی که همان مفهوم فجر است را مورد سوال قرار دهد (فجر، نور، انقلاب قلبها، حکومت دینی، ظلمستیزی و عدالتطلبی و...).
تفصیل فجر انقلاب اسلامی از یک سو به عنوان مهمترین محتوای مورد نظر باید مورد کنکاش قرار بگیرد که منجر به تفصیل و تجزیه مسائل فعلی انقلاب و فرصتها و تهدیدهای موجود شده و از سوی دیگر مناسبترین ابزار فرهنگی و خلاق جهت به کارگیری برای بیان آن موضوع خاص کشف و به کار گرفته شود.
پیشینه و ادبیات پژوهش
جایگاه انقلاب اسلامی ایران در تاریخ مقدس
جریان تاریخ جامعه انسانی از زمان هبوط حضرت آدم علیه السلام خلق شد و تا وقوع قیامت امتداد دارد. این سیر اگر در دامنه کلامیخداوند دنبال شود دارای یک جریان روندهای است که مقصدش امت واحده اسلامی است. امتی که همه آحاد آن به یک پیوستگی و انسجامی در تبعیت از امام خواهند نائل خواهند آمد.
در فرایند شکلگیری این امت توحیدی، نقاط عطف بلندی قرار دارد که گاه سرعت و شتاب دستیابی به این امر را افزون میکند. نقش هر کدام از انبیا را باید در این منظومه به وضوح مشاهده کرد که هر کدام در قوم خود هدایتگری این جریان را بر عهده داشتند. امتداد وجود انبیا به حضور ائمه علیهم السلام وسعت گرفت و ایام ظهور آن حضرات قاعده شکلگیری امت واحده را ترسیم نمود و گرایش و مطالبه و نیاز بشری را به عنوان اصلیترین عنصر بستری این مقصد باشکوه معرفی کرد. از همین روی غیبت آخرین امام به دلیل عدم تطابق میل امت با افق امامت در تقدیر عالم قرار گرفت و تا مهیا شدن بستر اولیه نیز بر همان قضا جریان خواهند داشت.
یکی از نقاط مرتفع این جریان در ایام غیبت امام مهدی علیه السلام، که شور و شعور ملتی را همراستای با رهبری منتسب به امام ساخت وقوع واقعه انقلاب اسلامی ایران بود. انقلابی که در آن دلها منقلب شد و عقلها ارتقا یافت و امیال بلندی شکل گرفت و ریشه ظلم و تبعیض را کنار زد و با امام انقلاب بیعت کرد که آرمان اسلام و انقلاب و عدالت طلبی را تا استقرار آن همراهی کند.
این انقلاب اثرات بینظیری در سطح افکار عمومی جهان بر جای گذاشت و آنها را به مدلی از گرایشات و باورهای دینی سوق داد که قدرت و عظمت ایمان را در وجود آنها یادآور شد و تمام معادلات سیاسی سران حکومتهای مستولی بر شرق و غرب عالم را دگرگون ساخت که تاکنون انقلابهای قبلی اعم از انقلاب فرانسه و روسیه و ... تاکنون مدلی مشابه آن را هرگز ندیده بودند.
تاریخ مقدس نظر به این تقدیر خداوند در جاری شدن و فراگیر شدن دین خود بر تمام عالم است که آیه 33 سوره توبه نیز به همین وعده الهی اشاره دارد. (هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ).
بنابراین هر واقعهای در راستای جریان ظهور دین خداوند قرار بگیرد مصداقی از نصرت و فتح دین است زمین عالم را به برکت جریان وعده الهی احیا میکند.
قرارگیری و جایابی افراد در این منظومه بلند و سیر پرشتاب به سمت نهایت آن که امت واحده باشد، ماموریت فردی و اجتماعی مختلفی است که باید برای آن نقشهای معینی را ترتیب دهند که بهترین کارکرد را داشته باشند. این سیر تاریخی که همان تاریخ مقدس نام دارد دارای چنینی تقدیری است و قطعا محقق شدنی است و تبیین جایگاه هر شخص و جامعه برای موثر بودن در تحقق این جریان، مهمترین اراده تاریخی اکنون ماست.
حال باید دید در کسوت فرهنگ هنر و در قالب جشنوارههای هنری چه آرمانی نسبت به این وعده حقیقی، و چه نگاهی نسبت به فرآیند تحقق آن برای امت متصور میشود. وزن رخدادهای هنری در این منظومه چه مقدار است؟ چه مقدار برای تفصیل این مطالب در سطوح نظری و علمیکار شده است و چه میزان مواد اولیه تهیه آثار هنری با چنین برداشتی فراهم است؟
فجر انقلاب اسلامی
فجر و هنگامه ظهور نور انقلاب که مصداق ایام الله است به نحوی باید تکریم شود که تجلی آیه خداوند قرار بگیرد. منظور از آیه بودن، قرارگیری در قامت شاخص و مبنایی است که با اشاره به آن تمام راه روشن شود. آیه بودن فجر و انقلاب اسلامی ذیل ولایت و به عنوان مصداق خاصی از تاریخ مقدس به شمار میرود و به عنوان شاخصی است که افراد خود را بواسطه تنظیم با آن در مدار ولایت قرار میدهند. این تاکید در فرمایش شهید بزرگوار انقلاب اسلامی شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و در فراز وصیت ایشان ذکر شده است:
"برادران، رزمندگان، یادگاران جنگ؛ یکی از شئون عاقبت به خیری «نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب» است. "والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری همین است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد."
در بیان امام خمینی رحمهالله علیه انقلاب اسلامی انفجار نور بود. نور روشنیبخش است و انفجار نور یعنی تصدیق این امر و زدودن هر گونه ابهام و انکار از ساحت جامعه.
از سوی دیگر و با تدبر در سوره مبارکه فجر، به درک جایگاه فجر نیز میتوان دست یافت که فجر ظهور تام یک نصرتی است که بعد از یک لیال عشر رخ میدهد. لیالی که مقام مقاومتی امت را بشارت میدهد و از قرین بودن فتح و پیروزی و به ثمر نشستن تلاشها خبر میدهد. وقتی فجر در مقیاس انسانی و جامعه و تمدنی قرار میگیرد شؤون متفاوتی را در منشور خود به نمایش میگذارد که بررسی جلوه گاره این منشور در ابعاد ذیل مورد ارزیابی قرار میگیرد.
فجر در ابعاد انسانی
زمانی که از انقلاب اسلامیسخن به میان میآید قطعا نخستین بارقههای انقلاب در قلوب آن جامعه رخ میدهد. قلب ادمی که مرکز امیال و توجهات انسانی است زمانی که نسبت به فرامین الهی خشیت پیدا میکند خداوند نور انقلاب را در وجود او میتاباند و گرایشات و افکار و امورات او را جهت میدهد.
چنین منظری باید در تمام ساحات هنری به عنوان نطفه اصلی قرار بگیرد و رشد استعدادهای انسانی به عنوان مهمترین و پایهایترین مرتبه فجر در مرکز هر فعالیتی قرار بگیرد. از این رو ارتقا در تمام مولفههای انسانی ذکر شده در جدول زیر به عنوان هدف مطلوب نگارش آثار هنری است.
مولفههای فجر انسانی | شاخص | تعریف عملیاتی |
تصور | (تصویرسازی) | تمام تصاویر قابل دریافت از یک پدیده در تمام مراتب |
تخیل | (خیالپردازی) | وسعت دادن به پدیدهها از ماهیت تا کارکرد و همچنین ارتباط دادن پدیدهها به هم بواسطه هنر خلاقیت |
تفکر و تعقل | (نحوه ارتباط دهی محکمات و محل رجوع جامعه) | ایجاد یک محور و پایه برای چهارچوببندی و ستونسازی به برداشتهای تصویری و تخیلی |
علم و ایمان | (وسعت و ارتقابخشی) | تعمیق و ترفیع داشتهها و سرمایهها و همچنین تسهیل در اجرا |
تمایل | (گرایش و ذائقه) | ایجاد میل و شیبسازی جهت انجام مشتاقانه امور |
تشخّص | (روحیه و شخصیت) | شاخصه و صفت و خصلتی خاص در مورد افراد که آنها را منحصر به فرد میکند و در عین حال موجب تسریع امور نیز میگردد. |
تعیّن | (عینیت جامعه) | بروز عینی و رفتاری افراد در جنبههای مختلف زندگی |
فجر در ابعاد جامعه
جامعه به عنوان محمل شکلگیری انواع روابط و تعاملات انسانی است. اجتماعات مختلفی که هر کدام دارای یک نبوغ و استعداد خاصی متناسب با اقلیم و تاریخ آن منطقه به شمار میرود بنابراین ساماندهی و تمرکز بر تنوع مواجهات متناسب با هر کدام به عنوان یک اصل مهم به شمار میرود ضمن اینکه هدف از پرداخت به امورات جامعه ایجاد همافزایی و وحدت رویه در شکلگیری روح جمعی و ظهور دولت و ملت اسلامی است. طبق همین مبنا پرداخت به مولفههای جامعه که در شکل زیر ملاحظه میشود به عنوان زیربنای ورود، پرداخت و ارتقای مفاهیم عمومی جامعه مورد دقت قرار میگیرد که منجر به شکلگیری روابط حسنه در تمام سطوح جامعه میشود و امکان رشد جمعی را بصورت وسیع برای همگان فراهم میسازد.
مولفههای فجر جامعه | شاخص | تعریف عملیاتی |
روابط خانوادگی و اجتماعی و اقتصادی | (اذن) | تمامی روابط مبنادار باشند و مبنای خود را از ساحت دین اخذ کنند. |
تبادل فرهنگها و گفتمانها | (عهد) | قومیتها و تفاوتهای اقلیمیو جغرافیایی و فرهنگی همه ذیل ساختار و تعهد الهی و قانونی خود دادوستد کنند |
تفکر و تعقل اجتماعی | (تولی و تبری) | منطق رفتاری در تمام ساحات مختلف مبتنی بر آمادهسازی عرصه برای ظهور احکام باشد و هرگونه رفتار متمایل به نفسانیت در قالبهای متعدد روا نیست. |
تزکیه و تعلیم و طاعت | (الفت و ملت) | روابط افراد جامعه در عین وجود سختیها و کاستیها بصورت مودت و رحمت باشد چراکه بدون آن امکان اصلاح امور میسر نیست و در این مسیر همه ساختارها باید ذیل مسائل اولویتدار جامعه قدم بردارند. |
تنوع مردم و تخصصهای مختلف | (صراط) | هر کدام از افراد و اقوام دارای یک ماهیت اقلیمی و تخصصهای منحصر به فرد است. همین امر آنها را به برنامهریزی در راستای بروز استعدادهای خود رهنمون میکند. |
جریانات اجتماعی | (انفاق) | هماهنگی افراد و یا در وجه مقابل ناهماهنگی آنها منجر به سرعت جریانات یا اصطکاک و کندی و اختلال در مسیر رشد جامعه به وجود میآورد. |
بروز خیرات اجتماعی نشر فضائل و احکام و اقامه قسط | (سبیل) | بروز و ظهور استعدادها و به نمایش گذاشتن دستاوردهای حرکت در راستای پیاده سازی احکام و اقامه عدل در ساحات مختلف نتیجه چنین رویه ای خواهد بود. |
فجر در ابعاد تمدنی
بلندترین مقیاس شکوفایی بشریت در ساحات مختلف زندگی را تمدن مینامند که مقدمه و لازمه شکلگیری امت واحده توحیدی است. از این رو ترجیح این آثار در فضای فرهنگی و منطق هنری مهمترین سنجه مدیریت فرهنگی است چراکه توانسته است در مختصات تاریخ مقدس نقش فردی و اجتماعی و تمدنی خود را جایابی کند. بدیهی است داشتن چنین افقی و تهیه منظومه اثاری در چنین قوارهای نیاز به عزم جدی و انسجام همگانی است که ارادههای بلند و همتهای قوی نیز میطلبد.
مولفههای فجر تمدنی | شاخص | تعریف عملیاتی |
نحل و طیر | امتسازی (زندگی جمعی) | درجهای از نیاز به تفاهم امت بر سر مسائل اساسی که موجب تراکم آنها در یک راستا و با یک هدف خاص میشود. |
زندگی انبیا | امام خواهی | درجهای از نیاز به راهنما و رهبری در جامعه که نظام برنامهریزی و ساماندهی را به بهترین وجه و در راستای شکوفایی لستعدادهای فردی و سرمایههای اجتماعی فراهم آورد. |
مدینه النبی | تبلور تام نظام امام و امت در یک جمع خاصی | اجتماعی از افراد که در میان آنها تمام ارتباطات مبتنی بر نظام امت و امامت است. |
حج | منسک سازی امام و امت | آئینی که در آن مانور حقیقی ایمان و افقسازی حرکات و جریانات امت رقم میخورد. |
کربلا | جهاد دائمی | ایجاد روحیهای در آحاد امت که به واسطه آن تمام اعمال و رفتار جامعه حکم جهاد پیدا میکند. |
حکومت امیرالمومنین علیهالسلام حکومت امام مهدی علیهالسلام | حاکمیت دین در تمام شوون زندگی | تشکیل امت واحدهای که دین تمام شوون و ساحات و مراتب زندگی فردی و اجتماعی را ساختارمند میکند و مدیریت لایههای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی مبتنی بر دین و طبق راهنمایی امام صورت میگیرد. |
با توجه به جداول سه گانه فوق در حداقل ترین حالت انتظار میرود که جشنوارههای فرهنگی و هنری چنین ساحت و فخری را بر خود فرض کنند که راوی چنین منظومه بلندی خواهند بود. برای ساختاربخشی به چنین منطق روشن و افق بلندی نیاز به بازتعریف مسولیت مدیریتی و انسجام عملکردی در حوزه فرهنگ و هنر وجود دارد که جدیت و عزم ملی را برای چنین حرکتی سامان بخشد.
جشنوارههای فجر انقلاب اسلامی
حفظ انقلاب اسلامی به اندازه خلق آن اهمیت دارد. میزان مراقبت و تلاش برای مصونیت بخشی از آسیبهای مختلف از مهمترین وظایف جامعه دینی است. هنر مقولهای است منطبق بر فطرت زیباطلب و حسن خواه انسان است و از این منظر میتواند توجهات جامعه را بواسطه اهمیت دادن به نقاط اهرمی و شتاب رشد آن متمرکز سازد و امیدآفرینی را در جامعه افزایش دهد.
ساخت جشنواره برای هنرها به مثابه ترسیم نقشه گرایشات و افقهای جامعه است و مدیریت این عرصه باید به اصول محکمی متصل باشد. اصولی که عرصه سلایق هنری را به مرتبه عقاید انقلاب اسلامی پیوند دهد و میدانی از خواستنیهای زیبا با پشتوانه دینی را برای جامعه ترسیم کند و در مقابل از گزند و آسیبهای مورد تهدید نیز دوری کند.
ردیف | اسامی جشنوارهها | دوره برگزاری (تا انتهای سال1401 ) |
1 | جشنواره فیلم فجر | 41 |
2 | جشنواره تئاتر فجر | 41 |
3 | جشنواره موسیقی فجر | 38 |
4 | جشنواره هنرهای تجسمیفجر | 15 |
5 | جشنواره شعر فجر | 12 |
6 | جشنواره مد و لباس فجر | 11 |
7 | جشنواره ادبیات جلالآل احمد | 15 |
8 | جشنواره بازیهای رایانهای | 8 |
9 | جشنواره ملی اسباببازی | 7 |
10 | جشنواره رسانههای دیجیتال | 12 |
11 | جشنواره فجر صنایعدستی و هنرهای سنتی | 7 |
با معدلگیری برگزاری جشنوارهها تا انتهای سال 1401 رقم قابل ملاحظهای رویت میشود که توقع و مطالبه اثرگذاری فرهنگی این عرصه را فراتر از موجودیت فعلی دارد از این رو انسجام ارتباط افقی و عمودی این عرصه (ساحت هنرها با یکدیگر مرتبه هنرها با انقلاب اسلامی) مهمترین مسوولیت فعلی عرصه فرهنگ و هنر است.
چهارچوب نظری هنر
برای بررسی هر پدیدهای، نزدیکترین و ملموسترین راه شناخت، ارزیابی ظواهر و بروزات آن است. هنر معرکه تحسین و عرصه ظهور و بروز حُسن است، و به شرط مدیریت صحیح آن، بهترین راوی عینیت و حقیقت پدیدهها و رویدادها خواهد بود. هر مساله و چالشی در جامعه ناظر به نیاز و انگیزهای در درون آدمی است که در صورت عدم رفع، تاخیر در رفع، رفع کاذب و یا ارجاع ناصحیح به غیر، اجتماع انسانی را دچار آفت میکند بنابراین انسان و جامعه به فراخور تغییرات وسیع محیطی و تکنیکی در معرض مجموعهای از آسیبها و اختلالهای جدید قرار دارند به همین دلیل مواجهه با تنوع مسائل اجتماعی نیاز به تنوع گونهشناسی از ماهیت، کارکرد و اثرگذاری صنایع خلاق هست چراکه عدم شناخت نسبت به مولفههای یاد شده در مورد صنایع خلاق، کلاف مسائل اجتماعی را سردرگمتر میسازد.
این گونهشناسی در ساحات ماهیت، کارکرد و اثرگذاری موجب میشود که از سویی تبیین صحیحی نسبت به آسیبها، مراتب آسیب و دامنه مسائل و پراکنش آنها صورت گیرد و از سوی دیگر نوع و میزان بهرهمندی از صنایع خلاقی که برای مواجهه با آسیب خاص در سطح و مرتبه خاصی بناست استفاده شود مشخص گردد.
مولفههای هنر حقیقی
در هنر موضوع زیبایی و ابراز آن از اهمیت خاصی برخوردار است و اولین کلمهای از قرآن که میتواند هم مفهوم حسن و هم ابراز را با هم داشته باشد کلمه حمد است. زیرا در این کلمه زیبایی صادر شده مورد تحسین واقع میشود. در واقع حمد قدرشناسی از بروز زیبایی حقیقی یا زیبای از جنس کمال است. از همین رو مجموعه مولفههایی که در یک اثر هنری باید لحاظ شود تا به غایت خود که همان ارتقای جامعه مخاطبان است دست یابد به قرار ذیل است:
1- اثر هنری باید واجد جلوههای زیبای کمال و نیز دلالتدهنده به آن باشد و اگر در یکی از این دو کوتاهی کند خود را از دایره حُسن و حمد خارج کرده است. پس هنر دارای روش و منطقی است که آن را از دایره صرف ذوق و هیجانات بیرون میبرد و یه یک زیبایی روشمند دلالت میدهد.
2- یکی از ضرورتهای اثر هنری القا و افزایش نفوذ است. القا به خاصیت رویاروسازنده و جلب توجه کننده هنر اشاره دارد. و اگر اثری به هر دلیل نتواند مخاطب خود را جذب کند نمیتواند ادعایی در هنری بودن خود داشته باشد. این ویژگی در صورت خارج کردن مخاطب از غفلت و بیخبری نسبت به موضوعی و متمایزسازی موضوع نسبت به موضوعات دیگر امکانپذیر میگردد.
3- رسالت هر اثر هنری ایجاد حرکت و قیام در رابطه با موضوعی است که برای آن تولید شده است. اگر اثر هنری بخواهد صرفا جلوهای از زیبایی را نمایش دهد و نتواند یا نخواهد در مخاطب ایجاد حرکت به سمت کمال به نسبت موضوعی داشته باشد اثر هنری محسوب نمیشود.
4- از سویی دیگر نشان دادن مصادیق حقایق میتواند نقش تعیینکنندهای در هدایت انسان داشته باشد این مهم توسط هنر میتواند اتفاق بیفتد و افراد را به سمت تشخیص درست و تعیین وظایف سوق دهد.
5- در هر اثر هنری پیامیبه مخاطب منتقل میشود که دارای موضوعی است که هنرمند سعی کرده است مخاطب را نسبت به آن موضوع متوجه و هشیار کند. لازم است انتخاب موضوع اثر هنری وابسته به نیاز مخاطب و فهم درست حقایق در رابطه با آن موضوع باشد بنابراین ضرورت شناخت مخاطب برای ابراز هر القایی از اولویت بالایی برخوردار است.
6- در باب اهمیت هنرمند نیز همین بس که عامل انتقال اثری هنری میتواند تولیدکننده اثر و نیز انتقال دهنده اثر باشد و هر یک به نوبه خود در انتقال مفهوم به مخاطب نقشی اساسی دارند.گاه انتخاب زمان و مکان ارائه یک اثر هنری از تولید آن اثر اهمیتش بیشتر است و این شناخت از مختصات زمانی مکانی در بسیاری اوقات اهمیتی به همان اندازه اثر هنری پیدا میکند.
7- علت تنوع قالبهای هنری به دلیل تنوع ذائقههاست. همچنین خلاقیت در ارائه حقایق که از ویژگیهای ساختار تفکر انسان است سبب میشود تا هنرمندان را به ابرازهای مختلفی در ارائه حقایق به دیگران سوق دهد. در اهمیت قالبسازی برای ابرازات مختلف و ارتباطات در جامعه باید به قالبسازی و فضاسازی توجه ویژهای داشت. اثر هنری به واسطه ابزار و اسباب خاص و متنوعی تولید میشود که میتوان از آن به قالب هنری یاد کرد. قالب هنری براساس بستر، موقعیت و جنس، کالبد اثر هنری را تشکیل میدهد و هر اثر هنری به واسطه آن پدیدار میشود. به عبارت دیگر میتوان قالب اثر هنری را ابزار تولید اثر هنری دانست.
زبان در وجود انسان عضوی است که وظیفه آن ایجاد کلام برای ارتباط با مخاطب است. به همین دلیل میتوان قالب اثر هنری را به عنوان زبان هنر معرفی کرد. این زبان میتواند به صورتهای مختلف و با قشرهای و گروههای متفاوت با حالات مختلف ارتباط برقرار کند. در گفتگوسازی لازم است جامعه نسبت به حدود کلمات و معانی آنان به فهم مشترکی برسد و از تشتت در فهم مصون گردد. همچنین لازم است ادب در کلام و نیز تناسب در گفتگو از نظر مرتبه و سن مراعات شود. زیرا از مهمترین عوامل حفظ تقوا برای فرد و جامعه گفتگوست. همچنین هر قدر هنرمندی و بروز حسن در افراد پرورش یابد، استفاده از نطق و کلام گسترش مییابد (اخوت،1401).
صنایع فرهنگی و خلاق
صنایع فرهنگی و هنری به صنایعی گفته میشود که در زمینههای خلق، تولید و تجاریسازی محتوا که ماهیتی ناملموس و فرهنگی دارند فعالیت میکنند. این محتواها معمولا از طریق کپی رایت حفاظت شده و در قالب کالاها و خدمات عرضه میشوند (UNESCO,2000)
خدمات و کالاهای فرهنگی معمولا دارای پنج ویژگی مشترک هستند:
1- ابزاری برای ارائه پیام نمادین به مشتری-مخاطب به شمار میرود و این مهمترین و شاید متمایزترین خاصیت صنایع فرهنگی و خلاق است که مخاطبین خود را به دریافت پیامیفرارتر از حدود فعلی دعوت میکند.
2- نیازمند به کاربرد خلاقیت است چراکه جنس سرمایه، فکری و معنوی است بنابراین برای حفظ مخاطبین به سرمایهسازی خلاقانه و مبتکرانه فکری احتیاج است.
3- حداقل بصورت بالقوه حاوی حق مالکیت فکری هستند که متعلق به فرد یا گروه خاصی است.
4- به دلیل انطباق با نیازهای روانی و روحی افراد به عنوان اعتیاد عقلانی توسیف میشود بطوریکه مصرف فزاینده فعلی آنها سبب مصرف فزاینده آنها در آینده خواهد شد و چنین تقاضایی غالبا بصورت تجمعی و انباشته خواهد بود.
5- دارای ارزش استفادهای و غیر استفادهای: به عبارتی دارای ارزش فرهنگی و اقتصادی هستند و همین بعد فرهنگی آن، موجب تمایز با دیگر اقلام مورد بهرهبرداری مشتریان است (بیدرام،1401).
جشنوارههای هنری
جشنواره ساحت فضاساز زیبایی و برانگیزاننده ارادههاست. محملی که موجب درگیری و مانوس بودن مخاطب با مجموعهای از مصادیق زیبایی میشود که میتواند آنها را در درون خود تصدیق کند. معمولا برای بزرگداشت مقولات مهم در هر کشور، تبدیل کردن آن موضوع به یک امر همگانی با مشارکت عموم مردم آن جامعه امری بدیهی است. از این منظر جشنوارههای هنری یکی از بهترین ابزارهای موجود برای خلق چنین عرصهای است بنابراین تمامی کشورها دارای آیین و جشنهایی متناسب با فرهنگ و آداب خود دارند. بعضی از این جشنوارهها علاوه بر تعریف هویت ملی برای خود در صدد تعریف و ارئه الگوی فرهنگی خود نیز بر میآیند. در همین منطق نیز جشنوارههای هنری به دلیل خاصیت نفوذپذیری امکان جایابی و استقرار در مقصد مورد نظر را بهتر میتواند انجام دهد که اگر این اتفاق رخ دهد توجه و گرایشات جامعه مقصد را به سمت تفکرات خود سوق داده و امکان بهرهوری از آن جامعه را برای خود مهیا کرده است.
ذیل همین منطق، هر کشوری که به یک اعتماد به نفس واقعی و قابلیت اطمینانی از جنس مولفههای هویتی از فرهنگ خود دست یابد خود را در آیینه جشنوارهها و در معرض عموم مخاطبان میگذارد.
فضاسازی هنری صنایع فرهنگی و خلاق
نظر به اینکه هر کدام از ساحات هنری سیر تاریخی ظهور و بروز متفاوت خود را داشتهاند و حتی در این مختصات شمارهگذاری هنری نیز صورت گرفته است منتهی مهمتر از آن، ماهیت اصلی قالبهای هنری است که غرض و غایت آنها را متفاوت از هم میسازد. از این رو هر کدام از این قالبها دارای یک ابعاد تعریفی و کارکردی مشخصی هستند که دقت و توجه در این معنا و روش بهرهمندی از آنها موجب تاثیرگذاری بیشتر این موضوع خواهد شد. در جدول زیر به اختصار هر کدام از این عناصر هنری در نسبت با هم تعریف شدهاند که این تشریح باعث ایجاد انسجام معنایی در پرداخت هنری بهینه به مسائل جامعه را در پی خواهد داشت.
ارتباط و تبادل و تبدیل عناصر هنری با هم | تجسمی
هماهنگی | موسیقی
قید و آوا | ادبیات و شعر
معنا | انیمیشن
تخیل | تئاتر
روایت و بیان(لحن) | سینما
میل و ذائقه | مد و لباس
زینت و فعل | بازی رایانهای+اسباب بازی
شاکله | رسانه
تراکم یا پراکنش |
نمادسازی | ریتم و جریان دار | ثبت نقطه عطف (اعتناسازی) | زمان سازی و مکان سازی | نشان و نماد و باب ورودی | یک راوی صامت چندلایه از اتفاقات | حس غرور | مانوس سازی | جعل و وضع واژه | |
موسیقی | هارمونی | نظم سازی | هویت و مساله سازی | جهشهای متفاوت | تاکید و تصریح و انگیزش | روان و آهنگین | انطباق و وسعت حال | پرحرارت بودن | القاسازی |
ادبیات و شعر | منظرگاه و زاویه ساز | موزون و متن ساز | مفهوم سازی | مقیاس بخشی | فاخرانه و ارتقابخشی | استعدادپردازی و مخاطب سازی | عزت و اعتماد به نفس | عادی سازی | کارکردسازی |
انیمیشن | تعادل بصری | شیب و حجم توجه | هویت بخشی | اُنس سازی | صراحت برخورد | متناسب بر عقاید و سلایق هویتی | حُسن و زیباسازی | میل سازی | طیف ساز و مخاطبسازی |
تئاتر | تمرکزسازی و تراکمبخشی | دامنهسازی و صحنهپردازی | جهت سازی | صمیمت بخشی | نطق سازی | اشتیاق سازی | قرابت بخشی | الفت بخشی | عمومیت بخشی |
سینما | تلفیق و ترکیب و کارکردسازی (خلق شخصیت) | فاز وهارمونی ساز (اولویت دار) (تمام مسائل جامعه از یک مرتبهای به بالا را روایت کند) | افق سازی (ناظر به یک هدفی باشد) | تسخیر اذهان | زیست و باورپذیرسازی | شان سازی | میدان و عرصه سازی | صنعت زا و ایده ساز | بلوغ و مرجعیت بخشی |
مدولباس | آرایش و سبک سازی | بافت و جنس | ستر و پوشش | ترکیب بندی و طرح سازی | تکریم و حیابخشی (حس حاضر بودن در صحنه- مخفی نشدن- لباس اجتماع سازی) | جذابیت | سبک سازی | تکریم تنوعهای فرهنگی و قومیتی | تعدیل و تولید دسترسپذیر |
بازی رایانهای + اسباب بازی | هدفدار و نسخههای بروز | توازن محتوایی و فنی | ارتقای گرایشات | چالش برانگیز و تفکرزا | تعاملی | اقتباسی و زنجیره سازی | آشنا سازی و غریبزدایی | سهل سازی | نزدیک سازی |
رسانه | کلمه یابی | خوش ریتمی | خوش کلامی | جوانمردی و اخلاق | صراحت و صدق | تنوع بخشی و تعلیق | قول متین و مفتخرانه | قابل درک و همه فهم | عرف سازی |
توجه به جدول فوق تناظرات و مناسبات مستقیم و غیرمستقیم بین متغیرها را نشان میدهد و بیان میدارد که نسبت هر عنصری به عنصر مقابل خود چگونه باید باشد. به عبارت دیگر و از منظر ادبیات عرب هر کدام از موارد فوق چه نوع اشتقاقی از مصدر امر هنری میباشد.
روابط برقرار شده بین این عناصر از ماهیت و کارکرد و اثرگذاری هر کدام رونمایی میکند به نحوی که برای موضوعات و مسائل مختلف جامعه، بهترین ابزار را جهت پرداخت مساله تبیین میکند. این نسبتها هم به انتخاب بهترین گزینه پرداختی برای مسائل مبتلابه جامعه اشاره دارد و هم سیر انتقال معنا را از یک ساحت هنری به یک ساحت هنری دیگر نشان میدهد و به عبارت ترتیب و توالی پرداخت تا رفع مساله را نشان میدهد چرا که بسیار روشن است منظور از پرداخت به مساله به مثابه نشان دادن صرف مشکلات و اختلالات و آسیبها نیست بلکه منظور استفاده از لحن ممتاز اثر هنری در تبیین تا ترفیع مساله است و به این ترتیب هم شخصیت فرم هنری به عنوان متغیر واحد برجسته میشود و هم نحوه ارتباط با متغیرهای دیگر در قالبهای هنری بعدی اهمیت دارد وهم موقعیت و فضای مساله را در نحوه فضاسازی فرهنگی در ثمربخشی ورود منظومه هنری به آن ساحت را تقویت میکند.
بنابراین تعریف توابع هنری مهمترین مزیت جدول فوق است که طبق آن تابع متغیرهای وابسته و مستقل شکل میگیرد و توجه به آن، معادلات حاکم بر فضای هنری را تشریح میکند.
به عنوان مثال نمونههایی از سوالاتی که به ضرورت و اهمیت مساله فوق اشاره میکند در ذیل آمده است:
- اینکه نسبت هنر تجسمی به هنر سینما چیست؟ نسبت به هنر مد و لباس چه شاخصهای دارد؟ نسبت به ادبیات و شعر چه مختصاتی دارد؟ وقتی در مقام متغیر مستقل است چه شاخصههای هویتی هنر تجسمی را به همراه دارد؟ وقتی در مقام متغیر وابسته است چه شاخصههایی از آن تحت تاثیر قرار میگیرد و تغییر میکند؟
- آیا میتوان ادبیات را در انواع ژانرهای آن سینمای داستانی و دوره تخیل سینمای تصویری قلمداد کرد؟ آیا بهتر نیست برای تصاحب سینمای مطلوب ابتدائا به خلق ادبیات متعالی همت داشت؟
- چگونه میتوان ریتم زندگی افراد یک جامعه را با موسیقی و شعر تنظیم کرد؟ آیا اصلا چنین کارکردی را میتوان از هنر موسیقی انتظار داشت؟ برای رسیدن به نقطه مطلوب موسیقی و برانگیختگی جامعه چه وظیفهای بر دوش هنر موسیقی است؟
- پوشش و مد و لباس یک جامعه چه تاثیری از ادبیات و سینمای یک جامعه میپذیرد؟ آیا اساسا میتوان معادلهای را بین این دو متغیر شکل داد؟ منطق تعریف چنین تابعی چگونه باید باشد؟
- نحوه پرداخت رسانه به مقولات جامعه چگونه است؟ ایا هنر تئاتر جامعه در شیوه اظهار رسانهای دخل و تصرفی دارد؟ آیا تشکیک و خبرپراکنی رسانه و یا اطمینان و آگاهیبخشی آن را میتوان مدیریت کرد؟
- و....
از سویی دیگر اشتراک معنایی جدول که قطر اصلی ماتریس فوق را نیز شکل میدهد مدل زنجیره فضاساز صنایع فرهنگی و خلاق را خلق میکند که روش بهرهمندی از عناصر صنایع فرهنگی را در مورد مفاهیم منظور نظر بهتر نشان میدهد.
از سویی همانطور که در سطورات پیشین گذشت مرحله حفظ انقلاب که ناظر به مسائل مبتلابه جامعه در سیر فرایندی تا تحقق جامعه توحیدی در پیش دارد دارای مولفههایی است که دقت در آنها موجب عدم غافلگیری و فراموشی نسبت به هویت فرهنگی ساحت هنر خود شد.
طبقهبندی مسائل مبتلابه جامعه
هر موضوعی در جامعه وقتی در ساحات مختلف ورود پیدا میکند و ابعاد میگیرد در قالب تعاملات و روابط قابل طرح است و زمانی که همین روابط دچار اختلال میشوند و روند حرکتی و ساماندهی آنها با اصطکاک مواجه میشود در قالب آسیبها بررسی میشود.
تعاملات و روابط | آسیبهای جامعه |
- روش مواجهه با یک پدیده و رخداد - جریانی از فعالیتهای منطبق با روحیه و عرف افراد - معادله حاکم بر روابط افراد - نحوه آرایش امکانات - دادوستد و تعاملات - مقیاسپذیری و کمیت سازی فعالیتها - بهینهسازی و صرفهسازی فعالیتها - معادلات حاکم بر تعاملات افراد - تکنیکها و کنشهای رفتاری و... | - اعتیاد و بیکاری و خشونت - بیاعتمادی اجتماعی و فقر اقتصادی - فساد و تبعیض اجتماعی - بیعدالتی در انواع ساحات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی - سست شدن و به روز نشدن در مبانی انقلاب اسلامی - مسائل اجتماعی نوپدید نظیر فضای سایبر - مشکلات اجتماعی محیط بر جامعه نظیر اختلال در تشکیل خانواده - سیاستهای اقتصادی مخرب و ناکارمد - مسائل آموزش و پرورش - و.... |
تفصیل جدول فوق با ضرب در منشور هویتی صنایع خلاق را نیز میتوان در قالب جدول ذیل مشاهده نمود:
مولفههای فضاسازی صنایع خلاق | مسائل جامعه اسلامی روابط و تعاملات – آسیبها |
نمادسازی | مجموعه نقاط متصل به هم در سطح جغرافیای اجتماعی نظیر منطقه و شهر! (مجموعهای از شخصیتها- موقعیتها- اجتماعات- روابط) قاب گرفتن مهمترین نقاط عطف چالش برانگیز مواجهات انسانی و اجتماعی- توفیقات در معرکههای مختلف زندگی و در مناظری از میادین و معابر عمومی و در مناسبتهای مختلف و تنوع قالبی معماری و دیوارنگاری و....... |
نظمسازی | اساس زندگی انسان بر پایه نظم و عدل است و اگر توازن آن به هم میخورد لایه جبرانی نیز در همان منطقه قرار داده شده است به همین دلیل پیدا کردن و نشان دادن بافتهای وزین و خفیف جامعه نسبت به موضوعات مختلف از مهمترین کارهایی است که در این بخش باید بدان توجه نمود. |
مفهوم سازی | هر رابطه و تعامل و آسیبی در جامعه به دلیل ارتباطات انسانی دچار انواع پیچیدگی و تزاحمات و تعارضات است. از همین روی مشخصسازی مدل تعاملات و مختصات مسائل افراد را به نسبت به ابعاد و مقیاس قضایا رهنمون میکند بنابراین از کنار بعضی از مسائل راحت عبور میکنند و در بعضی مسائل وقوف دارند از نکات این بخش است. |
اُنسسازی | تبدیل مشکلات به مساله و عبور از مرحله تحمل کردن به مرحله رفع کردن! این بخش ناظر به ایجاد خط افق آرمانی برای مخاطب که مخاطب آن را نه در لایه حسی بلکه در لایه خیالی و ادراکی با موفقیت طی میکند بنابراین ایجاد یک زمینه قوت در مخاطب که یکبار با عزم و اراده خود پیموده است میتواند راهگشای بسیاری از روابط و مسائل باشد. |
نطقسازی | ورود به زندگی اجتماعی دیگران و مسوولت داشتن نسبت به دیگران و ایجاد حس توانمندی برای از میان برداشتن موانع و اختلالات! |
شأنسازی | کسی که جایگاهی برای خود متصور است میتواند نسبت به آن جایگاه رفتاری را بروز دهد وگرنه سختی و عدم میل برای انجام امور آن را از شتاب بازمیدارد یا به کلی متوقف میسازد سینما جایگاهساز و شانساز است. |
سبکسازی | نحوره بروز و ظهور افراد و میل به شناخته شدن با هر کسوت و شغل و مراتب انسانی و اجتماعی که خودشان دوست دارند از قابلیتهای سبکسازی است. بنابراین مسائل اجتماعی را به لباس زینت و ستر عیوب انسانی و اجتماعی باید مبدل نمود. |
سهلسازی | هر اتفاقی که بواسطه ترس از قرابت یا عدم شناخت فضای موضوع یا القائات منفی محیطی که انسان را از مقولات روابط و مسائل اجتماعی بیرون میکند مذموم است بنابراین ایجاد محیطی برای آزمون این عرصه و کسب توفیق و احساس قدرت از مهمترین گامهای این عرصه است. |
عُرفسازی | میزان تراکم یا پراکنش افکار عمومی نسبت به یک اتفاق خاص نسبت مستقیمیبا میزان تراکم یا پراکنش اخبار صحیح یا غلط یا شبه خبرهای منتشر شده در جامعه دارد. بنابراین اینکه چه مواردی با چه لحنی و با چه گزارههای حقوقی در جامعه جریان داشته باشد بیشتر در رسانه بروز مییابد. |
در یک دستهبندی کلی دیگر میتوان مسائل جامعه را که انقلاب اسلامی با آن مواجه است در دو گروه روابط و تعاملات از یکسو و آسیبهای آن جامعه از سوی دیگر طبقه بندی کرد:
پرداخت به هر مسالهای با ذوابعاد دیدن آن پدیده و موقعیت به شکل روانی قابلیت حل و فصل دارد. مرحله بندی و مرتبه شناسی در امور باعث میشود که فرآیند و ساختار آن مساله شفاف گردد و به سبب همین کنکاش ذهنی، مختصات مساله بصورت میدانی پدیدار گردد.
ردیف | مراتب مساله شناسی | شاخصها | ساختار نظری |
1- | تسطیح | - از زیر صفر به صفر رساندن ظرفیتهای کور شده در تمام مسائل اجتماعی - به ریل اصلی برگرداندن توانمندیهای زائل شده و هدررفته - زدودن آسیبهای محیطی و فردی وارد شده | مهندسی فرهنگی |
2- | تثبیت | - تعدیل و روانسازی محیط - امنیتسازی برای افراد و پویا سازی شرایط جدید - فعالسازی ظرفیتهای استفاده نشده افراد - یکپارچهسازی افراد و ساختمند کردن گروهها و نهادهای پیرامونی | مدیریت فرهنگی |
3- | ترغیب | - نشان دادن ظرفیتهای فوقالعاده افراد و جامعه - القای امید و حس تسخیر و تعالی در جامعه - ایجاد شوق و رغبت جهت مسابقه افراد نسبت به هم در انواع معرکهها | سیاستگذاری فرهنگی |
حال باید بررسی کرد که صنایع خلاق در چه جایگاه زمانی مکانی و در چه مرتبهای از روابط و تعاملات و یا آسیبهای جامعه ورود کند تا نتیجه مطلوبی حاصل گردد. لازم است وجوه تمرکز صنایع خلاق از منظر درگیرسازی مولفههای انسانی مورد تعریف قرار گیرد:
- بینش: مجموعه ادراکات و گزارههای منطقی یا غیرمنطقی که فرد تعلق فکری به آن دارد و تمام فعالیتهای زندگی خود را به آن مبانی ارجاع میدهد.
- منش: مجموعه گرایشات و هیجانات و روحیات عمومی اشخاص که شاکله عاطفی افراد را شکل میدهد.
- کنش: مجموعه رفتارهایی که آخرین مولفه از حلقه شخصیتی انسان است و منبعث از گزارههای بینش و منش عمل میکند.
صنایع خلاق
تناظر مسائل اجتماعی | تجسمی | موسیقی | ادبیات و شعر | انیمیشن | تئاتر | سینما | مد و لباس | بازی رایانهای اسباب بازی | رسانه |
نقش در فضاسازی | نمادسازی | نظم سازی | مفهوم سازی | اُنس سازی | نطق سازی | شأن سازی | سبک سازی | سهل سازی | عرف سازی |
درگیرسازی مولفه انسانی | بینش | منش کنش | بینش کنش | بینش منش کنش | بینش منش کنش | بینش منش کنش | منش کنش | منش کنش | بینش کنش |
مرتبه ورود به مسائل اجتماعی | تثبیت | تثبیت ترغیب | تسطیح (در مرتبه مقاله) تثبیت ترغیب | ترغیب | تثبیت ترغیب | تثبیت ترغیب تسطیح با لحن ترغیب (لحن عزتمندانه و نه حقیرانه) تسطیح (در مرتبه مستند) | تثبیت | تثبیت | تثبیت |
بنابراین تئاتر و سینما و انیمیشن نباید در حوزههای تسطیح ورود پیدا کنند چراکه پرداخت اسیبها و مسائل اجتماعی در این سطح، بیشتر به معنای ضریب دادن به آن مساله و آسیب خاص است و نشان دادن آنها به معنای خلق کردن آنها است مگر اینکه بتواند مخاطب را از لایههای تسطیح که ناظر به بخشی از واقعیت جامعه است به سلامت عبور دهد و آن را بهانه و نقطه پرش برای مخاطب قرار دهد نه نقطه غلتیدن و فرو رفتن در گرداب آن آسیب خاص. در قالب مشابهتی میتوان از مستندسازی که روی مبنای ادراکی و منطق عقلانی تکیه دارد بهره جست. بطور کلی حوزه نمایشی به دلیل تطابق حقیقی با زندگی افراد در تمام ابعاد و لایههای انسانی و جامعه شناسی قابلیت ساختن واقعیت را دارد
همچنین ورود حوزه ادبیات و رمان وشعر در مسائل تسطیحی نباید باشد چرا که غلبه حوزه منشی و عاطفی در آنها زیاد است و برای بهره جستن از این قالب در مرتبه تسطیح و آسیب شناسی باید به حوزه مقاله نویسی و جستارنویسی ورود پیدا کرد.
طبق همین معادله میتوان تفصیل موارد فوق را بواسطه همان مبنای ماهیت، کارکرد و اثرگذاری صنایع فرهنگی و خلاق جست و جو کرد و از نحوه ورود و خروج و حدود و ثغور این مدل برآوردی به دست آورد.
در ادمه مدل منشوری مسائل اجتماعی در کسوت صنایع فرهنگی ارائه میگردد که نشان دهنده این منطق است که روابط و تعاملات اجتماعی چگونه در آئینه این صنعت ظاهر میشود و بهترین برآورد و ارزیابی و توقع از این حوزه فکری فرهنگی در حل مسائل اجتماعی چگونه باید به مطالبه عمومی مردم تبدیل شود.
مدل منشوری مسائل انقلاب اسلامیدر منشور صنایع فرهنگی و خلاق.
در پایان ذکر نکتهای درباب فضاسازی ضروری است که فضاسازی مقولهای است که برآیند کلیه فعالیتهای صنایع فرهنگی و خلاق است مفهومی که میتوان آن را با اصطلاح امرخواهی تعبیر کرد چرا که شکلگیری چنین فضایی منجر به ایجاد دامنهای از گرایشات و سلایق در جامعه میشود که جهت این اتفاق به سمت جنسی از امرخواهی از جانب مخاطبین و فضاسازی از جانب هنرمندان منتهی میگردد و شناخت و بهرهمندی از این ظرفیت جهت تسطیح، تثبیت و ارتقای روابط و تعاملات و مسائل اجتماعی یک ضرورت محض است.
روش تحقیق
این مقاله بصورت کاملا کیفی نگاشته شده است و روش تحلیل محتوا را به عنوان الگوی مواجهه خود خود برگزیده است که از روی دادههایی که بواسطه مشاهدات مستقیم آثار جشنوارهای هنرهای مختلف، مطالعه آثار مهم در زمینه جشنواره و صنایع فرهنگی هنری و انقلابهای مختلف، مصاحبه با لایه نخبگان فرهنگی و هنری و همچنین گفت و گوهای مکرر با مخاطب مشتریان این عرصه بعلاوه ارزیابی عملکرد مدیریتی جشنوارهها حاصل شده است به برآورد منطق تحلیلی دادهها دست یافته است.
یافتهها و نتایج
فجر انقلاب اسلامی آسمانی است که بارش نور را بر قلوب مومنین و آزادگان جهان سرازیر میکند و این زمین فرهنگ است که باید چهرهاش را بواسطه خضوع صنایع فرهنگی و خلاق و در خدمت قرار دادن خود ظهورات متنوعی از نعمتها را به نمایش بگذارد تا دیگران از دیدن چنین عظمتی به وجد آیند و اشتیاق پیوستن به این نور را پیدا کنند.
بنابراین ارائه پیشنهادات زیر جهت تحقق مدل پیشنهادی فضاسازی فرهنگی بواسطه صنایع خلاق در جشنوارههای فجر انقلاب اسلامی مطرح میگردد.
1- هدف از مطالعه حاضر دستیابی به دو منظور بنیادین بود که نخست تبیین منطق نظری و زنجیره هنری متصل به هم قالبهای هنری است و دوم ظهور و تجلی بلندترین مفاهیم هستی و بالاترین مرتبه رشد انسانی و مهمترین عرصه ظهور حاکمیت اراده خداوندی است. از همین رو انسجام مبانی نظری و بهروز رسانی آنها و کارکردسازی مفاهیم در کسوت صنایع هنری از مهمترین برنامههای ستاد جشنواره فجر انقلاب اسلامی است.
2- جشنوارههایی که با اسم و رسم غیری از فجر حاضر هستند بواسطه ملحق شدن به فضای جشنوارهای فجر خودبه خود به مراتبی از معنا و جایگاهی از مسوولیت هویتی خویش در آستانه انقلاب اسلامی دست مییابند بنابراین انتساب جشنوارههای جاری و فعال ذیل عناوینی دیگری به عناوین جشنواره فجر از مهمترین محورهای قابل تامل است.
3- ترتیب و توالی زمانی برگزرای جشنواره ترجیحا به تناسب تقدم ماهیتی هنرها نسبت به هم و همچنین در نظر داشتن اتفاقات و نزدیکی به ایام عید نوروز برگزار شود که مشارکت حداکثری عموم مردم را شامل گردد. البته لازم به ذکر است که جشنواره گاها به لحاظ کشش زمانی و ظرفیتهای اقلیمی و طبیعی و مناسبتهای تقویمی در ایام فجر دچار عسرتی میشود که امکان برگزاری بهینه را سلب میکند از اینرو برنامهریزی صحیح زمانی با دامنه زمانی منعطف و متوالی از دیگر اولویتهاست. ضمن اینکه عمومیت جشنوارهها در قالب برنامههای نمایشگاهی و فروشگاهی که در فازهای بعدی هر جشنواره هنری خاصی قابل مطالبه است حداقل باید برای یکسال آینده برنامه زمانی را تنظیم سازد.
4- جشنواره منسکی است که میزان هویت و تعلق افراد را نشان میدهد بنابراین هم از ناحیه مردم و هم از ناحیه مسوولین برای برنامهریزی صحیح آن مهم مینماید. مدیریت جشنوارههای فجر به عنوان اصلیترین محل انتشار تعلقات هویتی و بزرگترین منبع تفاخر فرهنگی است. از این رو مدیریت فرهنگی این جریان نباید دچار آسیبهای دیدگاهها و رویکردهای جریانهای سیاسی و التهابات محیطی قرار بگیرد. به همین دلیل انتساب مدیریت این جریان به شورای هنر به عنوان یکی از شوراهای اقماری شورای عالی انقلاب فرهنگی به منظور تدوین سیاستهای لازم در امر هنر، سپرده شود. البته بسیار ضرورت دارد هیات اندیشه ورز و بخش رسانهای شورای هنر دائما در صدد ارائه مفاهیم مطروحه در سال گردند و نظارت و پاسخگویی شورای هنر و شورای عالی انقلاب فرهنگی اعمال گردد تا سیر منطقی و عالمانه مباحث در اختیار منتقدین قرار بگیرد. از سوی دیگر میتوان برای بالا بردن کیفیت علمی شورا در اساسنامه شورا اعضایی دیگر را با موافقت شورای عالی انقلاب فرهنگی اضافه کرد.
5- تعریف مشخص سرفصلها و موضوعبندی برای امتیازبخشی و ترسیم فضای سینمای یکسال آینده جهت اینکه گرایشات و تولیدات سینمایی به سمت اهداف همسو با انقلاب اسلامی چه در ابعاد فجر و چه در ابعاد حفظ آن در مسائل مبتلابه جامعه میل پیدا کند.
6- نظر به اینکه ابعادی از فجر تمدنی در این مقاله تصویر شد ضرورت پرداخت حوزه اندیشه و گفتمانسازی برای این حوزه از اولویتهای مختصات زمانی اکنون است. به همین دلیل شکلگیری واحد پژوهشی و همزمان خیز عملیاتی برای این کار بر شورای هنر فرض است.
منابع
اخوت، احمدرضا (1401). سند تولید و ارائه اثر هنری. نشر قرآن و اهل بیت علیهم السلام
اخوت، احمدرضا (1401). حمد ظهور حسن. نشر قرآن و اهل بیت علیهم السلام
بیدرام، رسول (1401). اقتصاد خلاق. نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
برنامه تلویزیونی دوران (1399). پخش از شبکه افق. Dorantv.ir
جشنوارههای فچر انقلاب اسلامی در سالهای 1396-1401
سایت جشنواره فیلم فجر: https://fajrfilmfestival.com/
سایت جشنواره تئاتر فجر: https://fitf.theater.ir/
سایت جشنواره موسیقی فجر: https://fajrmusicfestival.com/
سایت جشنواره هنرهای تجسمی فجر: https://www.fajrtajasomi.ir/
سایت جشنواره مد و لباس فجر: https://fajrmode.com/
سایت جشنواره شعر و ادبیات فجر: http://fajr.adabiatirani.com/
سایت سازمان یونسکو: https://www.unesco.org/en