بررسی مؤلفه های عرفانی در متون دو مکتب اسلامی و هندی(باتیکه بر دیدگاههای مولوی و محمد داراشکوه)
الموضوعات :قاسم احمدی 1 , فاطمه لاجوردی 2 , محمدرضا عدلی 3
1 - دانشجوی دکتری گروه ادیان و عرفان تطبیقی، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - استادیار گروه ادیان و عرفان تطبیقی، دانشکدهی حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
3 - استادیار گروه ادیان و عرفان تطبیقی، دانشکدهی حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
الکلمات المفتاحية: عرفان ایرانی, ادبیات تطبیقی, متون عرفانی, معرفت, وحدت وجود,
ملخص المقالة :
ریشه مشترکات فرهنگی، ادبی و دینی ایران و هند را می توان از گذشته های بسیار دور جستجو کرد و بسیاری از مضامین و تمثیلات مورد استفاده در متون عرفانی ایرانی و هندی مشابه یکدیگر هستند. شباهت بین تصوف اسلامی با عرفان دیگر اقوام جهان، بی شک در خور توجه بسیار است، اگرچه ویژگی های مشترکی در تجارب عرفان جهان وجود دارد اما نباید انتظار داشت که همیشه و همه جا با کلمات مشابهی بیان شده باشند. در این مقاله شباهتهای موجود در میان بعضی از آداب و آیینهای دو مکتب عرفانی اسلامی و هندی بررسی شده است. از مطالعۀ دقیق منابع هندی و کتابهای صوفی فارسی، در روشهای تربیتی و سیر و سلوک شباهتهای زیادی دیده میشود که مهمترین آنها عبارتند از: ارزش وجود انسان و اهمیت آن در ادبیات عرفانی ایران و هند، تجلی عشق و معرفت در عرفان ایرانی و هندی، تعدد منازل و مقامات سلوک، ارزش و اهمیت مقام دل، ارزش مقام پیر و مرشد، زهد و ریاضت، مبارزه با نفس، نظریۀ فنا.
_||_