نقد تقابل شخصیت ها در مجموعه های «زمستان»، «آخر شاهنامه» و «از این اوستا» اخوان ثالث
الموضوعات :
1 - دانشیار،گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران،ایران
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
هنرمندان، اندیشه ها و آرمان های خود را در قالب آثار هنری خود بیان می کنند. تقابل شخصیت ها و چگونگی و چرایی آن در انتقال پیام هنرمند به مخاطب، نقش مهمی دارد؛ زیرا قرار گرفتن ویژگی های شخصیتی و فردی متفاوت و گاه متضاد در کنار یکدیگر، سبب برجسته سازی آن ها و تأثیرگذاری بیشتر می شود. در پژوهش پیش رو به روش استقرایی- تحلیلی به نقد تقابل شخصیت ها در مجموعه اشعار زمستان، آخر شاهنامه و از این اوستای مهدی اخوان ثالث در دو زمینۀ محتوایی و ساختاری پرداخته ایم. دستاورد پژوهش، گویای این است که اخوان ثالث در بازنمایی شخصیت ها، به خصوص شخصیت های اصلی به گونه ای تأثیرگذار، آن ها را در مقابل شخصیت های کاملاً متفاوت می آورد، و نیز گاهی یک شخصیت را در ابعاد متفاوتی می نمایاند. شاعر در استفاده از این تقابل، به دنبال ابلاغ پیام های مستقیم و نمادین، تبیین رسالت شاعری و اجتماعی، بیان آرمان های خرد و کلان، و در نهایت بازگویی چه گونگی و چرایی صف آرایی اندیشه ها است. پژوهش در چنین زمینه هایی، ضمن گشودن دریچۀ جدیدی به روی مخاطب اثر هنری، وی را با زوایای اندیشه های شاعر آشنا می کند، می تواند مدخلی برای شناخت بخشی از مؤلّفه های فرهنگ و هنر و اندیشۀ جامعه باشد.
مقالات
_||_