بررسی سیر آفاقی طبیعت و عناصر آن با تکیه بر آیات قرآنی در اشعار مولانا
الموضوعات :ملک محمد فرخ زاد 1 , زهرا سرمیلی 2
1 - عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه
2 - دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد ساوه
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
از گذشته تا به امروز شعرا در اشعار خود از عناصر طبیعت و مظاهر آفاقی آن برای مقاصدی گوناگونی همچون توصیف، مدح، ذم، تغزل، مرثیه و... بهره بردهاند. نمود طبیعت در اشعار مولانا اعم از مثنوی و غزلیات شمس در راستای رویکرد آفاقی او به جهان هستی بسیار زیاد است این حضور هم به لحاظ کثرت و تعداد ابیات است و هم به لحاظ تنوّع عناصر طبیعی به کار رفته.آنچه شاعران عارف تجربه کردهاند، مفاهیم فرا دنیایی و سرشار از ابهام و ناشناختگی و پیچش است در گذر از آفاق به انفس تصاویر شعری شعر عرفانی مفاهیم معقول عارفانه را در معرض دید مخاطب قرار میدهد. سهم طبیعت و پدیدههای پر تعداد آن در این تصویرسازی قابل توجه است. اندیشیدن دربارهی طبیعت در حقیقت به خود اندیشیدن است، شعری که به آفاق و پدیدههای طبیعی آن بپردازد در همهی زمانها مورد توجه شاعران بوده است برخی تنها به وصف آن پرداختهاند و برخی دیگر خصوصیات فکری، روحی، نژادی، دینی و عقیدتی خود را با کمک آن به منصهی ظهور رساندهاند. شعر کلاسیک عرفانی ما به ضرورت اندیشههای متصوفه و عرفا و گشت و گذار و تفرّج آنان در آفاق و دیدن مظاهر طبیعت، به صورتی قابل توجه از پدیدههای طبیعی بهره گرفته است. کاربرد این عناصر و تصاویر شعری آفاقی به صورت جدّی با سنایی آغاز میشود و با مولانا به ژرفای معنای انفسی خود میرسد. مولانا با ایجاد پلی میان عالم آفاق و انفس نحوهی تعامل شعر سنتی عرفانی و گذر از محسوس به نامحسوس و طبیعت به فرا طبیعت را به خوبی نشان میدهد. در این مقاله نگارنده بر آن است که با روش توصیفی- تحلیلی و مطالعات کتابخانهای ضمن بیان اجمالی نحوهی به کارگیری طبیعت و عناصر مختلف آن در شعر عرفانی مولانا به نحوهی تفاوت کاربرد این عناصر آفاقی در معنای انفسی آنها بپردازد، چراکه در اشعار مولانا سیرانفسی طبیعت به عنوان ابزاری برای القای معانی و مفاهیم عرفانی به کار میرود.
کتاب:
مقالات:
_||_