بررسی سازواری مدعای نظریههای رقیب برنامه درسی برای تربیت شهروند دمکراتیک با تکیه بر روایتی شوآبی
الموضوعات : پژوهش در برنامه ریزی درسی
1 - استاد گروه علوم تربیتی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: عمل فکورانه, نظریه انتقادی, دمکراسی و اسلام, پیشرفت گرایی, نظریه انسان گرایی عقلانی, تربیت شهروندی, نظریه برنامه درسی,
ملخص المقالة :
این بحث بر این فرض استوار است که تربیت شهروند دمکراتیک امری مطلوب و خواستنی از منظر دینی است. در توضیح این فرض آمده است که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بر پایه الهیات سیاسی خود با تاکید بر این مفهوم ترکیبی، به عنوان یگانه نام معتبر برای نظام در شرف تأسیس بر پایه اسلام، در واقع مردم سالاری دینی یا به بیان دقیقتر دمکراسی اسلامی یا اسلام دمکراتیک را بنیان گذاشت. او بدین گونه اسلام استبدادی را به لحاظ مفهومی به رسمیت شناخته و خواهان جلوگیری از رواج آن قرائت از اسلام شده است. تربیت شهروند دمکراتیک همچنین ضروری عصر جدید دانسته شده است که از این منظر پدیدهای جهانی است. منظور از عصر جدید عصری است که با صفت عصر انقلاب اطلاعات و ارتباطات شناخته شده و در آن جریان آزاد اطلاعات بنیان نظامهای اجتماعی دیکتاتوری و استبدادی را سست و لرزان ساخته است. از سوی دیگر در گستره نظریههای هنجاری برنامه درسی به مواردی برخورد میکنیم که در عین تضاد و تقابل با یکدیگر، جملگی با صراحت مدعی یک هدف هستند. رسالت نظام آموزشی بر پایه این نظریهها تربیت افرادی است که بتوانند جامعه دمکراتیک را پایه گذاری نموده، آن را استمرار بخشند. نگارنده سه نظریه را شناسایی نموده است که واجد این ویژگی هستند. به دیگر سخن، هدف تربیت شهروند دمکراتیک به طور مشترک توسط این سه نظریه هنجاری برنامه درسی تعقیب و ترویج میشود. گوهر شهروندی دمکراتیک در این نوشتار برخورداری از شایستگی عمل فکورانه دانسته که مستقیماً از اندیشههای شواب و نظریه پرکتیکال او وام گرفته شده است. بدین ترتیب نظامهای آموزشی مدعی دمکراسی، باید بتواند شهروندانی را ترببت نمایند که کنشگر فکور باشند. این قرائت پایه قضاوت پیرامون نظریههای سه گانه برنامه درسی و تحلیل ظرفیتهای مندرج در هر یک از سه نظریه برنامه درسی شده است. قضاوت نهایی نگارنده آن است که نظزیه پیشرفت گرایی از گونهای برنامه درسی حمایت میکند که با دستیابی به شایستگی عمل فکورانه همخوانی دارد.
_||_