ظهور بینشهای متعالی در ادیان عصر محوری بنا به تحلیل ساموئل آیزنشتاد
الموضوعات :
علی هوشمندخوی
1
,
قربان علمی
2
,
مجتبی زروانی
3
1 - دانشجوی کارشناسی ارشد ادیان و عرفان تطبیقی دانشگاه تهران
2 - دانشیار گروه ادیان و عرفان تطبیقی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
3 - دانشیار گروه ادیان و عرفان تطبیقی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: عصر محوری, بینشهای متعالی, رستگاری, ماکس وبر, هویت جمعی, حاکمان سکولار,
ملخص المقالة :
در این مقاله آرای ساموئل آیزنشتاد در شرح ظهور بینشهای متعالی در ادیان عصر محوری، به روش توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. آیزنشتاد مهمترین دگرگونی دینی در عصر محوری را ظهور بینشهای متعالی در ادیان یهودی، کنفوسیوسی، هندوئی و بودائی میداند. بنا به ارزیابیهای او، بینشهای متعالی ناظر به تمایز میان دو عرصۀ نظم متعالی (پالوده) و نظم دنیوی (آلوده) بودند و کوشش برای رفع تنش میان آنها منجر به نهادینهشدن چند جهتگیری مختلف در ادیان عصر محوری شد: جهتگیری اینجهانی (انجام درست امورات دنیوی) در دین کنفوسیوسی؛ جهتگیری آنجهانی (کنارهگیری از امور دنیوی به منظور رستگاری) در ادیان هندوئی و بودائی؛ جهتگیری توامان اینجهانی و آنجهانی (قوانین شریعتمدار، جهتگیری نیایشی، دستورالعملهای آئینی و مَنهیات اخلاقی) در دین یهودی. در نظر آیزنشتاد نهادینهشدن این رویکردها منجر به بازسازی نظام دنیوی در برخی جنبهها شد: پدیدارشدن حاکمان سکولار که در برابر نظام متعالی پاسخگو و در برابر اَعمالشان مسؤول بودند؛ و مجزاشدن هویت جمعی مبتنی بر تقدّس از هویتهای مبتنی بر مدنیّت و خاستگاه مجزا.
_||_