واکاوی پیوند زبان و قدرت در اشعار طنز ابوالقاسم حالت با بهرهگیری از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف
الموضوعات : Social (with literary and artistic features)
مجتبی دستجردی
1
,
ابراهیم رحیمی زنگنه
2
,
غلامرضا سالمیان
3
,
خلیل بیگزاده
4
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.
2 - دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.
3 - دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.
4 - دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.
الکلمات المفتاحية: تحلیل گفتمان انتقادی, قدرت, ایدئولوژی, شعر طنز, ابوالقاسم حالت,
ملخص المقالة :
اثرپذیری زبان از مناسبات قدرت همواره با نوعی تمایل ذاتی به پنهانشدن همراه است. آشکارسازی این فرآیند موضوع اصلی رویکردی است که تحت عنوان تحلیل گفتمان انتقادی توسط نورمن فرکلاف معرفی شده است. در این رویکرد که به بررسی متن بهعنوان بستر تبلور زبان تأکید دارد، تحلیلگر در آغاز با بهرهگیری از الگویی نظاممند به تجزیۀ متن میپردازد و سپس به تشریح ارتباط متن با بافت اجتماعی آن اقدام میکند؛ آنگاه با استفاده از دادههای بهدستآمده، ضمن نیمنگاهی به ایدئولوژیهای بسطیافته در متن، ارتباط میان دادهها را با مناسبات قدرت در بافت اجتماعی تبیین مینماید. نتایج این بررسی همواره حاکیاز آن است که پدیدآورندگان متون گاه ضمن همراهی با خواست گروههای مسلط، به بازتولید مناسبات قدرت میپردازند و گاه افزونبر مخالفت با ایشان، با بهچالشکشیدن این مناسبات، دگرسانی در نظم گفتمانی و تسهیل در تغییر اجتماعی را میسّر میسازند. رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی اگرچه در بررسی بسیاریاز متون کاربرد دارد، اما متون طنز با دربرداشتن دیدگاههای نقادانه نسبتبه مسائل اجتماعی و مناسبات قدرت، تناسب بیشتری با آن دارند. جستار پیشروی نیز که با استفاده از منابع کتابخانهای و بهروش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است، به واکاوی پیوند زبان و قدرت در اشعار طنز ابوالقاسم حالت با بهرهگیری از رویکرد یادشده پرداخته است. نتایج بهدستآمده گویای آن است که شاعر ضمن مخالفت با گفتمان غالب، با بهچالشکشیدن مناسبات قدرتِ موجود در جامعۀ همروزگار خود، به ایجاد دگرسانی در نظم گفتمانی و تسهیل در تغییر اجتماعی یاری رسانده است.
