خوانش تطبیقی رمان «الأسود یلیق بک» و «پاییز فصل آخر سال است» بر پایه نظریه الینشوالتر
الموضوعات : شعر
صیاد پناهی
1
,
حمید ولی زاده
2
,
مهین حاجی زاده
3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
2 - استادیار و عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
3 - استاد و عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
الکلمات المفتاحية: زنانگی, الین شوالتر, نقد زنانه, نسیم مرعشی, احلام مستغانمی,
ملخص المقالة :
امروزه نظریات و الگوهای فمینستی، ابزار مناسبی برای اثبات ادعای فمنیستی بودن اثر، نویسنده و میزان برخورداری آن از سازوکارهای فمنیستی است. در این میان، نظریه رویکردهای چهارگانه الینشوالتر، منتقد برجسته قرن بیستم آمریکایی، اعم از رویکرد زیستشناختی، فرهنگی، روانکاونه و زبانی این امکان را برای نقد زنانه اثر فراهم میکند و با تکیه بر آن میتوان جایگاه زنان را در آثار ادبی چه آثار مردان و چه آثار زنان تشخیص داد. از این رو نوشتار حاضر سعی کرده تا یک رمان از نسیم مرعشی نویسنده زن ایرانی با عنوان پاییز فصل آخر سال است و یک رمان از احلام مستغانمی، نویسنده زن الجزایری با عنوان الأسود یلیق بک (سیاه برازنده توست) را برای نقد نوشتار زنانه انتخاب کند و آن را بر حسب معیارهای زنانهنویسی مورد اعتنای الینشوالتر، مورد واکاوی قرار دهد تا تصویر روشنتری از وضعیت زنان، ستمهایی که بر آنها شده و اندیشهها و آرمانهای آنها بدست آورد. مطابق با یافتههای تحقیق و با توجه تعلق این دو اثر به مرحله فمینیسم از سنت نوشتاری الینشوالتر نشانههای ابعاد زنانهنویسی در دو اثر هویدا است، اما در بخش رویکرد زیستشناختی بنابر عناصر فرهنگی و نشر، پرداختن به جزئیات و مسائل شخصی کمتر دیده میشود.
