به سوی فرانظریهای دیگر برای شناخت برنامه درسی پنهان
الموضوعات : پژوهش در برنامه ریزی درسیسعید صفایی موحد 1 , داوود باوفا 2
1 - 1عضو هیأت علمی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
2 - 2کارشناس ارشد آموزش زبان فارسی، دانشگاه پیام نور
الکلمات المفتاحية: برنامه درسی, نظریههای برنامه درسی پنهان, برنامه درسی پنهان,
ملخص المقالة :
برنامه درسی پنهان را باید یکی از سرمایههای مفهومی رشته برنامه درسی به شمار آورد. طرح این مفهوم سبب شده است تا نگاه سطحی نگرانه نسبت به پدیده برنامه درسی کاهش یافته، پدیده مذکور نه صرفاً در بعد طراحی، بلکه در سطح اجرا نیز مدنظر قرار گرفته، پویاییهای آن رصد شود. اگر چه این مفهوم نخستین بار در سال 1968 توسط فیلیپ جکسون مورد استفاده قرار گرفت، اما در طی چند دهه گذشته بسیار مورد توجه نظریه پردازان حوزه برنامه درسی قرار گرفته است و هر یک از زاویه خاصی آن را مورد بررسی قرار دادهاند، به گونهای که تا امروز بیش از هزاران مقاله و کتاب در مورد آن به رشته تحریر درآمده است. این تنوع دیدگاهها و نظریهها از یک سو باعث غنای تئوریک مفهوم برنامه درسی پنهان شده و از سوی دیگر شناخت و درک آن را برای بسیاری از افراد مشکل نموده است. در این مقاله سعی شده است تا با بررسی پیشینه پژوهشی مربوط به این مفهوم چیستی، ابعاد و سطوح گوناگون آن با نگاهی کل نگرانه مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور، آثار و پژوهشهای معتبر داخلی و خارجی در حوزه برنامه درسی پنهان مورد بررسی قرار گرفته (تحلیل مضمون) و بر اساس پرسشهای ذیل فرانظریهای با توجه به ویژگیهای مشترک هر کدام ارائه شده است: ماهیت برنامه درسی پنهان چیست؟ کارکردهای این برنامه کدام است؟ این برنامه از دید کدام یک از کنشگران حوزه تعلیم و تربیت پنهان است؟ چه عواملی بر شکلگیری این برنامه مؤثرند؟ پیامدهای این برنامه کدام است؟ و این برنامه در چه سطوحی تاثیرگذار است؟ به نظر نگارنده، نظریهها و دیدگاههای مطرح شده پیرامون برنامه درسی پنهان را میتوان در 6 دسته یا طبقه مختلف جای داد: نظریههای ماهیتی، نظریههای کارکردی، نظریههای ابعادی، نظریههای عاملی، نظریههای پیامدی، نظریههای سطوحی.
_||_