تبیین بسترهای جغرافیایی تنش در روابط ایران و افغانستان بر محوریت تئوری کمپ و هارکاوی (با تاکید بر دوران طالبان)
الموضوعات :سید مهدی موسوی شهیدی 1 , بهادر زارعی 2
1 - عضو هیئت علمی دانشگاه فرماندهی و ستاد، تهران، ایران
2 - دانشیار جغرافیا سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: افغانستان, ایران, ژئوپلیتیک, تنش,
ملخص المقالة :
افغانستان کشوری است که در شرق ایران واقعشده و روابط پرفراز و نشیبی را با ایران در طول دوران تاریخی حیات خود سپری کرده است. بررسی روابط افغانستان با ایران در زمانی که طالبان بر این کشور مسلط شده نشاندهنده روابط تیره و تنش در روابط دو کشور بوده است. در حال حاضر با توجه به تسلط طالبان بر اکثریت مناطق افغانستان، شناسایی زمینههایی که می-توانند منجر به تعارض در روابط ایران با این کشور شوند حائز اهمیت است. بنابراین این پژوهش با شیوه توصیفی تحلیلی بهدنبال شناسایی زمینههای تعارض میان ایران و افغانستان در حال حاضر با بهرهگیری از تئوری جفری کمپ و رابرت هارکاوی است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که مهمترین زمینههای تعارض در روابط ایران و افغانستان در حال حاضر در چهار بعد روندهای جمعیتی و مهاجرتهای غیرقانونی از افغانستان به ایران (بیش از دو میلیون مهاجر غیرقانونی)، تعارضات مذهبی و قومی میان دو کشور (تعارض میان گروههای تروریستی حامی سنیان در افغانستان با شیعیان ایران)، مسائل سرزمینی و اختلافات ناشی از آن ( اختلاف دو کشور بر سر رودخانه هیرمند و عدم پایبندی دو کشور به توافق سال 1973 در باره آن و اختلافات دو کشور در باره اسلام قلعه) و وابستگی آب سیستان و بلوچستان به آب افغانستان (پیامدهای مخرب اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی نظیر مهاجرت، رشد بیکاری و تخریب محیط زیست استان سیستان و بلوچستان به دلیل کمبود آب) قرار دارد.
_||_