بررسی تطبیقی بازتاب ویژگی های اقلیمی و روستایی در رمان های: «زمین سوخته» اثراحمد محمود و«ملکة العنب» اثر نجیب الکیلانی
الموضوعات :هایده عظیم اوغلی اسکوئی 1 , حجت رسولی 2 , سید ابراهیم آرمن 3
1 - دانشجوی دکتری، گروه زبان و ادبیات عربی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - استاد گروه زبان و ادبیات عرب، دانشگاه شهید بهشتی، تهران ،ایران
(نویسنده مسئول)h-rasouli@sbu.ac.ir
3 - دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران..
الکلمات المفتاحية: ادبیات اقلیمی, نجیب الکیلانی, احمد محمود, ملکة العنب, زمین سوخته,
ملخص المقالة :
ادبیّات اقلیمی و روستایی به عنوان شاخهای از ادبیّات به بیان ویژگیهای جغرافیای طبیعی و انسانی و تحولات اجتماعی منطقۀ خاصی میپردازد و در ادبیات اکثر کشورها از جایگاه ویژهای برخوردار است. دو نویسنده بزرگ معاصر فارسی و عربی، از جمله نویسندگان متعهد با اتکا به فرهنگ بومی، مشکلات جامعه را مطرح نموده و اذهان را برای چارهجویی و درک آنها در قالب داستانهای خود فرا میخوانند. داستان ملکة العنب از آثار نجیب کیلانی در مورد روستایی با امید و رنج در امتداد تحولات تاریخی معاصر مصر در اواخر قرن بیستم است. اهمیت این رمان زمانی آشکار میشود که به شاخصههای روایت واقعگرا نزدیک و برگرفته از سلسله حوادثی است که در بطن جامعه رخ داده است. زمین سوخته اثر احمد محمود نیز به عنوان یک سند اجتماعی-تاریخی از وقایع جنگ و انعکاس اوضاع اقلیم جنوب و مصائب مردم با چیرهدستی در صحنههای نمایش داستان با سبک واقعگرا در نگاه نویسنده نقاد به تصویر کشیده است. ضرورت و بررسی این موضوع زمانی آشکار میشود که در صورت توسعه و پیشرفت جوامع اسلامی بسیاری از مشکلات فرهنگی و اجتماعی نیز در این جوامع حل میشد. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی از محدودۀ مورد مطالعه به بررسی و ارزیابی عناصر اقلیمی با روش کیفی پرداخته است. ابتدا منابع اولیه در حیطههای جغرافیایی و محلی استخراج شده و در ارتباط با پیامدهای اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش جهت دستیابی به عناصر اقلیمی و بومی تأثیرگذار بمنظور اهداف توسعۀ پایدار لازم و ضروری است.
_||_