بررسی اصل معرفت و خداشناسی از دیدگاه مولانا در مثنوی و مقایسه آن با جهانبینی شبستری در گلشنراز
الموضوعات : عرفان اسلامیلیلی عباسی منتظری 1 , نوازالله فرهادی 2
1 - دانشگاه آزاد اسلامی، واحد یاسوج، کاشناسی ارشد گروه زبان و ادبیات فارسی، یاسوج، ایران
2 - دانشگاه آزاد اسلامی، واحد یاسوج، استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، یاسوج، ایران
الکلمات المفتاحية: مولانا, دل, شبستری, خداوند, معرفت,
ملخص المقالة :
معرفت و خداشناسی شرط اساسی ورود به طریقت و نیل به حقیقت است. در واقع تلاش انسان همواره بر این مبنا بودهاست تا حقانیّت ذات خداوند را از راههای مختلف شناخته و از این رهگذر حسّ فطری پرستش را در درون خویش ارضا نماید، هرچند که هنوز هم بعد از گذشت قرون متمادی نتوانسته است به کنه ذات حقتعالی پی ببرد و تلاش وی در این زمینه در حدّ و مرز اندیشه محدود مادیتاحدودی ناکام مانده است. اگرچه در طول تاریخ افراد بسیاری این اصل و جنبههای مختلف آن را بررسی کردهاند، امّا بهنظر میرسد صوفیّه ژرفتر به این موضوع پرداختهاند؛ خاصّه عارفان بزرگی نظیر مولانا جلالالدین محمّد بلخی و شیخ محمود شبستری. این مقاله کوششی در جهت بررسی جهانبینی این دو عارف در حیطه مسأله معرفت و چگونگی رسیدن به شناخت بهتر خداوند است.