تحلیل انتقادی نگرش جنسیتی در مدیریت سیاسی در دوره پهلوی
الموضوعات :سارا سلیمانی آهویی 1 , سید محمود نجاتی حسینی 2 , صادق زیبا کلام 3
1 - دانشجوی دکتری رشته علوم سیاسی- جامعه شناسی سیاسی، دانشکده حقوق ، الهیات و علوم سیاسی،واحد علوم وتحقیقات،دانشگاه آزاد اسلامی، تهران،
2 - استادیار گروه علوم اجتماعی،دانشکده علوم انسانی ، واحد آشتیان، دانشگاه آزاد اسلامی، آشتیان، ایران
3 - استاد گروه حقوق و علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: مدیریت سیاسی , جنسیت, مدرنیته , پدرسالاری, تحلیل انتقادی,
ملخص المقالة :
مدیریت سیاسی زنان و مردان حاصل بازتولید نابرابریهایی است که دولتها نقش مهمی در آن دارند و دارای خاصیت تعیینکنندگی برای گفتمانهای حاکم بوده و زنان همواره بهعنوان دیگری و هویتساز برای مردان و عامل تعیین قدرت و اقتدار هستند .هدف این مقاله شناسایی موانع زنان در مدیریت سیاسی در دوران پهلوی با تاکید بر متن کتاب ها و سخنرانی های محمد رضا پهلوی است ،دوره ای که همراه با اعطای حق رای ، حضور معدود و محدود زنان در سمتهای سیاسی بروز قابل توجهی مییابد . نتایج تحقیق نشان میدهد که در مدرنیسم دوران پهلوی ، غیردینی سازی جامعه در چندین جبهه انجام شده ،ساختار قضایی نوسازی و حقوقدانان تحصیلکرده جدید ،جایگزین قضات روحانی سنتی می شوند و... در این دوره زنان برای اولین بار وارد ادبیات سیاسی ایران شده و با توسعه آموزش های پایه و همچنین آموزش عالی برای زنان ، زمینه حضور آنها به عرضه های سیاسی و اجتماعی فراهم گردید و زنان در نقش های سیاسی مانند نمایندگی مجلس ملی ، مجلس سنا، در سمت وزارت و همچنین قضاوت وارد عرصه مدیریت سیاسی شدند .هرچند این فرصت در طبقه ای خاص از زنان روی داد و علی رغم رویه مدرن سازی جامعه بخش کلان جامعه، نگرش سنتی داشته و در این تغییرات سهمی نداشتند . از سویی نیز دستاوردهای مورد انتظار مدرنیسم در جوامع غربی و موفقیتهای زنان در رسیدن به اهداف خود در قالب فمینیسم، این فعالیت های مورد تخاصم حاکمیت قرار گرفت وتعاریفی ایدئولوژیک برای فمینیسم ارائه شد.