بررسی ساختار پوشش/کاربری حوزه آبخیز سفیدرود با استفاده از سنجه های بوم شناسی سیمای سرزمین
الموضوعات :
1 - مدرس دانشگاه پیام نور، ایران .*(مسئول مکاتبات)
2 - دانشیار دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران.
الکلمات المفتاحية: پوشش/کاربری اراضی, بوم شناسی سیمای سرزمین, سنجه ها, حوزه آبخیز سفیدرود,
ملخص المقالة :
زمینه و هدف: آگاهی از انواع پوشش سطح زمین و فعالیت های انسانی در بخش های مختلف و یا به عبارتی نوع کاربری زمین به عنوان داده های پایه برنامه ریزی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، به طوری که برای استفاده بهینه از منابع طبیعی در روند توسعه پایدار نیاز به شناسایی منابع اکولوژیک در کوتاه ترین زمان و کم ترین هزینه ممکن احساس می شود. هدف این مطالعه بررسی ساختار پوشش/کاربری اراضی حوزه آبخیز سفیدرود با استفاده از سنجه های بوم شناسی سیمای سرزمین بوده است. روش بررسی: در این پژوهش، نقشه پوشش/کاربری اراضی حوزه آبخیز سفیدرود با توجه به هدف مقاله با استفاده از نرم افزار 2/9 ArcGIS طبقه بندی مجدد شده و در محیط نرم افزار 3/3 ArcView لایه ها به فرمت Grid تبدیل شدند و در نهایت سنجه های مربوطه با استفاده از نرم افزار 3/3Fragstats استخراج گردیدند. سنجه های مورد استفاده در سطح کلاس (کاربری) در این پژوهش سنجه سطح کلاس، درصد مساحت، تعداد پهرو، حاشیه کل، شکل سیمای سرزمین، بزرگترین پهرو، میانگین سطح پهرو، میانگین شاخص شکل پهرو و میانگین فاصله اقلیدسی نزدیکترین همسایه بودند. یافته ها: شاخص تعداد پهرو برای اندازه گیری میزان گسستگی کلاس ها به کار می رود که در این پژوهش بیشترین تعداد پهرو و به عبارتی بیشترین گسستگی مربوط کاربری کشاورزی (691) و کمترین گسستگی مربوط به کاربری جنگل (30) بود. بالاترین میزان سنجه شکل سیمای سرزمین مربوط به کاربری مرتع (56/39) بود یعنی پهرو های کاربری مرتع پراکنده تر هستند و کمترین میزان مربوط به کاربری جنگل (78/10) بوده و در واقع پهرو های جنگل از پراکندگی کم تری برخوردار بوده اند. همچنین، بالاترین مقدار میانگین فاصله اقلیدسی نزدیکترین همسایه که میزان تکه تکه شدگی پهرو های یک کاربری را نشان می دهد مربوط به کاربری کشاورزی (32/6747 متر) بود و کم ترین مقدار آن مربوط به کاربری جنگل (32/908) بود. بحث و نتیجه گیری: میزان تکه تکه شدگی در کاربری کشاورزی بالاترین مقدار است لذا می توان نتیجه گرفت ارتباط آنها با مجموعه هایشان قطع شده است و مفهوم آن این است که اراضی کشاورزی نسبت به سایر طبقات یکپارچگی کمتری (تکه تکه شدگی بیشتری) داشته اند. به هر استفاده از منابع تجدید شونده باید به نحوی صورت گیرد که خللی در موازنه محیط ایجاد نکند چرا تغییر در این منابع به دلیل تغییر در ساختار سیمای سرزمین در کارکرد اکولوژیک منطقه تاثیر گذار است. با این وجود به کار گیری اصول بوم شناسی سیمای سرزمین یک ارزیابی اولیه در مقیاس سیمای سرزمین به دست می دهد که در آن، بر یافتن راهی برای ارزیابی سریع و علمی جهت استفاده از امکانات و خدمات عرضه شده توسط طبیعت در محل تاکید می شود، چون اولویت بندی هر یک از پهرو ها بر پایه کیفیت آنها استوار است؛ بنابراین پیشنهاد می شود از اصول بوم شناسی سیمای سرزمین جهت تهیه اطلاعات ساختاری- مکانی به منظور طراحی و برنامه ریزی سرزمین بهره گیری شود.
- احمدی، احمد؛ کریم جوانشیر، حسن احمدی و ولی الله مظفریان.1382. بررسی پوشش گیاهی در رابطه با واحدهای ژئومرفولوژی در منطقه بارون آذربایجانغربی، فصلنامه تحقیقات مرتع و بیابان ایران، جلد 11، شماره 2 .صفحات 169-191.
- Amirnejad, H., Khalilian, S., Mohammad H., A, Ahmadian., M., 2006. Analysis estimating the existence value of north forests of Iran by using a contingent valuation method. Ecological Economics 58: 665– 675 Pp.
- Leitao, B., Ahern, A. j., 2002. Applying Landscape Ecological Concepts Metrics in Sustainable Landscape Planning. Journal of Landscape and Urban Planning. 59(2): 65-93 Pp.
- Apan, A.A., Raine S.R., Paterson, M.S., 2002. Mapping and Analysis of Changes in the Riparian Landscape Structure of the Locker Valley catchment, Queensland, Australia. Journal of Landscape and Urban Planning. 59(1): 43-47 Pp.
- Makhdoum, M., 2008. Landscape ecology or environmental studies (Land Ecology) European Versus Anglo-Saxon schools of thought. Journal of Environmental Application & Science. Vol. 3 (3): 147-160 Pp.