تصویر دوگانة مرگ در نگاه وحشیِ بافقی و تناسبِ آن با مرگ وی در گزارههای تذکرهنویسان
الموضوعات :محمدرضا بیرنگ 1 , جلیل تجلیل 2
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران
2 - استاد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: شعر, مرگ, love, وحشیِبافقی, حقیقت و عشق, صداقت, Vahshi bafqi, Truth, honesty, death of Poetry,
ملخص المقالة :
وحشیبافقی، در بافق یزد بالیده و پرورش یافته و حضور دو پادشاه صفوی را در مسندِ قدرت درک کرده است. درگذشتِ مؤسس این سلسله؛ یعنی شاه اسماعیل صفوی، با تولد وی در سال930 ه.ق اتفاق افتاده است. چند روایت گوناگون از مرگ وحشی وجود دارد و با تأسف باید گفت که هیچ پژوهشی دربارة چیستی و چگونگی مرگ در نگاه وی صورت نگرفته است. چنین پژوهشی مشخصاً میتواند برخی از ابهامات را راجع به چراییِ چندگزاره بودنِ مرگ وحشی، برطرف کند. به عبارت روشنتر، چرایی و چگونگی مرگ در نگاه وحشی، در هالهای از ابهام فرو رفته و سبب شده تا چند گزاره درباره مرگ وحشی مطرح شود. چنین بهنظر میرسد که در بررسی این چگونگی و چرایی، از توجه به برخی از اشعار و یا روابط وحشی غفلت شده است. این نوشتار، در تلاش است تا به شکلی مشخص، گزارشهای متفاوتی را که از چرایی و چگونگیِ مرگ وحشیِبافقی در دست است، بررسی کرده، برخی از نکات مورد غفلت را یادآوری کند.