بررسی و طبقه بندی مثلها در جلد سوم و چهارم کلیدر
الموضوعات :ناهید داود بیگی 1 , عباس کی منش 2 , آذر دانشگر 3
1 - دانش آموختة کارشناسی ارشد، گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران.
2 - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران.
الکلمات المفتاحية: ساختار, مثل, structure, proverb, کلیدر, inventiveness, Meaning, Kalidar, خلق و ابداع, معنایی, لحن و ریشه, tone and root,
ملخص المقالة :
ضرب المثل ها یکی از ابزارهای بلاغی به شمار میروند که همپای کنایهها، تمثیلها و مثالک ها در غنا بخشیدن به زبان فارسی نقشی بسزا ایفا میکنند. استفاده از این مواد و مصالح زبانی در میان عامه، رایجتر از سایر بخشهای جامعه است. خاستگاه تجربی، انتقال شفاهی، سهولت آموزش، ایجاز (واژگان اندک، معانی بسیار)، میتواند از جملة علل توجه جامعة زبانی عامه به این ابزارها باشد. در فضای روستایی رمان کلیدر، بهره جویی از مثلها و سایر ابزارهای زبانی عامه، رفتار طبیعی و غریزی زبان تلقی میشود و شخصیتها در استفاده از این توانش های بالقوة زبان تصنع به خرج نمیدهند. در این مقاله سعی بر این است تا ارتباط مثل را با جامعة زبانی رمان کلیدر بررسی شود و سپس ضرب المثل های مستخرج از دو جلد این اثر را براساس معیارهایی چون، خلق و ابداع، ساختار، معنا و مقصود، لحن و ریشه دسته بندی گردد. حاصل پژوهش نمایانگر آن است که اغلب مثلهای کلیدر ریشه در تجربههای عمومی و شخصی مردم دارد که به سبب تکرار و تجربه به زبان منتقل شده و پس از تکرار زبانی، فراگیر و عمومی گشته است.
_||_