تأملی در امکان جمع میان عرفان عاشقانه و عرفان مبتنی بر وحدت وجود
الموضوعات : عرفان اسلامیعباس گوهری 1 , امین رضا نوشین 2
1 - استادیار گروه فلسفه و کلام اسلامی، واحد تهران مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی،تهران، ایران
2 - دانشجوی دکتری الهیات دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
الکلمات المفتاحية: عشق, عرفان عاشقانه, وحدت وجود, وحدت شهود,
ملخص المقالة :
عرفان عاشقانه، رابطة بین خدا و انسان را از رابطة بین حاکم و محکوم، خواجه و رعیت و حتی عابد و معبود، به عاشق و معشوق و معشوق و عاشق فراتر برده و از اینرو نمایشگاه عالیترین روابط انسان با خدای خویش است. بر بنیاد این نگرش عرفانی، انسان معشوق و محبوب خداوند است که در لحظهای خاص و طی تجربهای شگرف با وامگیری از عشق الهی، به ناگاه در عین معشوقی، عاشق و در عین محبوبی، محب میگردد. عرفان وحدت شهودی نیز، عرفانی است مبتنی بر تجربة وحدت و مدعی اینکه طی این تجربه، عارف از ماسوی الله غافل و تنها متوجه حق میگردد. در این عرفان ثنویت بین حق و خلق تصریح و بر این اساس، امکان جمع با عرفان عاشقانه ممکن میشود.عرفان وحدت وجودی نیز عرفانی است مبتنی بر این مدعا که عارف طی تجربة عرفانی خویش به معرفتی مشعر بر وحدت و یگانگی خلق و حق دست یازیده و در مییابد که ثنویت بین خدا و ماسوی الله درعین وقوع، اصیل و بنیادی نیست. بنابر آنچه رفت، این مقاله میکوشد تا در عین صحّه گذاشتن بر این مدعا که عرفان مبتنی بر وحدت شهود، مستعد عرفان عاشقانه است، علیه مدعای «عدم امکان جمع میان عرفان مبتنی بر وحدت وجود و عرفان عاشقانه»، دو دلیل، یکی مبتنی بر واقع و دیگری، مبتنی بر عقل، اقامه کند.