نسبت دین و اسطوره از منظر مکس مولر
الموضوعات :عباس رحیمی 1 , قربان علمی 2 , ابوالقاسم اسماعیل پور مطلق 3
1 - دانشجوی کارشناسی ارشد ادیان و عرفان تطبیقی، دانشکده الهیات، دانشگاه تهران، تهران، ایران
2 - دانشیار گروه ادیان و عرفان، دانشکده الهیات، دانشگاه تهران، تهران، ایران
3 - استاد گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: مکس مولر, زبانشناسی, اسطوره, دین, امرنامتناهی,
ملخص المقالة :
پیوند دین و اسطوره در یک بستر علمی، راهی را گشوده است که بشر با گام نهادن در آن میتواند با مجموعهای از باورها آشنا شود و تا حدی، منشأ آنها را دریابد. این اتفاق از اواخر قرن هجدهم سرعت بیشتری به خود گرفت و با ظهور دانشمندان نام آشنایی در سدههای بعد، جنبههای پنهان اسطوره و دین بیشتر نمایان شد. بدون شک یکی از آن چهرههای نام آشنا، مکس مولر است. مولر از پیشگامان مطالعات علمی و تطبیقی دین و اسطوره در قرن نوزدهم و متأثر از فیلولوژی، ایدهآلیسم، پوزیتیویسم و باورهای شرقی به خصوص هند بود. او نظریههای قابل تأملی را در ارتباط با اسطوره و دین مطرح کرد که مورد توجه و نقد بسیاری از دانشمندانِ هم عصرش قرار گرفت. در این مقاله سعی شده است با توجه به جایگاه و نقش مکس مولر در مطالعات مربوط به اسطوره و دین، نسبت آن دو در نگاه مولر به شیوۀ توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار بگیرد. مکس مولر ریشۀ اسطوره را در نامگذاری پدیدههای طبیعی میدانست و معتقد بود دین (فرم دینی) با مقدّس شدنِ نام بوجود میآید، یعنی از دل اسطوره. او به امر نامتناهی باور داشت اما منشأ آن را طبیعت میدانست.
_||_